ایجاز در تدوین فیلم کوتاه
آرش رصافی
فیلم کوتاه، سینمای مستقلی است که به شکل کاملا تخصصی، میتواند مباحث نظری و تئوریک مختص به خود داشته باشد. درست است که این مباحث به طور کلی با بسیاری از اصول و مباحث زیبایی شناسی موجود در فیلم بلند مشترکاتی دارد؛ اما در بسیاری مواقع صرفا کارکردی اختصاصی در فیلم کوتاه دارند.
این مباحث مستقل بیشتر در فیلمنامه کوتاه خودنمایی میکند و بسیار مشخص خود را از فیلمنامه بلند جدا میکند. اما درباره بقیه عوامل مثل تصویربرداری، تدوین و.. مسئله کمی فرق میکند.
در اینجا کارکرد عناصر آن عامل ممکن است تفاوتهایی با فیلم بلند داشته باشد وگرنه در کلیت مباحث زیبایی شناسی تشابهات فراوانی با هم دارند. برای مثال تدوین در فیلم کوتاه دارای اصول و عناصر مشترک بسياری با برادر بزرگتر خود، فيلم بلند است؛ اما بعضی از آنها کارکردهای متفاوتی در دو عرصه پیدا میکنند. برای روشن شدن موضوع میتوان به مسئله ایجاز به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناسی در تدوین فیلم اشاره کرد.
ایجاز در تدوین فیلم بلند ابزاری است در دست مونتور برای کنترل ریتم و ضرباهنگ موجود در فیلم و در نهایت، ایجاد کشش در مخاطب و بروز جذابیتهای ویژه. اما همین ابزار در تدوین فیلم کوتاه قطعا عنصری لازمالاجرا و کاربردی است. ایجاز به دلیل رعایت اصل صرفهجویی در ذات خود و به دلیل زمان کوتاه فیلمنامه، در خدمت داستان قرار میگیرد تا همه جوانب و زوایای داستان، در مدتی کوتاه به مخاطب ارایه شود.
بدون توجه به این عنصر حیاتی در تدوین فیلم کوتاه امکان شکلگیری پیرنگی متناسب با زمان کوتاه و در نتیجه، انتقال تمام و کمال قصه فراهم نمیشود. بدیهی است ایجاز کارکردهای زیبایی شناسانه خود در عرصه کلی سینما را در این وادی نیز بر عهده دارد. اما هدف اساسی آن در تدوین یک فیلم کوتاه، توانایی بخشیدن به عرضه کلیت داستان در زمانی کوتاه است. ایجاز در تدوین فیلم کوتاه تابع ایجازی است که در فیلمنامه کوتاه به شکلهای مختلف اتفاق میافتد؛ ایجاز در شخصیت، در تعداد صحنهها، در زمان، در گفتگو و در محتوا.
ایجاز در معنای خود به مفهوم خلاصه کردن و حذف زواید است و این به شدت با ذات فیلمنامه کوتاه سازگار است. به همین دلیل تدوینگر فیلم کوتاه با درک درست از این عنصر باید قادر باشد هر آنچه در فیلم در راستای زمان کوتاه فیلم، یا ریتم مطلوب، یا شخصیت اصلی و ماجرای اصلی نیست، حذف کند و با بکار گیری عنصر خلاقیت و بدعت (به عنوان عناصر ذاتی فیلم کوتاه) به چیدمانی تاثیر گذار و محکم در محدوده زمانی فیلم کوتاه برسد. هنگامی که تاکید میشود که اساسا فیلمنامه کوتاه دارای یک یا حداکثر دو شخصیت است، یعنی از وارد کردن هر گونه شخصیت اضافه پرهیز کردهایم. به عبارت دیگر، در زمینه استفاده از سایر شخصیتها ایجاز به کار بردهایم.
اساسا به کارگیری ایجاز در شخصیت، عاملی است برای رسیدن به پیرنگ متناسب فیلم کوتاه. به همین شکل ما در تعداد صحنهها نیز در فیلم کوتاه با اصل صرفهجویی و ایجاز مواجهیم. اصولا صحنهای که کمکی به داستان ما نکند، اضافه است. ضمن آن که در صحنههای موجود نیز بخشهایی که کاربردیاند و در انتقال کنش و مفهوم صحنه وظیفهای بر عهده دارند، باقی میمانند و هر آن چه که تماشاگر میتواند در ذهن خود بازسازی کند، به عهده تماشاگر واگذار میگردد تا صحنهها در موجزترین شکل خود عرضه شوند. در این حالت هیچ عنصر یا موقعیتی به چشم نمیخورد که تماشاگر نیازی به دیدنش نداشته باشد. گاهی این صحنهها به قدری موجزند که امکان خلاصهتر شدنشان ناممکن مینماید. بدیهی است استفاده از چنین ایجازی بر ضرباهنگ فیلم میافزاید. ضرباهنگ تند، به سمت ایجاد ریتمی مطلوب در کلیت اثر حرکت میکند و این مانع از خسته کننده بودن فیلم، حتی در زمانی کوتاه است.
به همین ترتیب ایجاز میتواند در زمان اتفاق بیفتد. زمانهای مرده و غیرکاربردی حذف و زمانهای مفید و دارای بار نمایشی که نقشی در پیشبرد داستان دارند باقی بمانند. این زمانها زمانهایی هستند که میتوانند به تعلیق اساسی فیلم در انحراف ذهن تماشاگر نسبت به این پرسش که، گره داستان چگونه باز میشود، کمک کنند و قبل و بعد از آن برش زمانی، قطعا کاربردی نخواهند داشت. ایجاز در زمان به ما کمک میکند تا زمان روایی اعم از داستانی یا دراماتیک را با زمان فیزیکی که عموما زیر سی دقیقه خواهد بود هماهنگ کنیم، یا به نحوی درست از زمان فیزیکی بهره ببریم.
یکی از مشکلاتی که در فیلمنامههای کوتاه فیلمنامه نویسان جوان قابل بررسی است، تلقی آنها از وظیفهای است که فیلمنامه کوتاه در انتقال محتوا و مفاهیم زیرمتن خود به مخاطب دارد. تصور آنها بر این است که بسیاری از مشکلات مهم بشری، موضوعات فلسفی یا مسایل سیاسی جهان را از طریق یک فیلم کوتاه و در زمانی به اندازه 10 تا 15 دقیقه باید بررسی و حل و فصل کنند.
شاید این اشکال از آن جا آغاز میگردد که فیلمنامه نویسان،عرصه فیلم کوتاه را به درست، محلی برای حرفهای درونی و به نوعی حدیث نفس خود میپندارند. ولی این حرفها گاهی آن قدر بزرگ است که در کلیت یک فیلم کوتاه نمیگنجد. باید دانست همان گونه که عرضه یک داستان پر شاخ و برگ با پیرنگهای فرعی و شخصیتهای متعدد به لحاظ عملی در محدوده فیلمنامه کوتاه امکانپذیر نیست، عرضه یا انتقال مفاهیمی متعدد و بیشمار که همه مشکلات بشر را در بر بگیرد، نمیتواند در این وادی ارایه شود. ایجاز در محتوا مهمترین عنصر برای رسیدن به مفهوم انتقال معانی، هرچند کوچک و ساده، اما موفق و در زمانی کوتاه است. محتوا و درونمایه هر اثر کوتاه هر چقدر سادهتر، باورپذیرتر و قابل لمستر باشد، مخاطب ارتباط راحتتری با آن برقرار میکند. دقت در انتخاب مفاهیم موجز و موثر برای زیرمتن اثر، در هنگام تدوین، تاثیرگذاری فیلم را دو چندان خواهد کرد. جالب است اگر بدانیم گاهی اعمال ایجاز در محتوا و رسیدن به سادگی و خلاصه کردن مفاهیم، خود زبانی جهانشمول است و تاثیراتی وسیع را به دنبال دارد که از دل یک اثر ساده و بیادعا بیرون میتراود. محتوا در تدوین مطلوب یک فیلم کوتاه در نهایت ایجاز به مخاطب عرضه میشود؛ نه کلامی، نه شعاری و نه ادعایی. بهتر است برای رعایت ایجاز در محتوا ،به زدن حرفهای بزرگ نیندیشیم، بلکه به این فکر کنیم که چه مفهومی سادهتر و باورپذیرتر است و این در چیدمان کدامیک از پلانهای موجود ما بذست می آید و البته به یک مفهوم واحد نظر داشته باشیم، نه مجموعهای از اهداف متنوع.
بکار گیری انواع ایجاز به عنوان عنصری لازم الاجرا در تدوین یک فیلم کوتاه قطعا بر جذابیت و تاثیر گذاری فیلم کوتاه ما خواهد افزود.
یک دیدگاه بگذارید