بردباری به زبان بسیار ساده
رایا نصیری
فیلمسازی که دچار دغدغه سوژهای میشود، بهتر است با آرامش و تامل در مورد واقعه تحقیق کند و زیر و بم ماجرا را تحلیل و آن را برای خود فصل بندی کند. هر فصلی را با آیتمهای مشخص مرزبندی و در مرحله فیلمنامه، فصلها را کنار هم چیده و زبان ساختاری خود را پیدا کند تا ریتم مناسبی را برای بیان بدست آورد.
فیلمنامه در فیلم مستند به فیلمساز کمک میکند که هنگام کارگردانی، آمادگی رویارویی با سوالات ناگهانی را داشته باشد و حضور ذهن بالا برای از دست ندادن لحظههایی که هیچ وقت تکرار نخواهند شد.
روبرو شدن با ماجراهایی که ما فیلمسازان را در پروسه تولید دچار هیجان میکند؛ نباید به روایت حقیقی ماجرا آسیب بزند.
داشتن فیلمنامه باعث خواهد شد که عوامل فیلم هم، همچون کارگردان همراه سوژه فیلم قرار گیرند. به عبارتی فیلمنامه یعنی زبان گفتوگو برای عوامل فیلم، جهت انسجام عملکرد آنها سر صحنه فیلمبرداری. زیرا در ساخت فیلم مستند حضور ذهنی فیلمبردار و صدابردار و کارگردان به طور همزمان ضرورت حیاتی دارد.
گاهی برخی از فیلمسازان تازه کار بدون تحقیق برای فیلمبرداری از یک واقعه سر صحنه حضور دارند و نهایتا به گزارشی سطحی از ماجرا میرسند که حتی طرح سوال هم اتفاق نمیافتد. بلایی که بخاطر عدم آگاهی و بیطاقتی یک فیلمساز تازه کار بوجود میآید. البته برخی از ماجراها به ما این فرصت را نمیدهند که فیلمنامهای تهیه یا تحقیقی صورت گیرد که در این مواقع تجربه یک فیلمساز به یاریش خواهد آمد. اما بعد از اتمام فیلمبرداری میتواند برای تحقیق ماجرا یا ساختار فیلمنامه اقدام کند که این نیز حوصله میخواهد و به احتمال خیلی زیاد با نداشتن فیلمنامه یا تحقیق و یا تحلیل کافی، هنگام تدوین، با انبوه راشهایی مواجه میشود که نمیداند چه کند و اگر با حوصله بازبینی راشها (تصاویر گرفته شده) انجام شود و تدوین اولیه با تهیه یک فیلمنامه اتفاق بیفتد، مسلما به نتیجه بهتری خواهد رسید.
وقتی صحبت از صبر میشود، بعضی از تهیهکنندگان تازه کار ممکن است اسم آن را وسواس بگذارند که این هم از بیطاقتی آنان ناشی شده؛ اجتناب از این بیحوصلگی مانع از ساخت یک فیلم صرفا گزارشی میشود.
در تمام مراحل یک فیلم مستند (پژوهش، فیلمنامه، کارگردانی و تدوین) صبوری به شدت به ساختار منسجم و حقیقی فیلم کمک میکند.
واقعیت (سوژه یا ماجرای مورد نظر فیلمساز) و حقیقت (بیان ساختاری وکشف و شهود فیلمساز) احتیاج به بردباری دارد. این گونه است که در اکثر موارد، میتوانیم شاهد اثرهای ماندگار و تاثیرگذار در تاریخ سینمای مستند جهان گردیم.
- فیلم مستند " اخبار ساعت 6" راسل مک الوی
- یا اسکورسیزی فیلمساز مشهور وقتی تصمیم گرفت فیلمی مستند از زندگی فرانک سیناترا بسازد؛فیل آلدن رابینسون،فیلمنامه نویسی که نامزداسکارهم شده، دست کم یکسال ازعمرش را گذاشته وحدود 3 هزارصفحه مطلب درباره زندگی سیناترا را زیرورو کرده تا اینکه متن موردنظررابرای فیلمنامه بنویسد.
در مرحله تولید اگر ماجرا و سوژه ما احتیاج به زمان داشته باشد تا خود به نتایجی برسد (مثلا: در فیلم یک آن عملهای جراحی قربانی احتیاج به زمان داشت) بهتر است زمان بندی مناسبی را که در مرحله تحقیق به دست آوردیم (چگونگی و چرایی جراحیها و هزینههای آن...) برای مراحل مختلف فیلمبرداری در نظر بگیریم تا همراه با تغییر و تحولات ماجراها جلو برویم .
این همان کشف وشهود ما نیز خواهد بود که به عمیق بودن و پختگی اثر کمک میکند. گاهی کند بودن ماجرا در واقعیت، این امکان را به ما میدهد که بخشی از کار را اسمبل (تدوین اولیه) کنیم و اگر کم وکاستی حس کردیم با حوصله به گذر ماجراها دوباره نگاهی بیندازیم.
هنگام تدوین نیز فاصله گرفتن از مراحل مختلف تدوین این امکان را فراهم میسازد که ریتم و بیان مسلط تری بدون شتابزدگی پیدا کنیم.
بردباری در ساخت یک فیلم مستند روایت ما را مثل قصههای مادر بزرگهایمان میکند که با آرامش و صبوری حتی گزندهترین تجربههایشان را برای ما شیرین و تاثیرگذار تعریف میکردند.
حواسمان باشد؛ هیجان و شیفتگی نسبت به ماجرا، گاهی فیلمساز را از روایت حقیقی دور میکند و تنها آرامش و صبر بستر خوبی برای بیان درست یک فیلم مستند است.
تجربه شخصی من در مستند یک آن که حدود سه سال ونیم از تحقیق تا تدوین زمان برد و بازخوردی که بعد از نمایش آن به دست آوردم به من ثابت کرد که نه تنها در فیلمسازی که در زندگی عادی خود همیشه بردباری نتایج خوبی به همراه دارد.
یک دیدگاه بگذارید