در پی حادثهای که در جریان فیلمبرداری فیلم سینمایی آتش سبز به کارگردانی محمدرضا اصلانی برای پگاه آهنگرانی پیش آمد، منیژه حکمت مادر آهنگرانی در نامهای سرگشاده از مدیر عامل خانه سینما خواست برای رسیدگی به علل وقوع این حادثه کمیته حقیقتیاب تشکیل داده و روند فیلمبرداری این پروژه را متوقف کند.
به گزارش «پایگاه خبری فیلم کوتاه» در متن نامه سرگشاده حکمت آمده است:
ما فیلمسازان و سینماگران به این نکته اعتقاد داریم که یکی از وظایفمان دیدن پلشتیهای جامعه و بازگویی انتقادی آنهاست، به این امید که مردم و حکومت را نسبت به این ضعفها آشنا کنیم و جلوی تکرار چنان مواردی را بگیریم.
حادثهای که سر صحنه فیلم سینمایی آتش سبز برای پگاه آهنگرانی روی داد و برخورد مسئولین و مدیران پروژه با حادثه بار دیگر ما را در برابر واقعیات تلخ حاکم بر سینمای ما و روابط درونی آن قرار داد. در حالی که فیلمسازان و سینماگران ایرانی تلاش واقعی را برای به روز شدن و صنعتی شدن سینمای ایران آغاز کرده اند و خانه سینما سعی دارد نقش تخصصی را در لوای امنیت شغلی نهادینه کند، در کمال تاسف و تحیر هنوز برخی از ما با توسل به شیوه های قدیمی و غیرحرفهای و فارغ از مسئولیت کار خود را بیتوجه به اصول اخلاقی و انسانی حرفه ای پی میگیریم.
پگاه آهنگرانی سعی داشت نهایت همکاری را با کارگردان و گروه سازنده آتش سبز به عمل آورد. لذا با اینکه به چشم میدید طنابی که قرار است او، زندگی، جوانی، آرزوها و هستیاش را به آن بیاویزد پوسیده و نامطمئن است، (و با وجود تذکر از طرف عوامل به کارگردان)، اما با اطمینان به کارگردان و عوامل تولید درون آن تور قرار گرفت و یک بار تا ارتفاع 9 متری و بار دیگر تا دو و نیم متر بالا کشیده شد! بدون اینکه کوچکترین تمهیدی برای حفظ جان او به عمل آورده شود! حتی کارهای بدیهی و اولیه مثل گذاشتن چند تشک یا کارتن مقوایی زیر تور را هم از او دریغ کردند.
از بخت خوب یا شاید از لطفی که خداوند به او و خانوادهاش دارد، طناب در 9 متری دوام آورد و هر طور بود این جوان را در آن ارتفاع رها نکرد! اما وقتی باز او را با همان طناب بالا کشیدند، طناب بیچاره دیگر طاقت نیاورد و از هم گسیخت و جوان ما را در بدترین وضعیت با کمر بر زمین کوبید. دو نقطه از مهرههای ستون فقرات پگاه شکسته، رباط پشت او پاره و تاندون پای چپ او هم قطع شده است! آیا این یک اتفاق است که خارج از توان و اختیار بشر روی میدهد؟ ای کاش اینطور بود! ای کاش میتوانستم فکر کنم این یک مشیت خداوندی است!
اما متاسفانه اینطور نیست! نکته دردآور و آزاردهنده این است که با کمی تعمق و رعایت حداقل اصول حرفهای سینما که در واقع الفبای اولیه فیلمسازی است، این اتفاق نمیافتاد. این اصول اولیه، آن چیزهایی است که هر کس که خود را فیلمساز میداند و به خود اجازه میدهد که سرنوشت یک فیلم و سلامتی، سابقه و عرض و آبروی عدهی زیادی از عوامل پشت و جلو دوربین را در دست خود بگیرد، باید و ضروری است که دست کم آنها را بداند.
با توجه به شواهد و قرائن موجود و با سادهترین و پیش پا افتادهترین تمهیدات میشد از این اتفاق جلوگیری کرد. حضور یک متخصص جلوههای ویژه به طور قطع میتوانست راهکارهای بیخطر و عملی این صحنه را برای گروه تدارک ببیند و از این اتفاق جلوگیری کند! نکته عجیب و تاسف آور دیگر نوع برخورد مسئولین گروه با حادثه است که آن را تبدیل به فاجعه کرد! اگر رویدادهای پس از حادثه مدیریت میشد، اگر کسی با حداقل دانش پزشکی آنجا حضور داشت، اگر حضور آمبولانس پیشبینی میشد و اگر مضروب را به شیوه درست به درمانگاه یا بیمارستان میرساندند، ضایعات بعدی پیش نمیآمد!
اما اکنون طبق نظر پزشکان، پگاه باید حداقل چهار ماه روی تخت بخوابد و هیچ حرکتی نداشته باشد و تازه هنوز مشخص نیست پس از طی دوره با چه وضعیت جدیدی مواجه خواهیم بود. واقعهنگاری این حادثه بر این نکته صحه میگذارد که عوامل موثر در ساخت این فیلم با بیمبالاتی و بیمسئولیتی کامل نسبت به این واقعه برخورد و هر لحظه به تشدید آن کمک کردهاند. نحوه حمل پگاه از سر صحنه تا درمانگاه بیرجند به شکلی غیراستاندارد بوده و پس از آن به حالت نشسته روی صندلی عادی هواپیما به تهران منتقل شده که همین باعث آسیب دیدگی بیشتر رابط ستون فقرات او شده است!
من به عنوان یک فیلمساز از مسئولین سینمایی تقاضا میکنم شرایطی را فراهم آوردند تا متخصصین به راشهای فیلمبرداری شده و نوارهای پشت صحنه این پلانها دسترسی پیدا کند تا از نظر کارشناسی نسبت به لزوم اجرای این صحنهها به صورت انجام گرفته نظر بدهند. چون به این نکته معتقدم هیچ پلانی در هیچ فیلمی در هیچ کجای دنیا ارزش کم شدن حتی یک تار موی عوامل آن فیلم را ندارد. من به عنوان مادر پگاه آهنگرانی از سازندگان فیلم آتش سبز گلهمندم.
حق شکایت از گروه سازنده این فیلم به دلیل اهمال در کار و بی مبالاتی در وقوع حادثه و پس از آن را برای خود محفوظ دانسته و از طرق قانونی نسبت به آن عمل خواهم کرد. اما مسئله اصلی در این لحظه برای من چیز دیگری است. آیا زمان آن نرسیده که فکری اساسی برای چنین حوادثی بکنیم؟ ما که به این میبالیم که یکی از معدود کشورهای جهانیم که دارای سینمای ملی هستیم، نباید مانند بقیه کشورها متر و معیار و ضوابط و مقرراتی در جهت حفظ جان و سلامتی عوامل فیلم هایمان وضع نماییم؟
امیدوارم مسئولین سینما به این موارد حیاتی توجه بیشتری مبذول دارند و دیگر شاهد چنین حوادثی سر صحنههای فیلمبرداری در کشورمان نباشیم.
ما از مدیر عامل خانه سینما به عنوان بالاترین مقام اجرایی اصناف سینمایی ایران تقاضا میکنیم تا تشکیل کمیته حقیقت یاب و بررسی کامل این ماجرا و ارجاع به مقامات قضایی، ادامه روند فیلمبرداری آتش سبز را متوقف کنند و نتیجه را سریعا به اطلاع خانواده پگاه و جامعه سینمایی ایران برسانند.
یک دیدگاه بگذارید