اخلاق در فیلمسازی مستند؛اون دوربینو خاموش کن!

روبرت صافاریان
حتما شما هم به در فیلم‌های مستند به صحنه‌هایی برخورده‌اید که موضوع فیلم (آدم جلوی دوربین) از فیلمسازان می‌خواهد که از او فیلم نگیرند. و احتمالا این را هم دیده‌اید که فیلمساز یا فیلمبردار به او اطمینان می‌دهد که دوربین خاموش است اما ما همچنان گفت‌وگو را می‌شنویم و گاهی تصویر را هم از زاویه‌ای نامناسب می‌بینیم، چون فیلمسازان در واقع دوربین را خاموش نکرده‌اند، موضوع را گول زده‌اند و ما در حال تماشای تصویری آدم‌هایی هستیم که راضی نیستند ببینیم‌شان.
کسانی که از فیلمساز می‌خواهند دوربینش را خاموش کند دو دسته هستند: ماموران امنیتی که نمی‌خواهند از رویدادی فیلم گرفته شود (مانند فیلم قطار هشت‌ونیم ساخته بهزاد خداویسی، که در آن ماموران انتظامی قطار مرتب از فیلمسازان می‌خواهند که از ماجرای طومار جمع کردن فیلم نگیرند) و گروه دیگر کسانی هستند که مایل نیستند تصویرشان، بخصوص در موقعیتی که در آن لحظه دارند، یا با حرف‌هایی که در آن لحظه می‌زنند، ضبط شود و در حضور دیگران به نمایش دربیاید، کسانی مانند معتادان، زندانیان، یا حتی آدم‌های معمولی کوچه و خیابان که مایل نیستند در معرض دید دیگران قرار بگیرند. فیلمسازانی که علی‌رغم میل موضوع از او فیلم می‌گیرند و فیلم را به نمایش می‌گذارند، معمولا از دید خود دارند به نوعی با سانسور یا خودسانسوری مبارزه می‌کنند یا دارند محافظه‌کاری روحیه اجتماعی ما را نقد می‌کنند که چرا حاضر نیستیم آن طور که هستیم جلوی دیگران ظاهر شویم. فیلم گرفتن از کسی بدون اجازه او، یا به اصطلاح شکار تصاویری از این و آن، که هم در سینمای مستند و هم در عکاسی خیابانی بسیار رایج است، شکل خفیف‌تر همین موضوع است. این هر دو، نوعی زرنگی تلقی می‌شوند و معمولاً نه فیلمساز و نه تماشاگر فکرش را هم نمی‌کنند که به جای محکوم کردن موضوع برای محافظه‌کاری یا سانسور، می‌توان میز را برگرداند و خود آنها را به خاطر زیر پا گذاشتن حق دیگران در این زمینه که خود تصمیم بگیرند تصویرشان در انظار عموم قرار بگیرد یا نه، مورد مواخذه قرار داد.
این بحث در واقع جزئی از بحث عمومی‌تر اخلاق در سینمای مستند است؛ آیا فیلمساز حق دارد بدون اطلاع موضوع از او فیلم بگیرد و بعد از فیلم‌هایی که گرفته به گزینش خود و در کنار فیلم‌های دیگری که موضوع کنترلی بر آنها ندارد، در فیلم نهایی خود استفاده کند؟ در برخی از کشورها برای استفاده از تصویر آدم‌ها در یک فیلم نوعی قرارداد یا سند با آنها امضا می‌کنند یا به نحوی اجازه کتبی آنها را کسب می‌کنند، چون در غیر این صورت موضوع می‌تواند از آنها شکایت کند. البته گمان نمی‌کنم در هیچ جا این موضوع کاملا رعایت شود یا آدم‌هایی که مورد فیلمبرداری قرار می‌گیرند همه به این موضوع علاقه‌ داشته باشند. ولی نفس این کار نشان از به رسمیت شناختن حق موضوع است در این زمینه.
فیلم‌هایی که بر دوربین پنهان استوار هستند شکل دیگری از همین مسئله هستند. برای نمونه فیلمی هست به نام اینجا تهران است ساخته علیرضا امینی که در آن دوربینی روشن به جاهای مختلف تهران سرک می‌شود و آدم‌هایی که در فیلم می‌بینیمشان از حضور دوربین بی‌خبرند. در این مورد خاص نمی‌دانیم موضوع به حضور در تصویر اعتراضی دارد یا نه، اما به عنوان پیشگیری از ابتدا حضور دوربین را پنهان نگاه داشته‌ شده است. در اینجا بیچاره کسانی که جلوی عدسی قرار می‌گیرند حتی نمی‌توانند دستشان را جلوی دوربین بگیرند و از فیلمسازان بخواهند از آنها فیلم نگیرند، چون اصلا خبر ندارند دوربینی در کار است. انگیزه فیلمساز در این کار، گاهی طبیعی درآمدن رفتار آدم‌هاست، اما اگر در نظر بگیریم که در این حالت آدم‌ها از زاویه‌های بسیار نامناسبی مورد تصویربرداری قرار می‌گیرند، و حتی بر این زاویه‌های نامناسب تأکید می‌شود (در فیلم اینجا تهران است توجیه داستانی برای آنها تراشیده می‌شود: دوربینی فروخته شده و خریدار نمی‌داند دوربین روشن است)، می‌بینیم که نوعی نمایش زرنگی و پاسخ به میل غریزی تماشاگر که آدم‌ها را بدون اطلاع آنها دید بزند، برجسته‌تر است.
پدیده “پاپاراتزی” در غرب نمونه آشکارتر همین مسئله است؛ فیلمبرداران و عکاسانی به دنبال ستارگان سینما و چهر‌های ورزشی هستند تا بدون اطلاع آنها از لحظات زندگی خصوصی آنها فیلم بگیرند و بعد این فیلم‌ها را به نشریات یا تلویزیون‌ها بفروشند.
اینکه تا در این زمینه تا کجا می‌توان پیش رفت خود البته پرسشی است. آیا مثلاًاگر می‌خواهیم از تماشاگران یک مسابقه ورزشی یا یک تظاهرات خیابانی فیلم بگیریم باید از همه آدم‌هایی که تصویرشان ثبت می‌شود اجازه بگیریم؟ به نظر عملی و معقول نمی‌نماید. غرض من در اینجا تنها توجه دادن مستندسازان به این موضوع بود که آدم‌هایی که جلوی دوربین آنها قرار می‌گیرند نیز حقوقی دارند. اگر می‌گویند دوربینشان را خاموش کنند و از آنها فیلم نگیرند، دوربین‌شان را خاموش کنند. آنها اگر می‌خواهند بدانند حرف‌هایی که زده‌اند چگونه در فیلم مورد استفاده قرار می‌گیرند، حق دارند. امروز این موضوع در سطح اخلاقی مطرح است، اما همان طور که می‌دانیم، چه بسا اخلاق امروز قانون فرداست.

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها