تصویرگر یک واقعه
مرضیه ریاحی
مستند روز شغال درباره جنایات پاکدشت است. این مستند با رویکردی گزارشی میکوشد تصویرگر یک واقعه تلخ باشد. روز شغال در بیستودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد، کاندید بهترین کارگردانی مستند جشن خانهسینما و کاندید بهترین مستند پنجمین جشنواره فیلم و عکس دانشجویان بود و جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره تولیدات سروش را در سال 8۵ به دست آورد.
باتوجه به اینکه جنایات پاکدشت در واقع در آن زمان به یک معضل اجتماعی تبدیل شده بود و حساسیت روی این قضیه زیاد بود، برای پرداختن به این موضوع مشکلی نداشتید؟
همیشه پرداختن به موضوعات اجتماعی اینچنینی مشکلاتی دارد. آن زمانی که من اخبار جنایات پاکدشت را در روزنامهها خواندم احساس کردم مستندسازان زیادی دنبال این قضیه میروند اما این اتفاق نیفتاد.
من طرح ساخت این مستند را برای ناجیهنر بردم که در ابتدا پذیرفته نشد و بالاخره با پیگیری و بردن چند طرح دیگر توانستم مجوز ساخت این مستند را بگیرم.
زمان ساخت فیلم هم به خاطر حساسیتی که روی این قضیه وجود داشت ما مشکلات زیادی داشتیم. من از دادگاه و خود بیجه در زندان راشهای زیادی داشتم. اما اجازه استفاده از آن راشها را به من ندادند.
پس تصاویر گفتوگو با بیجه را از کجا آوردید؟
آن تصاویر آرشیوی است و دقیقا یکیدو ساعت بعد از دستگیری بیجه گرفته شده است. من خودم در زندان گفتوگوی مفصلی با بیجه کرده بودم و همانطور که گفتم راشهای زیادی از او داشتم و محور فیلم آن زمان شخصیت خود بیجه بود. اما بعد که اجازه استفاده از آن تصاویر را پیدا نکردم یک مقدار محور فیلم تغییر کرد و از آن تصاویر آرشیوی استفاده کردم.
چرا سعی نکردید در نریشن فیلم از آن اطلاعاتی که در گفتوگوها به دست آوردید استفاده کنید؟
برای اینکه نریشن باید ما به ازای تصویری داشته باشد و من تصاویری نداشتم.
خب فکر میکنم در مستندهای اینچنینی یک جاهایی اطلاعاتی که به تماشاگر میدهید خیلی مهمتر از تصاویر میشود...
بله اما با این کار ریتم فیلم میافتاد. این فیلم در واقع یک مستند گزارشی است و به طور معمول همیشه پیکانها به سمت این گونه هست. من برای اینکه این حالتها بوجود نیاید در فیلم یک روایت گذاشتم تا آدمها ماجرا را تعریف کنند.
فیلم با نمای به دار آویختن بیجه آغاز میشود. چرا این شروع را برای فیلم انتخاب کردید؟
اصلا فرم فیلم و درامی که صورت میگیرد شخصیت این آدم است. خواستم یک تکه از طرح را بیاورم اول برای اینکه به تماشاگر شوک بدهم تا همان ابتدا ببیند کسی که 21 قتل مرتکب شده چه سرنوشتی دارد.
چه شد که به فکر بازسازی برخی صحنهها افتادید؟
در فیلم 2 صحنه بازسازی داریم. که در واقع به نوعی POV قاتل است و احساس کردم به ریتم فیلم کمک میکند.
در فیلم تصاویر آزاردهندهای دارید. فکر نمیکردید این تصاویر ممکن است تماشاگر را پس بزند؟
من از قصد میخواستم که تصاویر آزاردهنده باشد. همه شیرازه بیجه در آن صحنهها از هم میپاشد. و فکر میکنم تماشاگر میخواهد و حتی منتظر است ببیند کسی که به بدترین شکل ممکن 21 قتل مرتکب شده چه اتفاقی برایش میافتد. اما من یکسری پلان در سردخانه هم داشتم که چون احساس کردم خشونتش زیاد است ازشان استفاده نکردم.
وقتی با خانواده مقتولین گفتوگو میکردید چه برخوردی با شما داشتند؟
چون این قتلها در فاصله یک سال و نیم اتفاق افتاده بود و برخی خانوادهها بیشتر از یک سال از مرگ فرزندشان میگذشت و برخی تازه اتفاق افتاده بود؛ ریاکشنهای متفاوتی داشتند.
اما به طور کل در آن منطقه خانوادهها به دلیل اینکه بیسواد هستند، مشکلات مالی دارند و تعداد بچههایشان هم زیاد است در تمام یک سال و نیمی که این قتلها اتفاق میافتاده زیاد پیگیر این قضیه نبودهاند.
همانطور که میدانید نخستین جشنواره سینمای مستند ایران «سینما حقیقت» مهرماه امسال برگزار میشود. نظر شما راجع به برگزاری این جشنواره چیست؟
به نظر من ذات برگزاری هر جشنوارهای نمیتواند بد باشد. اما مهم این است که بدانیم رویکرد جشنواره چیست. اگر جشنواره تخصصی مستند است باید دقیقا تخصصی برگزار شود و به نظرم باید از رویکرد دولتی خارج شود. مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که برگزارکننده این جشنواره است تولید کننده مستند هم هست. اگر قرار باشد مرکز خودش فیلم تولید کند و خودش هم از تولیداتش در جشنواره حمایت کند به نظرم درست نیست و باید درها برای همه باز باشد.
یک دیدگاه بگذارید