پنجره چهارم
مرضیه ریاحی
فیلم کوتاه «صندلی کنار پنجره» سه قصه را همزمان از قاب سه پنجره به تصویر میکشد. فرود عوضپور کارگردان این فیلم اعتقاد دارد با ساخت «صندلی کنار پنجره» در قالب سینما دست به تجربه جدیدی زده که در سینمای ایران کمتر تجربه شده است. وی مخاطبش را پنجره چهارم میداند و میگوید همین که مخاطب با قصه درگیر شده و میخواهد بداند آن پسر توی کوچه کیست، یعنی به هدفم رسیدهام. «صندلی کنار پنجره» در بخش مسابقه فیلم کوتاه بیستوششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
استفاده از داستان کوتاه برای ساخت فیلم کوتاه متداول است اما کمتر پیش میآید از نمایشنامه استفاده شود. چه شد که از «سه پنجره از شادی» محمد چرمشیر استفاده کردید؟
این فیلم پایاننامه مقطع کارشناسی من است. استاد راهنمایم سعید اسدی پیشنهاد استفاده از این متن را دادند. وقتی متن را خواندم دیدم میشود در قالب سینمای جدید از آن استفاده کرد.
بیشتر شاید از این نظر که چگونه میشود یک اقتباس ادبی این چنینی را تجربه کرد. ضمن اینکه متن آقای چرمشیر قابلیت تکرار برای کار کوتاه را داشت.
متاسفانه من نمایشنامه را نخواندهام. «صندلی کنار پنجره» تا چه حد وامدار نمایشنامه است؟
صندلی کنار پنجره یک برداشت کوتاه از نمایشنامه است که سه بار تکرار میشود. دیالوگها در هر سه قصه تقریبا یکی است، تعداد پلانها و حتی فریمها هم یکی است فقط آدمها تغییر میکنند. متن اصلی اینطور نیست. یک نمایشنامه بلند است برای صحنه.
فیلمتان لوکیشن متفاوتی داشت. آن سه پنجره کنار هم را چطور پیدا کردید؟
فیلم سه لوکیشن داشت. که آن سه پنجره کنار هم یکی از آنها بود. یک لوکیشن داخلی هم داشتم که هر سه قصه در آن اتفاق میافتد و لوکیشن کوچه هم جای دیگری بود.
استفاده از سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد برای رنگ پرده پنجرهها در تقابل با شخصیتهای هر خانه، انتخاب خوبی بود. اما چرا در لوکیشن داخلی از قابلیت رنگ بیشتر استفاده نکردید؟
حقیقتش این است که ما خیلی دستمان تنگ بود. چون لوکیشن هر سه قصه مشترک بود هر بار باید دکور را عوض میکردیم و تهیه وسایل و دکور خیلی زمان و هزینه میبرد.
ضمن اینکه نمیخواستم استفاده از رنگ زیاد گل درشت بشود. تا آنجایی که امکان داشت استفاده کردیم اما به نظرم اگر از رنگها در داخل بیشتر استفاده میکردیم تاثیر منفی بر مخاطب میگذاشت.
من با پایان فیلمتان کنار نیامدم. بالاخره تکلیف آن پسر توی کوچه چه میشود؟
این از نظر من یعنی شما به عنوان مخاطب درگیر قصه شدهاید و پنجره چهارم شما هستید!
هر مخاطبی میتواند شخصیت بعدی باشد و به کار اضافه شود. همین که مخاطب با قصه درگیر میشود و میخواهد بداند آن پسر کی بود یعنی ما به هدفمان رسیدهایم.
نظرتان درباره قواعد جدید پذیرش فیلم کوتاه در جشنواره فجر چیست؟
با وجود اینکه من در جشنواره فیلم دارم با این قواعد مخالفم. چون خیلی فیلمهای خوبی هستند که به «جشنواره فیلم کوتاه تهران» نمیرسند، بعد از جشنواره ساخته میشوند یا خوب دیده نمیشوند. پس تکلیف این فیلمها چیست؟ این قواعد مسیر را برای این فیلمها دشوار میکند.
فجر جشنواره مهمی است. حضور در آن برای همه فیلمسازها مهم است چون میخواهند فیلمهایشان در شرایط خوبی دیده شود.
یکی از دلایل چنین قواعدی تعداد زیاد فیلمهای متقاضی است. به نظرم جشنواره فجر میتواند برای راحتی کار از چند گروه هیات انتخاب که از دستاندرکاران همین سینما هستند کمک بگیرد و انتخابهای نهایی را برعهده هیات انتخاب اصلی جشنواره بگذارد. امیدوارم سال آینده در این قواعد تجدید نظر شود و برخورد کارشناسانهتری با فیلمها شود.
حرف آخر؟
از دکتر احمد الستی که سینما را از ایشان آموختم سپاسگزارم. از آقای دلپاک که توجه به صدا در فیلم را به من یاد دادند و از آقای محمد آفریده که از من حمایت کردند و این فیلم را خریدند سپاسگزارم.
مرتبط :
گالری عکس صندلی کنار پنجره
یک دیدگاه بگذارید