حس یک خالق
سعید حاتمخانی
مدت مدیدی بود که جای خالی فعالیتهای دوستان انیماتور در حوزه انیمیشن تبریز احساس میشد. سال 91 با حمایت سیدوحید فاطمی و مساعدت انجمن فیلم تبریز استودیو انیمیشن در مجتمع سینمایی تشکیل شد. این تشکل به همت جمعی از دوستان به خصوص محمد زارع شاکله خود را یافت. محمد زارع اکنون با اثر دخترک آت آشغالی که خروجی همین استودیو است؛ حضور موفقی در عرصه جهانی داشته است.
کدام یک از جاذبههای فرآیند انیمیت باعث شد که وارد این حوزه شوید؟
انیمیشن دنیایی سرشار از خلاقیت و تجسم است. شما میتوانید به عنوان یک انیماتور هر ایده و تفکری دارید به راحتی با انواع تکنیکها به تصویر بکشید. شکلگیری یک اثر انیمیشن برای من پروسهای کاملا خلاقانه و لذت بخش است. چون فضاها و کاراکترهایی خلق میکنم که کاملا دلخواه خودم است. وقتی شروع به متحرک سازی میکنم، حس یک خالق را دارم که به مخلوق خودم روح و جان میبخشم. اینها بخشی از دلایلم برای ورود به حوزه انیمیشن است.
شما عضو انجمن سینمای جوانان دفتر تبریز و عضو کمیته انیمیشن انجمن فیلم استان آذربایجان شرقی هستید. آیا این بک گراند و آموزههای سینمائی در آثار شما تاثیری داشته است؟
نقش آموزش و پژوهش در مسیر هنری یک فیلمساز بلاشک خیلی مهم و تاثیرگذار است. من از سال 85 عضو انجمن سینمای جوانان هستم و در این سالها در کلاسهای زیادی به عنوان هنرجو یا مدرس حضور داشتهام. مطمئنا این حضور و ارتباط با دوستان و اساتید خیلی برایم مهم و با ارزش است و خیلی چیزها یاد گرفتهام.
دخترک آت آشغالی در مرحله اکران بازخوردهای تحسین برانگیزی از سوی مخاطبین داشته است. در روند شکل گیری این اثر کدام مولفههای معنایی و ساختاری این تحسینها را برانگیخت؟
انیمیشن دخترک آت آشغالی اقتباسی آزاد از یکی از اشعار کوتاه تیم برتون است. از نظر من دلیل موفقیت این اثر را در چند عامل میتوان دید. از لحاظ ساختاری با اثری مواجه هستیم که با تکنیکی منحصر به فرد و فضاسازی خاص خود ساخته شده است. در اولین اکرانهای فیلم از نزدیک شاهد این بودم که اولین واکنش مخاطبان هنگام دیدن فیلم این پرسش بود «این فیلم در ایران ساخته شده است؟» دلیلش شاید این باشد که تا به حال در حوزه تکنیک استاپ موشن شاهد این چنین اثری نبودهایم و اکثر آثار خوش ساخت اساتیدی مثل علیمراد، خرمیان و ... دارای فضایی بومی و سنتی با داستانهایی ایرانی بودهاند.
نورپردازی، فضاسازی و جلوههای ویژه در این اثر نقش مهمی داشتند. هر چند به لحاظ متحرک سازی برای خودم راضی کننده نبود. به لحاظ محتوایی هم اگر بررسی کنیم علاقمندان سینمای فانتزی و به خصوص سینمای تیم برتون به خوبی با این اثر ارتباط برقرار کردند، چون بیشتر المانهای سینمای فانتزی برتون در این فیلم به کار گرفته شد. البته لازم به ذکر است ما سعی کردیم برداشت خاص خودمان را از این شعر داشته باشیم و پایان بندی کاملا متفاوتی به تصویر بکشیم.
تکنیکهای مختلفی در دنیای انیمیشن تعریف شده که نمود ساختاری هر کدام متفاوت است. در دخترک آت آشغالی این نمود ساختاری در قالب استاپ موشن عرضه شد. آیا فیلمنامه دلیل انتخاب این قالب بوده یا تعلق خاطر و علاقهتان سمت و سویی برای شما داده است؟
تکنیک استاپ موشن به دلیل فضای سه بعدی واقعی و قابل لمس از جذابیت زیادی در بین علاقمندان انیمیشن برخوردار است. در این تکنیک تک تک عناصر موجود در صحنه توسط دستان هنرمند ساخته و پرداخته میشود و به نوعی عنصری فانتزی در کالبد آن جریان دارد. من و چند نفر از دوستانم به دلیل علاقه زیادی که به این تکنیک داشتیم تصمیم گرفتیم تجربهای کوتاه در این زمینه داشته باشیم. پس از جلسات زیادی که با هم داشتیم، شعر مورد نظر را برای اقتباس انتخاب کردیم و روند شکلگیری فیلمنامه آغاز شد. این شعر به دلیل مضمون خاصش کاملا متناسب با استاپ موشن است، از طرفی اثر یکی از بهترین کارگردانان استاپ موشن یعنی تیم برتون است. پس قدم اول ما انتخاب تکنیک و سپس انتخاب محتوا بود. هر چند به نظرم فرم و تکنیک هر اثر هنری باید نسبت به محتوا انتخاب گردد. چون این اولین اثر کوتاه من بود، به دلیل تجربه گرایی و شناخت استاپ موشن حین تولید، شاید بشود عملکرد ما را توجیه کرد.
در مرحله ایده پردازی و بسط فیلمنامه آیا قوانین دوازده گانه انیمیشن یاری رسان شما هستند یا در مرحله اجرا این قوانین را اعمال میکنید؟
خب این اصول دوازده گانه هر کدام جایگاه و نقش خود را دارند و در زیبایی شناسی یک اثر انیمیشن تاثیر بسزایی دارند. عواملی مثل اغراق، زمان بندی، جذابیت بصری و ... در مرحله شکل گیری فیلمنامه و استوری بورد و همچنین شخصیت پردازی کاربرد فراوانی دارند. در مرحله اجرا و متحرک سازی تک تک این عوامل باید مدنظر هنرمند انیماتور باشند تا اثری شایسته خلق گردد. در تکنیک استاپ موشن اعمال این اصول دوازده گانه نسبت به تکنیکهای دیگر مثل 2D و 3D به نظر خیلی مشکل میآید. به طور مثال ما در استاپ موشن به صورت Straight ahead متحرک سازی میکنیم، لازمه این شیوه دقت و تمرکز کافی استو به قدری باید دقیق متحرک سازی کنیم که در فریمهای انتهایی به Pose مورد نظر خودمان برسیم. در حالی که در تکنیک 2D چون به صورت Pose to Pose کار میشود؛ احتمال اشتباه بسیار پایین است. همچنین رعایت قوانینی مثل Squash and Strech در استاپ موشن نیازمند کاری طاقت فرسا و ماهرانه است.
برویم سراغ مبحث تهیه. عامل تهیه کنندگی که میتوان گفت کلید قفل باب تولید را به دست دارد، آیا برای شما فتح بابی داشته است یا باب تولیدات را همچون بسیاری از فیلمسازان جوان خود میگشایید؟
تولید یک اثر کوتاه انیمیشن در شرایط کنونی ایران کاری بسیار سخت است. انیمیشن به دلیل زمان بر بودن و کار زیادی که بر روی آن انجام میشود نسبت به فیلمهای داستانی و مستند با اقبال کمتری نزد تهیه کنندگان و سرمایه گذاران مواجه است. فیلمساز انیمیشن باید نصف بیشتر انرژی و وقت خود را صرف یافتن سرمایهای برای تولید فیلم خود کند و این از نظر من فاجعه بزرگی برای این عرصه است. من در تولید فیلم اول خود با سرمایه اندک شخصی خودم کار تولید را انجام دادم، البته به خاطر کمبود بودجه و امکانات مورد نیاز مجبور به اعمال تغییراتی در روند تولید شدم که متاسفانه لطمات زیادی به فیلمنامه و کیفیت بصری اثر من وارد کرد.
عوامل گره افکن ماجرا چیست؟
متاسفانه نهادهای دولتی مرتبط با این رشته هنری آنچنان که باید حمایت در خور شان هنرمندان انیمیشن انجام نمیدهند. ضعف حمایتهای مالی توسط نهادهایی مثل صدا و سیما، مرکز صبا، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ... و از طرفی بوروکراسی پیچیده موجود در این نهادها باعث میشود فیلمساز انیمیشن چندین ماه از وقت با ارزش خود را صرف پیدا کردن راهی برای تامین بودجه فیلم خود کند و به هنگام تولید قادر به استفاده از حداکثر توان و انرژی خود نباشد. این فشار مالی و روانی در گروهها و استودیوهای کوچک فعال در شهرهای دیگر نمود بیشتری پیدا میکند. گروههای نیمه جانی که با هزار امید و آرزو شکل میگیرند و پس از مدتی به همان دلایل ذکر شده تعطیل میشوند. به دلیل تجمیع امکانات در پایتخت شاهد این هستیم که هنرمندان دیگر شهرها پس از مدتی عدم فعالیت در شهر خود جذب پایتخت یا کشورهای همسایه مثل ترکیه میشوند. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که به دلیل وابستگی هنرمندان به دولت و عدم ثبات و کارشناسی سیاستهای مدیریتی، هنرمند توانایی برنامه ریزی کاری را از دست میدهد و چون انیمیشن یک کار گروهی است، عدم نبود زمان بندی مناسب باعث بروز اختلافات جدی در بین عوامل یک استودیو میشود.
گره گشا کیست؟
به نظر من بخش خصوصی و پیشکسوتان انیمیشن میتوانند گره گشای مشکلات موجود باشند. باید به نحوی سعی شود سرمایه بخش خصوصی به حوزه انیمیشن تزریق شود و شاهد این باشیم که استودیوهای مستقل به صورت حرفهای در شهرهای مختلف کشور تاسیس شوند. اگر مدیرانی بر سر کار بیایند که خود کارشناس هنری و دردکشیده هستند، به طور قطع نگاه به انیمیشن عوض خواهد شد. امروزه در جوامع غربی به خصوص آمریکا انیمیشن به عنوان عاملی قدرت بخش و تاثیر گذار شناخته میشود و شاهد این هستیم که این کشورها فرهنگ، ایدئولوژی، اقتصاد و ... را در سایه هنر-صنعت انیمیشن بال و پر داده و به جوامع دیگر تسری میدهند.
پس از دخترک آت آشغالی پروژه جدیدی را آغاز کردهاید؟
فیلمنامه کوتاهی به نام نقطه دارم که در حال حاضر در مرحله استوری بورد قرار دارد. به دنبال یافتن تهیه کننده و سرمایهای برای تولید آن هستم. این طرح هم مثل اثر قبلی با تکنیک استاپ موشن ساخته خواهد شد، با این تفاوت که از ابزار و متدهای بروزتری برای تولید استفاده خواهد شد و سعی خواهیم کرد اثری شایسته به لحاظ محتوایی و فنی عرضه کنیم. امیدوارم به زودی بودجه فراهم شود و تولید را استارت بزنیم. همچنین فیلمنامه بلندی هم در دست نگارش داریم که مضامین محیط زیستی دارد.
یک دیدگاه بگذارید