فرصتی برای پرداخت
بهرنگ دزفولیزاده سالهاست که به عنوان عکاس سینمایی فعال است. وی علاوه بر عکاسی، مستندسازی هم میکند و در پس واقعیت پنجمین فیلم اوست؛ که با موضوع نوسازی شهر تهران و به سفارش دبیرخانه نخستین جشنواره فیلم طهران کاشی نو ساخته شده است.
چه شد که به فکر ساخت فیلمی با این مضمون افتادید؟
پیشنهاد تولید این فیلم از سمت شهرداری مطرح شد. اما شاید این موضوع را انتخاب کردم چون مدتها در پس ذهنم بود و فرصتی برای پرداختش نداشتم.
چه شد که پشت صحنه فیلم «قاعده تصادف» بهنام بهزادی را به عنوان لوکیشن فیلم انتخاب کردید؟
من درگیر عکاسی فیلم قاعده تصادف بودم و اصولا طی چند سال اخیر به شدت سعی کردم گزیده کاری کنم و برای ادامه مسیر فیلمسازیم با کارگردانها و فیلمهایی همکاری کنم که فضای فکریم را تغییر بدهند و از کلیشههای رایج دور باشند. همین جا هم اعلام میکنم به شدت علاقهمند همکاری با کارگردانهای فیلم اولی و خوش فکر سینما هستم، که در مسیر فیلمسازیم در آینده تاثییر گذار باشند. در مورد این کار فضای لوکیشن و آدمهای فیلم را مناسب کار دیدم.
بهنام بهزادی و عوامل «قاعده تصادف» چقدر از حضور شما به عنوان یک مستندساز در پشت صحنه فیلم استقبال کردند؟
به دلیل ایده فیلم و یک دغدغه مشترک میان سینماگران و شاید عکاس بودن من در فیلم؛ این اعتماد وجود داشت، که من را به عنوان جزئی از خودشان بدانند و این فرصت را به من دادند.
چقدر به فیلمنامه از پیش تعیین شده سر فیلمبرداری وفادار بودید و چقدر کار سر صحنه بر اساس اتمسفر تغییر کرد؟
بخش عمده کار بر اساس فیلمنامه پیش رفت و تغییر آنچنانی نداشت.
تمام ایدههایتان در «در پس واقعیت» اجرا شد و چقدر از نتیجه کار راضی هستید؟
از لحاظ تصویری و قاب بندی وخلاقیت تصویربردار درصد کمی تقریبا حدود 60%
اصلیترین چالش پیش روی مستندسازان را چه میدانید؟
تحقیق و پژوهش درباره موضوع، شرایط سخت فیلمسازی در نبود فراهم کردن امکانات مالی و آزادی بیان در ارائه و پرداخت موضوع و همکاری نهادهای مختلف و ارگانها و گاها پرداخت سطحی و عجولانه و ساختار غیر حرفهای از یک موضوع بکر.
حرف آخر؟
میخواهم تشکر کنم از «پایگاه خبری فیلم کوتاه» و شخص خانم مرجان ریاحی به خاطر استقامت و تفکر پویایشان در حفظ «پایگاه خبری فیلم کوتاه» و مازیار رضاخانی دبیر جشنواره طهران کاشی نو که شرایط یکسان برای تولید آثار را ایجاد کردند.
یک دیدگاه بگذارید