یک تجربه سنگین
فاطمه اکبری
نامو داستان همیشگی سنت را در غالبی جدید به تصویر میکشد، داستان شخصیت مجهول الهویهای که به علت خودکشی، مردم روستاهای اطراف راضی به دفن آن در منطقه سکونت خود نیستند. صلاح صالحی فیلمساز سقزی با اولین فیلم خود در عرصه جهانی حضور موفق داشته است.
ایده اولیه ساخت فیلم چطور شکل گرفت و مراحل ساخت فیلم چقدر طول کشید؟
نامو یک دیتیل از فیلمنامه بلندی بود که خودم نوشته بودم، در واقع یکی از داستانکها و ریزقصههای آن فیلمنامه بلند بود. پیش تولید نامو چهار ماه، تولید (تصویربرداری) نُه روز و پس تولید آن سه ماه طول کشید.
طراحی شخصیتها چگونه شکل گرفت و شما به عنوان کارگردان چقدر در خلق شخصیتها دخیل بودند؟
طراحی و خلق شخصیتها در فیلمنامه اتفاق افتاده بود که البته فیلمنامه را خودم با مشاوره دوست بزرگوارم امیر عبدی نوشتم. بنده متعلق به آن مرز و بوم هستم و شخصیتها و آداب و رسوم و ادبیات کردستان را به خوبی میشناسم. یادم هست که بسیاری از دوستان و بزرگان سینما تاکید کرده بودند که فیلمسازان فیلمهای اولیه خود را در منطقه بومی خود بسازند و این به خاطر همان شناختی است که اشاره شد.
چطور از بازیگرانتان بازی میگرفتید و تا چه حد در کارهایتان به بازیگران اجازه بداهه پردازی میدهید؟
در برخورد با دو شخصیت اصلی یعنی گروهبان (فرید اسحاقی) که بازیگر حرفهای بودند و سرباز (آزاد احمدی گلزار) هم تجربه بازی تئاتر داشتند، در برخی اوقات از شیوه پیشنهادی و انتخابی استفاده میکردیم. در واقع آنها پیشنهاد میدادند و من در صورت پذیرش یا عدم پذیرش این پیشنهادها تصمیم نهایی را میگرفتم و آن را مقابل دوربین میبردیم. در برخورد با افراد بومی و نابازیگر باید بگویم که از همان ابتدا راه درست بازی گرفتن از آنها را پیدا کرده بودم و آن استفاده از دوربین با بدنه و حجم کوچیک بود.
من در بسیاری از مجالس که با دوربینهای هندی کم تصویر میگرفتم متوجه آن شده بودم که افراد مسن و بومی هیچ ترس و شرمی از دوربینهای کوچک ندارند و مقابل آن به راحتی حرف میزنند و شوخی میکنند و آن را خیلی جدی نمیگیرند. همچنین در برخورد با بازیگر غیرحرفهای به این نتیجه رسیدم که در بسیاری مواقع داستان دیگری را برایشان تعریف کنم که برای آنها زود هضمتر و تجسم و درک آن بهتر و سریع تر است.
تمام لوکیشنهای فیلم شما خارجی بود. کار کردن در لوکیشن خارجی چه سختیهایی دارد؟
تصویر نامو را در اواخر بهمن 91 گرفتیم. تغییر ناگهانی هوا از برف و سرما به گرمای شدید، به
طبیعت رنگ بهار بخشید و همه برنامهریزی ما را به هم زد. همانطور که در فیلم میبینید ما تمامی فصلها و شرایط آب و هوای متفاوتی را در طول فیلم و در موقعیتهای متفاوت میبینیم. فضای فیلم نامو را در شرایط برفی و هوایی ابری و سنگین تجسم کرده بودم هرچند که اتفاق نیفتاد؛ اما تصویربرداری در بدترین فصل سال آن هم در کردستان به من بسیار تجربه آموخت. کار کردن در فضاهای داخلی به نسبت بسیار آسان تر و قابل کنترل تر است و نیاز به هزینه کمتری دارد، به همین دلیل است که جدیدا بسیاری از فیلمسازان ما سینمای تک لوکیشن و داخلی را ترجیح میدهند.
چقدر به زیباییشناسی در سینما اهمیت میدهید؟
من در زمینههای متفاوت هنری از جمله نقاشی و عکاسی و مجسمهسازی فعالیت داشتهام و مدرک کاردانی نقاشی دارم و هرآنچه را که میدانم نتیجه دید نقاشی و عکاسی است که از قبل داشتهام. اصالت و ماهیت سینما تصویر است و من به زبان تصویر و تاثیرگذاریهای تصویر بسیار ایمان دارم و به دنبال یادگیری آن هستم. زیبایی شناسی بصری و قدرت تجسم بالا از نیازهای اولیه و مهم برای شروع یادگیری سینما است.
تدوین در فیلم شما نقش مهمی داشت. تدوین چطور شکل گرفت؟
ما هنگام تصویربرداری نامو تصاویر و راشهای اضافی نگرفتیم و هر آنچه را که در تدوین نهایی تجسم کرده بودم را دکوپاژ زدم و تصویر گرفتیم. البته دوستم مصیب حنایی که تدوینگر فیلم هستند؛ زمان تصویربرداری هم به عنوان دستیار و مشاور کنارم حضور داشتند.
تصویربرداری در آن منطقه جغرافیایی کار را سخت نمیکرد؟ کار کردن در روستا چه مزایا یا معایبی دارد؟
این فیلمنامه و قصه است که تعیین میکند فیلم باید کجا و در چه لوکیشن و جغرافیایی ساخته شود. اگر شرایط آب و هوایی را فاکتور بگیریم باید بگویم که فیلمسازی در روستا و طبیعت بسیار ساده و لذت بخش است. مردمانی ساده و دوست داشتنی و مهمان نواز، محیطی امن و آرام، طبیعتی پاک و زیبا، فراموش نشدنی بودند.
چقدر آن ساختاری که در ذهنتان بود، شکل گرفت؟
اگر منظورتان رضایت از نتیجه کار است باید بگویم که تشابه و نزدیکی فیلم به آنچه که تجسم کرده بودم تقریبا 60 درصد است و من از نتیجه این تجربه بسیار راضی هستم.
در جایگاه یک منتقد نامو را چطور میبینید؟
فیلم آبرومند و قابل قبولی است و به عنوان اولین فیلم و پایاننامه دانشگاهی فیلمساز، تجربه بسیار محکم و سنگینی بوده است. جدای از حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی و کسب جوایز بازخوردهای خوبی از این فیلم گرفتم. دو نفر را که بسیار برایم مهم بودند (همسرم خانم زهرا ظاهری و استاد گرامیم جناب آقای زاون قوکاسیان که فیلم نامو به ایشان تقدیم شده بود ) هر دوی آنها را بعد از دیدن نامو شاد و رضایتمند دیدم. بسیاری از اساتید و بزرگان سینما نامو را دیدند و از آن را یک فیلم خوب و موفق دانستند.
یک دیدگاه بگذارید