رقص رنگها و نورها روی آب
محسن جعفری راد
مایکل تالبوت در کتاب مرتبط با نظریه جهان هولوگرافیک، از دیدگاه دانشمندانی حرف زده که جهان را مانند یک هولوگرام غول پیکر دیدهاند که میتواند توهمی باشکوه باشد. مستند ننا را از این زاویه میتوان بهتر شناخت. محمدرضا وطن دوست ۹ سال بعد از اولین فیلم سینماییاش (وقتی لیموها زرد شدند) مستند ننا را در راستای همین جهان هولوگرافیک ساخته. با مهندسی جزییات در انعکاس طبیعت در آب یک شالیزار که تفکیک واقعیت از مجاز را به کاری سهل و ممتنع بدل میکند و از مخاطب دید هولوگرافیکی را طلب میکند. فیلمی که بدون هر گونه جلوههای ویژه و دیالوگ و نریشنی سعی کرده یک جهان معنایی مستقلی از چهره کمتر دیده شده طبیعت ارایه کند. اما برگ برنده وطن دوست این است که فراتر از تقابل میان انسان و طبیعت،به موقعیت بکر تغییر چهار فصل در آب یک مزرعه پرداخته و یک فضای متوهم و در عین حال آخرالزمانی را تبیین میکند.
ننا نمونه مناسب گزاره «توهم مشاهده» است که با امر واقع در سینمای مستند به خوبی در تناسب قرار میگیرد. فیلمی که فراتر از یک مستند محیط زیستی، حتی به عنوان یک مستند پرتره (طبیعت به عنوان پرتره)، مستند جامعه شناختی، مستند آیینی و حتی ویدیوآرت میتوان به آن نگاه کرد و این عدم محدودیت در پذیرش قالبهای تعریف شده است که بستر لازم را برای تاویلپذیری فراهم میکند.
این نشان میدهد وطن دوست گام مهمی را برای زیست مخاطب شعورمند سینما در جهان معنایی خلق شده توسط سینما برداشته است.
مهمترین نقطه قوت مستند ننا (محمدرضا وطن دوست)، تناسب فرم بصری با ایده پردازی در روایت است. تمام تصاویر فیلم انعکاس محیط و آدمها را در آب شالیزار نشان میدهند و این شکل ترسیم انعکاسی با مفاهیم زیر متن فیلم همخوانی دارد. از مفهوم رشد و سبزینگی در طبیعت گرفته تا تاثیر مخربی که انسان به طبیعت میگذارد و به نابودی طبیعت منجر میشود.
در این میان نقاط طلایی کادر، دقت در نورپردازی موضعی و پراکنده موجود در فضای طبیعی و شناخت تاثیرشان، توجه به تمام جزییات قاب، باند صوتی غنی فیلم که نوع انباشتگی و در عین حال تضاد صداهای طبیعت با صداهای انسانی را نشان میدهد و از همه مهمتر حضور فردیت یافته آب و امواج در طبیعت و نشانه شناسی اشیا و عوامل جوی سهم مهمی در همذات پنداری مخاطب دارند.
وقتی در یک فیلم مستند از دیالوگ و کپچر و نریشن خبری نیست،فرم بصری و صوتی آنقدر باید کارشده و قوام یافته باشند که به خوبی اطلاع دهی کافی درباره امر واقع به مخاطب انتقال داده شود.
در واقع وطن دوست راه دشوار و پرریسکی را انتخاب کرده، یعنی پرهیز از قواعد کلیشهای ژانر مستند محیط زیستی و ابداع نوعی فرم بصری که علاوه بر جذابیتهای مسحورکننده در ظاهر، در باطن نیز در سمت و سو بخشیدن به معنای زیر متن کمک میکند. از لحاظ ژنریک نیز قالب فیلم به دلیل روابط بینامتنی عناصر روایی، فراتر از یک مستند صرف به نقاشی و ویدیو آرت هم تنه میزند و این دستاورد بزرگی برای یک مستند است.
امتیاز مثبت دیگر صدای چند لایه فیلم است. صداها طوری لایه بندی شده که نمیتوان جنس صداها را از هم تفکیک کرد. صدای موجها، صدای ماشین آلات کشاورزی، صدای باد و باران، صدای افکتیو و ... مجموعه صداها پلانها را تشکیل میدهند که به خاطر خلق پرسپکتیو صوتی منحصر به فرد، گویی مخاطب از درون یک رحم بزرگ به جهان نگاه میکند. و این با عنوان فیلم تناسب دارد. ننا در مازندران به مادر معنی میشود و در این فیلم نیز طبیعت مانند یک مادر عمل میکند. صداهایی که پا به پای تصاویر در خلق یک فضای توهم برانگیز و چندگانه مانند یک موتیف عمل میکنند.
یک دیدگاه بگذارید