طعمی از عشق
شبنم قلیخانی
تولدت مبارک ساخته فرشته پرنیان فیلمی است که با بیانی ساده به رابطه پاک دختر و پسر نوجوانی میپردازد که هر دو دچار تناقضند. روز تولد پسر است و دختر قول داده برای کادوی تولد، موهایش را به پسر نشان دهد.
در این فیلم، فیلمساز به سادهترین شکل ممکن یک روز دو نوجوان را نشان میدهد. گرچه لحظات تکراری در فیلم وجود دارد که بود و نبود آن فرقی به حال بیننده نمیکند؛ لحظاتی مثل تلفن زدن هر دو کاراکتر اصلی یا سوار بر موتور رفتن در شهر که یادآور بسیاری از فیلمهای عاشقانه ایرانی است.
نگاه به عشق در دوران نوجوانی شاید تکراری به نظر برسد؛ اما به این دلیل که این احساس از سوی بسیاری از افراد یکبار تجربه شده، جذابیت دارد. تولدت مبارک نیز از این قاعده مستثنی نیست.
فیلم لحظاتی دارد که مخاطب را یاد روزهای کشدار نوجوانیاش با طعمی از عشقی که هیچگاه به سرانجام نرسیده، میاندازد. گرچه گاهی نیز همین عشقهای به ظاهر بیاهمیت هستند که مسیر زندگی خیلیها را در آن سنین تغییر میدهند.
نکته تراژیک فیلم دروغ گفتن و ترسیدن هر دو کاراکتر از بزرگترهایشان است. یکی از خانواده و دیگری از صاحب کارش. آن دو از میان هیاهوی زندگی شهری در گریزند و مدام به خلوتگاههایی پناه میبرند که بتوانند رها و آزاد باشند، ولی چنین جایی نمییابند.
فیلم در یک نگاه به مسائل مختلفی اشاره میکند: عشق، دروغ، سنت و... که البته تنها به اشارهای بیسرانجام بسنده میکند. اما در این بنبست بیانتها، لحظات نابی هم وجود دارد که تماشاگر را با خود همدل میکند. دختر و پسر این فیلم از دریچه جدا از هم به جهان پیرامونشان مینگرند، براستی آیا تمامی خواسته پسر دیدن موهای دختر است؟
آیا برای این دختر نشان دادن موهایش آنقدر سخت است، سختتر از اینکه مدام به خانوادهاش دروغهای مختلف بگوید، ترک موتور پسر بنشیند و چادرش را از پسر قایم کند؟
در طول فیلم این احساس به مخاطب دست میدهد که کاراکترها خوب پرداخت نشدهاند و در حال تغییرند.
در فیلم کوتاه مجالی برای تغییر کاراکتر وجود ندارد، به همین خاطر در میانه فیلم آن دو را دو غریبهای درمییابیم که با هم به جدل میپردازند.
تکانها و حرکات گاه و بیگاه دوربین از روی صورت دختر به کفشهای کتانی قرمز رنگ او، گرچه شاید مفهوم خاصی را القا نمیکرد ولی قابهای قابل قبولی را میساخت.
انتخاب هر دو بازیگر دختر و پسر مناسب با سن و شرایط خانوادهشان صورت گرفته بود. همچنین باید به بازی خوب بازیگران فیلم هم اشاره کرد. شاید اگر حرکات تکراری بازیگر نقش دختر کمتر بود (دست زدن او به مقنعهاش، بارها و بارها در طول فیلم تکرار میشود) بهتر بود.
تولدت مبارک نیازمند کوتاه شدن زمان اتفاقهاست. زمان فیلم از ظهر تا شب را نشان میدهد که در این بین اتفاق جدیدی رخ نمیدهد. فیدهای متعدد تدوینگر به سیاهی، ریتم کار را از بین میبرد. کما اینکه فید به سیاهی نشان از تمام شدن و کامل شدن صحنه و شروع صحنه بعد دارد که در این جا موضوع جدیدی بعد از فیدها شروع نمیشود. البته این مسئله در تمام فیلمهایی که کارگردان خودش فیلم را تدوین کرده دیده میشود. شاید به این علت است که میگویند «تدوین، کارگردانی دوباره یک اثر است.» که اگر توسط شخص دیگری غیر از کارگردان انجام میشد، بیرحمانه لحظات اضافی و تکراری فیلم دور ریخته میشد.
بعد از اتمام فیلم به خود میگوییم تولدت مبارک ای کاش نام دیگری غیر از این که اینگونه دمدستی است، داشت.
مسلما این فیلم هم با سختیها و مشکلات فراوانی به سرانجام رسیده است.
امید اینکه فیلمهای بعدی فرشته پرنیان نیز مانند تولدت مبارک در ذهن بیننده جا خوش کند!
[email protected]
یک دیدگاه بگذارید