مثل مدالی بر گردن
«پایگاه خبری فیلم کوتاه»: مستند «عروسک» به کارگردانی الهه اسماعیلی به تازگی با دریافت جایزه بهترین مستند کوتاه بینالمللی از بیست و هفتمین جشنواره جهانی مستند «هات داکس» کانادا، واجد شرایط رقابت در بخش مستند کوتاه اسکار در سال ۲۰۲۲ شد.
«عروسک» نخستین مستند و فیلم پایاننامه مقطع کارشناسی اسماعیلی است که با اولین جایزهاش به آکادمی اسکار معرفی شد.
الهه اسماعیلی در سال ۹۵ رتبه یک کنکور هنر را به دست آورده و حالا در مدرسه NFTS لندن که یکی از بزرگترین مدرسههای فیلمسازی جهان است؛ مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد آن هم در دوره داستانی است.
«عروسک» اولین تجربه مستندسازی شماست و شما با اولین تجربه مستندتان اولین جایزه را از جشنواره «هات داکس» گرفتید و در بخش مستند کوتاه به آکادمی اسکار معرفی شدید. به نظرتان این جایزه چه تاثیری در آینده کاری شما خواهد داشت؟
به نظرم این بهترین شروعی بود که میتوانستم با فیلم مستند داشته باشم. اینکه یک جشنواره مستند درجه یک به فیلم توجه کرد، برایم خیلی امیدوارکننده است. از جایی که ایستادم بسیار خوشحالم و به نظرم ادامه مسیرم را هموارتر کرد، چیزی که شاید برای یک فیلمساز جوان به راحتی قابل دستیابی نباشد.
امیدوارم بتوانم تجربههای بعدیم را همینطور که این فیلم را با آسایش و بدون نگرانی از قضاوت شدن ساختم، بسازم. من هنوز یک دانشجوی سینما و دنبال یادگرفتن بیشتر و بیشتر هستم و سعی میکنم موفقیت این فیلم را فقط در جهت هموار شدن مسیرم استفاده کنم، نه به عنوان مدال افتخاری به گردن موقع ساختن فیلمهای بعدیم.
شما در حال حاضر مشغول تحصیل در دوره فیلم داستانی در مدرسه NFTS لندن هستید. اگر آن زمان که دوره داستانی را انتخاب میکردید، میتوانستید موفقیت مستند «عروسک» را حدس بزنید آیا باز هم دوره داستانی را انتخاب میکردید یا مستند؟
سلیقه من در سینما و نوع فیلمسازی که بهش علاقهمندم ریشه در فیلم مستند و واقعیت اطراف و جامعه من دارد و با اینکه همیشه میدانستم گرایش من کارگردانی داستانی خواهد بود، بسیار علاقه داشتم مستند هم بسازم. چون این نوع از فیلمسازی خیلی برایم لذت بخش و ارزشمند است. به علاوه مستندسازی برایم منبعی هست برای سر و شکل دادن به فیلمنامههای داستانیم. مثلا به قصه فیلم پایاننامه ارشدم که الان دارم رویش کار میکنم از دل همین مستندی که ساختم و تحقیقات پیرامونش رسیدم. من فیلم داستانی را مدیای محبوبتری در بین مردم میدانم و برای تحقق اهدافم مناسبتر، اما فیلم مستند را هم لازمه رسیدن به این اهداف میدانم. فیلمسازان بزرگی را در سینمای داستانی ایران میشناسیم که با مستند شروع کردند، مثل آقای فرهادی، آقای جلیلوند و غیره.
خانواده عسل خیلی راحت شما را به عنوان مستندساز پذیرفتهاند. آیا با این خانواده نسبت خانوادگی یا آشنایی از قبلی داشتید؟ چطور به این خانواده نزدیک شدید و احساس کردید مسئله عسل و خانوادهاش میتواند برای ساخت یک مستند جذاب باشد؟
من با این خانواده از طریق یکی از اقوامم ملاقات کردم. از آنجا که این مساله همیشه برایم دغدغه بوده و همیشه دوست داشتم پرسش کنم بابتش، وقتی قصه را شنیدم، پیگیر شدم و دنبال جزییات بیشتر بودم. در تحقیقات اولیه متوجه مسایلی شدم که برایم قصه جالب شد و فهمیدم این از آن نوع قصههاست که من دوست دارم بگویم. وقتی تصمیم قطعی گرفتم که میخواهم این فیلم را بسازم، با کمک آن واسطهای که داشتم ساعتها با این افراد حرف زدم. اول تصورشان بر این بود که قرار است فیلم فقط راجع به ابراز عقایدشان باشد و استقبال کردند، اما وقتی با ابعاد خصوصیتر ماجرا مواجه شدند، یکم کار سختتر شد. اما در نهایت خوشبختانه متقاعد شدند که به من اجازه بدهند این فیلم را بسازم که از این بابت بسیار از آنها ممنونم.
مستند «عروسک» کنتراستی از رازها، دروغها و قضاوتهاست و نکته جالب این است که یک خانواده در حال قضاوت همدیگر هستند. خانوادهای با ارزشهای سنتی، اما گاها رفتار و تصمیمهای مدرن براساس شرایط. چیدن این تضادها کنار هم شما را به عنوان یک مستندساز نگران نمیکرد؟ تصور نمیکردید شاید مخاطب اینطور برداشت کند که شما هم در حال قضاوت این خانواده هستید؟
نکتهای که من را جلب این قصه کرد، همین تضادها بود. فکر میکنم که نگاه من به عنوان فیلمساز به کل ماجرا در فیلم معلوم است؛ اما من از اولین لحظه با یک پرسش ساخت این فیلم را شروع کردم و سعی کردم به جای قضاوت مستقیم این آدمها، لحظاتی که خودم پشت دوربین به عنوان اولین مخاطب شگفت زده شدم یا تغییری (مثبت یا منفی) در قضاوت من نسبت به شخصیتها یا موقعیت پیچیده این خانواده روی داد را در فیلم هم بیاورم. دوست داشتم مخاطب هم همین لحظات را تجربه کند و در طی فیلم لایه لایه با پیچیدگیهای این موقعیت روبرو شود و قضاوت برایش سخت و سختتر شود. واقعیت این موقعیت برای من همینطور بود و دوست داشتم درگیر کلیشههای حول موضوع ازدواج زودهنگام نشوم.
چه شد که تصمیم گرفتید روایت «عروسک» را بر مبنای مصاحبه پیش ببرید؟ به شیوههای اجرایی دیگری فکر نکردید؟
من در دوره تحقیقاتم متوجه شدم که هر کدام از آدمهای این فیلم نسخه خودشان از ماجرا را دارند و میخواستم بدون تاثیر گرفتن از همدیگر نظرشان را بدانم و نسخهشان را ضبط کنم. این شد که تصمیم گرفتم با مصاحبه تک به تک پیش بروم و دینامیک این روابط را از کنار هم قرار دادن حرفها و روایتهای متفاوتشان شکل بدهم. صحنههایی هم در ذهنم بود که دوست داشتم بگیرم که بیشتر به زندگی آنها نزدیک میشد و پرداخت بیشتری به روابط شان در خلال زندگی روزمرهشان میشد که به خاطر کرونا هیچوقت موفق به گرفتنش نشدم. اما کلیت کار از ابتدا در ذهنم به همین شکلی بود که الان هست.
«عروسک» را تا به حال در جشنوارهای ایرانی ثبت نام کردید؟ آیا برنامهای برای شرکت در جشنوارههای داخل ایران یا اکران فیلم در ایران دارید؟
حتما برنامه برای اکران داخل ایران داریم. با اینکه این یک موضوع جهانیست و در همه جای جهان با این مسایل دست و پنجه نرم میشود، من در درجه اول فیلم را برای مردم خودمان ساختم. با این امید که نگاه دقیقتر به ابعاد مختلف همچنین شرایطی را پیشنهاد کنم و سوال در ذهن آدمهایی در شرایط مشابه ایجاد کنم. اولین جشنوارهای که میتوانستم فیلم را ثبتنام کنم جشنواره دانشجویی «نهال» بود که ثبتنام کردم. من دانشجوی دانشگاه هنر بودم و «نهال» را دوست دارم. این فیلم پایاننامه مقطع کارشناسی من در دانشگاه هنر است و خیلی برایم خوشحال کننده است اگر بتوانم اکرانم را با این جشنواره شروع کنم. بعد از آن هم حتما برای جشنواره فیلم کوتاه تهران و «سینماحقیقت» ثبتنام میکنم و امیدوارم که بتوانم حداکثر امکان برای اکران فیلم در ایران را بگیرم.
الهه اسماعیلی قرار است به عنوان یک مستندساز حرفهای به فعالیتش ادامه بدهد؟ یا پس از پایان دوره فیلم داستانی در مدرسه NFTS لندن به سمت سینمای داستانی میرود؟
همانطور که قبلا هم گفتم، من از هر دو شکل فیلمسازی واقعا لذت میبرم و با توجه به سلیقه و علایقم این دو را دو مسیر جدا از هم نمیدانم که باید یکی را انتخاب کنم. من در دوره ارشدم در مدرسه فیلمسازی باید فیلمهای داستانی بسازم، اما قطعا در آیندهای نه چندان دور به مستند برخواهم گشت و در ادامه بسته به موضوع و شرایط هم مستند خواهم ساخت و هم فیلم داستانی.
یک دیدگاه بگذارید