فیلم کوتاه، یک رسانه جدید؛ یادداشتی از مرجان ریاحی

مرجان ریاحی
برگزار کنندگان جشنواره فیلم کن به تازگی اعلام کردند که به مناسبت شصتمین سالگرد برگزاری این جشنواره، ۳۵ کارگردان مشهور سینمای جهان فیلم‌های کوتاهی می‌سازند تا ورود معتبرترین رویداد سینمای جهان به دهه هفتم عمر خود اینگونه گرامی داشته شود.
نگاهی به فهرست این کارگردان‌ها نشان می‌دهد که سفارش ساخت فیلم در این مجموعه به فیلمسازانی سفارش داده شده که یا آثارشان در کن جایزه به دست آورده و یا حداقل سابقه حضور مستمر در این جشنواره را داشته‌اند. طبق انتظار، نماینده ایران در این فهرست، عباس کیارستمی است که در کنار بزرگانی مانند رومن پولانسکی، برادران کوئن، ویم وندرس، یوسف شاهین، مایکل چیمینو، دیوید کراننبرگ، برادران داردن، آکی کوریسماکی و لارس فن تریه فیلم کوتاه سه دقیقه‌ای می‌سازد.
اما فارغ از وسوسه نام‌ها، آنچه اهمیت دارد، انتخاب مدیوم فیلم کوتاه برای چنین مناسبتی است. ایجاز و فشرده‌گویی که مهم‌ترین هویت فیلم کوتاه را تشکیل می‌دهد، معمولا در چنین موقعیت‌هایی بهترین فرم را برای طرح دیدگاه‌های گوناگون فراهم می‌آورد. هر یک از این فیلمسازان بزرگ سه دقیقه فرصت دارند تا هر آنچه می‌خواهند و می‌توانند درباره کن بگویند. در صدمین سالگرد اختراع سینما نیز مشابه چنین موقعیتی ایجاد شد و تعدادی از مهم‌ترین فیلمسازان زنده سینمای دنیا ظرف صد ثانیه درباره سینما به زبان سینما حرف زدند. جالب است که توجه کنیم اینها کارگردانانی هستند که هنگام ساخت آثار خود، معمولا به عنوان مولف، درباره تمام جزئیات از جمله زمان بندی فیلم تصمیم می‌گیرند. اما در چنین موقعیت‌هایی بر اساس سفارش و البته به اختیار خود «محدود» و «مقید» می‌شوند در یک زمان کوتاه تصاویر ذهنی خود را خلق کنند. چه مدیوم دیگری جز فیلم کوتاه می‌تواند چنین محدودیت و قیدی را برای بزرگان سینما رقم بزند و اینچنین خود را به آنها تحمیل کند؟
باید به این نکته هم توجه کنیم که هر یک از فیلمسازان، کار خود را می‌کند و از زاویه دید خود به ماجرا می‌نگرد و بنابراین نمی‌توان گفت مجموعه‌ای که پدید می‌آید، یک اثر اپیزودیک است. هر یک از فیلم‌ها هویت مستقل خود را حفظ می‌کند و با گذشت زمان به عنوان یک اثر منفرد مورد تحلیل قرار می‌گیرد و ضمنا سفارش در ساخت فیلم اهمیت خود را از دست می‌دهد.
اما از سوی دیگر، رویکرد مسئولان رویدادی مانند جشنواره کن به فیلم کوتاه نیز قابل توجه است. در نگاه اول، ساخته شدن چنین مجموعه‌ای یک حرکت تبلیغاتی یا اقدامی برای قدرتنمایی به نظر می‌رسد، اما باید توجه کرد که در سال‌های اخیر، برگزار کنندگان این جشنواره، مانند متصدیان سایر جشنواره‌های معتبر بین‌المللی بهای بیشتری به فیلم کوتاه و سینمای دانشجویی یا آماتور می‌دهند. راه اندازی بخش رقابتی «سینه فونداسیون» که روسای افتخاری آن مارتین اسکورسیزی و عباس کیارستمی هستند و به نمایش فیلم‌های کوتاه دانشجویی اختصاص دارد و تبلیغ آن به عنوان دریچه‌ای برای کشف استعدادهای جدید، اقدامی بود که چند سال پیش انجام شد و این بخش به عنوان یکی از برنامه‌های بخش رسمی جشنواره، بسیار جدی گرفته می‌شود. همچنین اختصاص بخش جداگانه‌ای در بازار فیلم کن به فیلم کوتاه با عنوان Short Film Corner نشان می‌دهد که مسئولان برگزاری، ظرفیت‌های اقتصادی این نوع سینما را هم جدی گرفته‌اند و برای آن برنامه ریزی کرده‌اند.
البته این رویکرد جدید به سینمای کوتاه، مختص جشنواره کن نیست. جشنواره رتردام نیز از سه سال پیش، بخش رقابتی ویژه‌ای برای فیلم‌های کوتاه در نظر گرفت که هم‌ارز فیلم‌های بلند است و جوایزی مشابه مسابقه فیلم‌های بلند در آن اهدا می‌شود. این درحالی است که تعداد جشنواره‌های تخصصی فیلم کوتاه نیز در سراسر جهان روز به روز بیشتر می‌شود و حتی در یکی دوسال اخیر در هالیوود که قلب تجارت سینمای جهان محسوب می‌شود، رویدادهای جدیدی مختص فیلم‌های کوتاه راه‌اندازی شده است.
مجموعه این رخدادها می‌تواند نشانگر این باشد که سینمای کوتاه به عنوان پدیده‌ای مستقل و رسانه‌ای موثر به رسمیت شناخته شده است. بخصوص با پیشرفت فناوری ارتباطی که شبکه اینترنت و تلفن‌های همراه را به عنوان جایگاه‌های جدید دریافت و تماشای فیلم تثبیت کرده است، کانال ارتباطی مناسبی برای فیلم‌های کوتاه ایجاد شده که همخوانی انکارناپذیری با ماهیت فیلم کوتاه دارد. طبیعتا کمتر کسی از امکان تماشای آنلاین روی اینترنت یا دریافت روی تلفن همراه برای تماشای فیلم بلند استفاده می‌کند و این کانال‌های ارتباطی بر اساس سرعت و زمان کوتاه دریافت طراحی شده‌اند. در چنین شرایطی، کارکرد رسانه‌ای فیلم کوتاه بیش از گذشته پررنگ می‌شود و مسئولان جشنواره‌های هنری نیز خود را با فناوری جدید تطبیق می‌دهند.
آمیختگی میان «سینما به عنوان هنر» و «سینما به عنوان رسانه» در مورد فیلم کوتاه وارد فاز جدیدی شده است که می‌تواند پیامدهای جدی بر ارتباط میان مخاطب و پیام بگذارد. اگر یک فیلم پرسروصدای هالیوودی برای به دست آوردن تماشاگر میلیونی نیازمند صرف میلیون‌ها دلار هزینه است، یک فیلم کوتاه می‌تواند پیام مشابهی را برای دارندگان میلیون‌ها تلفن همراه و کاربر اینترنتی با هزینه بسیار اندک و سرعت بسیار زیاد ارسال کند. در چنین وضعیتی، سینمای حرفه‌ای با رقیب بسیار قدرتمندی مواجه می‌شود که باید با آن کنار بیاید، همان طور که چند دهه پیش با اختراع تلویزیون، موقعیت مشابهی را تجربه کرد.

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها