یک تجربه پرریسک و پرهزینه
مریم عربی
فیلم تجربی می فلای یک اثر فرمگرای تلفیقی است با موضوع مرگ و زندگی. فیلمساز تلاش کرده است تا با استفاده از المانهای نو و انیمیشنهای دوبعدی و سه بعدی، گونهای متفاوت را از سینمای کوتاه معناگرا تجربه کند. این فیلم به تهیهکنندگی حوزه هنری آذربایجان شرقی ساخته شده و عنوان بهترین فیلم تجربی سیامین جشنواره فیلم کوتاه تهران را در بخش بینالملل به خود اختصاص داده است.
چطور شد که تصمیم گرفتید برای ایده اولیهای که در ذهن داشتید، این فرم تجربی- تلفیقی را انتخاب کنید؛ آیا اول ایدهای را در ذهنتان پردازش کردید و این فرم را برایش مناسب دیدید یا از دل یک بازی فرمی، ایده مورد نظرتان را بیرون کشیدید؟
شکلگیری ایده فیلم از اسم حشرهای به نام می فلای بود که عمر یک روزه دارد. من از طریق یک حشرهشناس با این حشره آشنا شدم و این مساله مدت زیادی ذهن من را به خود درگیر کرد و در واقع ایده اصلی در ناخودآگاه من پردازش شد تا این که یک روز نشستم و فیلمنامه را نوشتم. این ایده در جریان اجرای کار، به تدریج کاملتر شد. حتی بعد از این که استوری بردها را کشیدیم و در مرحله صداگذاری هم چیزهای جدیدی به ایده اولیه اضافه شد. در واقع شکلگیری این اثر یک روند کاملا تجربی داشت.
پس در واقع از همان مراحل اولیه شکلگیری ایده، این فرم را در نظر داشتید؟
بله؛ از همان اول اصرار داشتم که فیلم چنین فرمی داشته باشد. خیلی از دوستانی که فیلمنامه اولیه را خواندند، چیزی از آن سر در نیاوردند و حتی بسیاری از عوامل فیلم هم فقط عناصر ظاهری فیلم را هدایت میکردند و با مفهوم اصلی فیلم ارتباط برقرار نکرده بودند. ولی من اصرار داشتم که این فیلم را به همین شکلی که میبینید، بسازم و ساختم.
کمی درباره شخصیتپردازیهای کار توضیح بدهید؛ بین شخصیت مرد محتضر که به کاراکترهای فیلمهای تیم برتون شبیه بود و زن و مرد سنتی که لباسهایی به سبک دوره قاجار بر تن داشتند، چه ارتباطی وجود دارد؟
اول باید اشاره کنم که آن مرد فسیل شده، در واقع هم مرد است و هم زن. این موجود نماد یک انسان است. در طراحی گریم این کاراکتر سعی کردیم از موهای زنانه استفاده کنیم و صورت و هیکل مردانه را برای آن در نظر بگیریم. زن و مرد فیلم هم قرار است به یک دوره تاریخی خاص و ویژگیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن دوره اشاره کنند.
در واقع تم اصلی فیلمتان بحث گذر زمان و مرگ و زندگی است؟
بله؛ کاملا همین طور است.
چرا تصمیم گرفتید که فیلم را اینقدر کم دیالوگ کار کنید؛ فکر نمیکنید با استفاده از دیالوگ هم میتوانستید از سردی فضا کم کنید و هم به انتقال مضمون مورد نظرتان به بیننده کمکی کرده باشید؟
من دوست دارم معانی ذهنیام را از طریق تصویر به مخاطب منتقل کنم، نه دیالوگ. در فیلم کوتاه، تماشگر وقت کمی برای برقراری ارتباط با فیلم دارد و اگر فیلم بر پایه دیالوگ بنا گذاشته شده باشد، با یک لحظه پرت شدن حواس بیننده، ممکن است خیلی چیزها از دست برود. ولی استفاده از تصویر و افکتهای صوتی تکمیلکننده میتواند بسیار تاثیرگذار باشد و بیننده را درگیر کند.
برای ساخت بخشهای انیمیشن کار از چه تکنیکی استفاده کردید و چقدر زمان و هزینه را به این امر اختصاص دادید؟
حوزه هنری آذربایجان شرقی هزینه ساخت این فیلم را حدود 8.5 میلیون تومان برآورد کرد. یک میلیون هم به عنوان پاداش به من تعلق گرفت. با این حال 3 میلیون تومان هم از جیب خودم خرج کردم. این فیلم به شیوه سی جی آی یا پرده سبز ترکیبی به صورت سی جی، انیمیشن سه بعدی و انیمیشن دوبعدی تصویربرداری شده است. تکنیک سی جی در استان ما یک تکنیک نو بود و استفاده از آن ریسک بالایی داشت. حدود 7 ماه برای پیاده کردن تکنیک سی جی وقت گذاشتیم. در این بخش از گریم سه بعدی استفاده کردیم و از آنجا که امکانات و ابزار کار را به صورت کامل در اختیار نداشتیم، نتیجه کار یک فرم تجربی پیدا کرد. ساخت انیمیشنهای سه بعدی کار هم سه ماه وقت برد. انیمیشن دوبعدی هم که به صورت پیپر کار شده بود، دو ماه زمان برد.
برای پخش بینالمللی فیلم هم برنامهای دارید؟
من برای گرفتن مجوز ارسال فیلم به جشنوارههای خارجی از حوزه هنری، هفت ماه منتظر شدم. اخیرا به من خبر دادند که موافقت شده و فعلا فیلم را فقط به یک جشنواره خارجی فرستادهام. شاید در آینده کار را به جشنوارههای بیشتری ارایه کنم.
یک دیدگاه بگذارید