نگاهی به وضعیت سینمای مستند و فیلم کوتاه در سالی که گذشت
مرضیه ریاحی
اگر مبدا تاریخ سینمای ایران را زمان ورود دوربین فیلمبرداری به كشورمان بدانیم، تولد سینمای ایران با یک مستند- کوتاه بوده است. سندی که هر دو خصوصیت مستند و کوتاه بودن را داراست. با این حساب قدمت سینمای مستند و کوتاه ایران (اگر وجه داستانگویی آن را در نظر نگیریم) همپای کل سینمای ایران است.
فیلمهای مستند و کوتاه همواره نشانه فرهنگی سینمای ایران در آن سوی مرزها بودهاند. آمار و ارقام نشان میدهند، بیشترین افتخارات سینمای ایران مدیون سینمای مستند و فیلم کوتاه است. سینمای درخور و قابل توجهی که با وجود تمام موفقیتهای جهانی؛ در خانه مهجور مانده است.
این روزها نگاهی گذرا به وضعیت سینمای مستند و فیلم کوتاه ایران و به تبع فیلمسازان این عرصه، بیش از هر چیزی شما را به یاد نیروهای تعدیلی ادارات و شرکتهای در حال ورشکستگی میاندازد.
در تصمیمات کلان سینمایی هر وقت صحبت از حذف، کاهش بودجه و... بوده، در نخستین قدم این آثار حذف شدهاند.
تولید فیلم کوتاه از الویتهای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حذف میشود؛ اما به بودجه تولید انجمن سینمای جوانان ایران اضافه نمیشود.
ضمن اینکه آمار تولید در انجمن سینمای جوانان ایران در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته و این سازمان به عنوان متولی فیلم کوتاه در ایران، بیش از آنکه تولیدکننده و حامی فیلم کوتاه باشد، به برگزاری جشنواره و آموزش سینما پرداخته است.
از طرفی با تاسیس «مدرسه ملی سینما» و برخی شرایط پذیرش هنرجو در آن از جمله: عدم تعهد به اشتغال به تحصیل در سایر نهادهای آموزشی کشور؛ عملا اگر انجمن سینمای جوانان ایران از چرخه آموزش سینمایی کشور خارج نشود؛ لااقل نقش آن بسیار کمرنگ خواهد شد.
موضع جشنواره فیلم فجر در قبال این آثار هم قابل تامل است. در سال 89 فیلم کوتاه و مستند به طور کل از جشنواره فجر حذف شد. سال 90 مستندهای بالای 70 دقیقه به جشنواره بازگشتند. اما فیلم کوتاه همچنان جایگاهی در این جشنواره نداشت. نهایتا اوایل اسفندماه 94 کارگروه پیگیری مطالبات فیلم کوتاه وابسته به صنف فیلم کوتاه «ایسفا» اعلام کردند با مساعدت سازمان سینمایی و دست اندرکاران برگزاری جشنواره فجر؛ بخش فیلم کوتاه در سال 95 به فجر اضافه خواهد شد.
این کارگروه دو سیمرغ بهترین کارگردانی فیلم کوتاه و بهترین نگاه نو را پیشنهاد دادهاند. ساز و کار این کارگروه دارای اشکالاتی است. از جمله پیشنهاد «دبیر مستقل» برای بخش فیلم کوتاه و انتخاب آثار برای شرکت در جشنواره از طریق صنف فیلم کوتاه «ایسفا» (10 فیلم برتر جشن فیلم کوتاه) و انجمن سینمای جوانان ایران (10 فیلم برتر جشنواره فیلم کوتاه تهران). در این پیشنهادها جایی برای فیلمهای مستقل در نظر گرفته نشده و نگاه این کارگروه صرفا صنفی- سازمانی و در راستای تامین منافع گروهی خاص است.
مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز به عنوان متولی حمايت و تولید فیلم مستند در ایران مانند انجمن سینمای جوانان بیشتر فعالیت خود را به برگزاری جشنواره و کارگاههای آموزشی متمرکز کرده است. در دوره مدیریت جدید به تصویب رساندن طرح مستند برای تولید در این مرکز به هفت خوانی تبدیل شده که اگر شش خوان آن را هم رد کنید؛ رد شدن از خوان هفتم که همان رسیدن به تعامل، ادبیات مشترک و همدلی برای تولید یک اثر میان کارگردان و تهیه کننده است؛ اصلا کار راحتی نخواهد بود.
در حالی که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با حمایت از طرحهای خنثی فیلمسازان خودی، روز به روز ضعیف تر عمل میکند؛ «مرکز مستند سوره» با مدیریت محسن یزدی نگاه جسورانهای در حمایت از تولید مستند دارد.
دو مستند A157 به کارگردانی بهروز نورانیپور و فصل هرس به کارگردانی لقمان خالدی هر دو تهیه شده در «مرکز مستند سوره» با سوژههایی جذاب و جنجالی امسال در دو جشنواره «سینما حقیقت» و فیلم فجر حضور داشتند و جوایز اصلی را دریافت کردند.
همچنین شبکه مستند سیما با مدیر جوان و کاربلدش امیر تاجیک و با حمایت و مشاوره محمد آفریده، جان تازهای به مستند تلویزیونی داده است.
تولیدات جدید این شبکه خیلی بالاتر از استانداردهای تلویزیون هستند و این نشان میدهد که یک مشاور فهمیده و آگاه مانند محمد آفریده که به خوبی فضای سینمای مستند را میشناسد و با سختیهای این حرفه آشناست؛ حتی میتواند دیدگاههای تلویزیون را تغییر دهد، سلیقه مخاطب تلویزیون را بالا ببرد و فرهنگسازی کند.
در نهایت با وجود تمام مشکلات و معضلات این عرصه، سینمای مستند و فیلم کوتاه ایران زنده و پویا است. فیلمسازان مستقل این عرصه ثابت کردهاند؛ با وجود تمام محدودیتها و نادیده گرفته شدنها، این توانایی را دارند که با اقتدار به مسیرشان ادامه دهند.
امسال فیلمسازان این عرصه حضور جهانی موفقی داشتند. رضا فهیمی با دریافت جایزه بخش آسیا و جایزه بزرگ جشنواره Short Shorts ژاپن برای فیلم كودكان ابری به نمایندگی از ایران به آكادمی اسكار معرفی شد، هر چند این فیلم از رقابت نهایی بازماند؛ اما رسیدن تا همین مرحله هم برای یک فیلم کوتاه ایرانی اتفاق خوشایندی است.
مهرداد اسکویی جایزه برترین مستندساز سال 2016 از جشنواره «تروفالس» آمریکا با نام «تروویژن» را برای مستند رویاهای دم صبح دریافت کرد.
وی همچنین جایزه عفو بینالملل جشنواره فیلم برلین که یکی از مهمترین جشنوارههای جهان است را از آن خود کرد.
رخساره قائم مقامی نیز با مستند سونیتا سه جایزه از دو جشنواره الف جهانی گرفت. جایزه هیات داوران جوان جشنواره آمستردام «داک یو» و جایزه بزرگ هیات داوران و جایزه بهترین فیلم به انتخاب تماشاگران جشنواره ساندنس دستاورد این مستندساز برای سینمای ایران بود.
سعید روستایی و محمد حسین مهدویان دو فیلمساز جوان که هر دو در عرصه سینمای مستند و فیلم کوتاه فعال بودند؛ امسال با نخستین فیلمهای بلندشان سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم جشنواره فجر را دریافت کردند.
دریافت این دو سیمرغ اصلی از جشنواره فجر توسط دو جوان که هر دو فیلمسازی را با تجربه در سینمای مستند و فیلم کوتاه آغاز کردهاند؛ قطعا باید زنگ هشداری برای متولیان فیلم کوتاه و مستند و مدیران فرهنگی کشور باشد؛ تا بدانند باید فیلمسازان این عرصه را جدی بگیرند و از آنها حمایت کنند.
یک دیدگاه بگذارید