دغدغه یک فیلمساز دزفولی
مریم عربی
برای او روایتگر زندگی پدر پیری است که زندگیاش با آرامش خاطر، ایمان، صبر و شکیبایی بیست و اندی سالهاش پیوند خورده است. سبزقبا میگوید به عنوان یک فیلمساز دزفولی که جنگ را از نزدیک تجربه کرده، برای ساخت این فیلم دغدغه داشته است.
چطور شد که تصمیم گرفتید به سمت فیلمسازی با سوژه شهدای دفاع مقدس بروید؟
من در دزفول متولد شدهام؛ شهری که در طول هشت سال جنگ تحمیلی، مورد تجاوز حملات موشکی شدیدی قرار گرفته است. مردم دزفول جنگ و پیامدهای آن را از نزدیک درک و لمس کردهاند. دوران کودکی من با جنگ هشتساله عجین شده است. از زمانی که به سینما علاقهمند شدم، همیشه مترصد موقعیت مناسبی بودم تا به موضوع جنگ و آدمهای آن بپردازم. این فرصت اولین بار در برای او برای من رقم خورد. راستش پیش از این جسارت نزدیک شدن به این موضوع را نداشتم. احساس میکردم باید با تامل بیشتری به سینمای دفاع مقدس نزدیک شوم. برای ساخت فیلم با موضوع جنگ و دفاع مقدس هیچ وقت شتاب نداشتم.
فیلم شما پر بود از نماهای ثابت و پلانهای طولانی؛ دلیلتان برای استفاده از این نماها چه بود؟
برای او ماجرای پدری را به تصویر میکشد که زندگیاش با آرامش خاطر، ایمان، صبر و شکیبایی بیست و اندی سالهاش پیوند خورده است. فیلم تک پرسوناژ است و ما از ابتدا تا انتهای این فیلم 16 دقیقهای، فقط با زندگی این پدر پیر روبهرو می شویم. در طراحی دکوپاژ و خلق فضاسازی این فیلم، که امر دشواری هم بود، تلاش کردم تا به آنچه که داستان نیاز دارد، دست پیدا کنم. ما از صبر و شکیبایی بیست و اندی ساله پدری پیر صحبت میکنیم که سالهاست با انتظار همنشین شده است. بنابراین بهتر دیدم که برای خلق این فیلم، بیش از هر چیز از پلانهای ثابت، دوربین روی سهپایه و ریتمی آرام استفاده کنم.
فکر نمیکنید میشد این ایده را در مدت کوتاهتری کار کرده و زمان فیلم را کمتر کنید تا ریتم کار را بالا ببرید؟
هم در مرحله طراحی دکوپاژ و هم سر صحنه و به هنگام ضبط پلانها بسیار به ریتم فکر میکردم. در نهایت معتقد بودم که این ریتم می تواند برای روایت این داستان و خلق فضاسازی مناسب زندگی این پدر منتظر، ریتم درستی باشد. نتیجه همفکری من و تدوینگر فیلم در مرحله تدوین نیز ایجاد همین ریتم فعلی بود. تدوینگر فیلم هم با این ریتم موافق بود. راستش در طول دو سالی که این فیلم در جشنوارههای مختلف به نمایش درآمد، اکثریت تماشاگران، کارشناسان، سینماگران و هیات داوران جشنوارهها با ریتم فیلم مخالفت و مسالهای نداشتند.
بازی گرفتن از بازیگری که در تمام طول فیلم دیالوگ ندارد و همچنین باید بازی احساسی داشته باشد، چه تجربهای بود و بازیگر کار را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
بازی در این نقش کار دشواری بود. از ابتدا میدانستم که باید برای این ایفای نقش، بازیگری باهوش، جسور و شجاع انتخاب کنم. بازیگر این نقش محمدرضا صانعیان است که یکی از بهترین بازیگران تئاتر دزفول است. من پیش از این از تواناییهای ایشان آگاهی داشتم و قبل از آن در فیلم دیگری با ایشان همکاری کرده بودم. اما این نقش، همانطور که گفتید ویژگیهای خاصی داشت که برای اجرای درست آن، به تمرین و تمرکزی مضاعف نیاز داشتیم. بعد از اینکه از ایشان برای ایفای این نقش دعوت کردم، چندین جلسه فیلمنامه را با هم خواندیم و نقش را تحلیل کردیم. سپس در لوکیشن اصلی فیلم حاضر شدیم و با ایشان برخی از صحنههای فیلم را تمرین کردیم. من به تمرین با بازیگر در مرحله پیش از تولید معتقدم. این تجربه برای من البته لذتبخش بود. در این روش صبر بازیگر چه در تمرینات و چه در زمان تصویربرداری، به گروه بسیار یاری میرساند. متانت و صبر بازیگر برای او در تمام مراحل تولید این فیلم ستودنی است. محمدرضا صانعیان برای بازی در این فیلم از جشنواره سکانس بیداری آبادان، جایزه بهترین بازیگر مرد را نیز دریافت کرد.
ساخت فیلم چقدر زمان برد و لوکیشنهای کار را بر چه مبنایی انتخاب کردید؟
حدود سه ماه صرف نگارش فیلمنامه شد. بعد از آن حدود بیست روز پیشتولید فیلم به طول انجامید و تصویربرداری آن در 8 روز انجام گرفت. تدوین و صداگذاری فیلم هم پروسهای طولانی بود و حدود 4 ماه زمان صرف این مرحله شد. تمام لوکیشنهای فیلم در دزفول قرار دارند و من در مرحله نگارش فیلمنامه، بازبینی لوکیشن را آغاز کرده بودم. مهمترین مشکل من انتخاب خانهای بود که ویژگیهای مورد نظرم را در آن جستوجو میکردم. خانههای زیادی را دیدم و نپسندیدم. یک ماه طول کشید تا در نهایت این خانه را پیدا کردم. این خانه میبایست معرف معماری زیبای آجری شهر دزفول میبود. در فیلمنامه به معماری و نقشه آن اشاره شده بود. چون حدود 70 درصد داستان فیلم در این خانه اتفاق میافتاد، اصرار داشتم خانهای با مشخصاتی که در فیلمنامه در نظر گرفته بودم، پیدا کنم. پس از یک ماه جستوجو در نهایت خانهای را که در فیلم میبینید، پیدا کردم.
حال و هوای فیلم و نتیجه نهایی آن چقدر با ذهنیت شما پیش از ساخت فیلم همخوانی دارد و آیا توانستید به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کنید؟
این مساله همیشه برای من امری نسبی بوده و البته هنوز هم هست. آنچه روی کاغذ در مرحله نگارش فیلمنامه مینویسیم، تا آنچه که پس از عبور از پروسه تولید خلق میکنیم، همواره تفاوتهایی با هم دارند، که این البته اجتناب ناپذیر است. اما صرف نظر از این نکته، نتیجه نهایی فیلم به آنچه که پیش از تولید آن در ذهن طراحی کرده بودم، بسیار نزدیک است. از تولید برای او راضیام.
از نمایش فیلم چه بازخوردهای گرفتید؟
فیلم در دو سال پیاپی در جشنوارههای داخلی و خارجی بسیاری حضور داشت و مورد توجه تماشاگران و کارشناسان سینما قرار گرفت. در جشنوارههای مختلف بارها با تماشاگرانی مواجه شدم که آنها را مخاطب معمولی سینما میدانیم و آنها هم خود را کارشناس سینما نمیدانستند، اما درباره فیلم با من صحبت میکردند و برای او را دوست داشتند. این اتفاق بهترین و شیرینترین لحظات زندگی یک فیلمساز را تشکیل میدهد و من خوشحالم که این لحظات را تجربه کردهام و تماشاگران فیلم را دوست داشتهاند. برای او 5 بار موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شد و در نهایت 15 جایزه از جشنوارههای مختلف سینمایی دریافت کرد.
همکاری با حوزه هنری استان خوزستان چطور بود و در کل، وضعیت فیلمسازی در این استان را چطور میبینید؟
اساسا بودجههایی که در استان برای تولید حرفهای فیلم کوتاه در نظر گرفته میشود، ناکافیاند و برای خلق فیلمهایی با این شیوه تولید مناسب نیستند. برای حمایت حوزه هنری استان از تولید این فیلم سپاسگزارم. خوزستان فیلمسازان خوبی دارد که شماری از آنها سالهاست در استان فیلم نمیسازند و برخی از بهترینهایشان جذب پایتخت شدهاند و با بودجههایی مناسبتر و حرفهایتر در پایتخت فیلم میسازند. واقعا برای من هم تولید فیلمی همچون فیلم برای او با این بودجههای ناچیز بسیار مشکل است و شاید بعد از این دیگر نتوانم در استان خودم فیلم بسازم. مسئولین سینمایی استان خوزستان باید به مطالبات فیلمسازانی که پیش از این با خلق فیلمهای خوب و قابل تامل، خود را به جامعه سینمایی کشور ثابت کردهاند، توجه کنند و برای فراهم کردن شرایط مناسب تولید فیلم در استان تلاش کنند؛ وگرنه دیر یا زود با مهاجرت این فیلمسازان، استان از وجود فیلمسازان خوب سینمای کوتاه محروم خواهد شد.
آیا بعد از این هم با سوژه دفاع مقدس فیلم خواهید ساخت؟
در تولید برای او تلاش کردم تا از کلیشههای مرسوم و متعارف سینمای دفاع مقدس پرهیز کنم و از زاویهای متفاوت به این نوع سینما نگاه کنم. به عنوان یک فیلمساز دزفولی که جنگ را از نزدیک تجربه کرده، قطعا درباره این نوع سینما همیشه دغدغه داشتهام و همچنان نیز دارم. بدون شک اگر شرایط مناسبی برای تولید فیلم دیگری با این سوژه فراهم شود، دوباره خواهم ساخت. اما حتما تلاش خواهم کرد که ابتدا از کلیشهها دوری کنم و دیگر این که تجربه هرچند موفق فیلم برای او را هم تکرار نکنم. با حفظ این دو اصل اگر موقعیتش فراهم شود، دوباره در این گونه سینمایی فیلم خواهم ساخت.
یک دیدگاه بگذارید