مرجان ریاحی
رضا بهرامینژاد، سبک و سیاق خودش را در فیلمسازی دارد. و اکثر فیلمهایش در محدوده شهرش و در فضایی که لمسش کرده و دغدغه و مشکلات مردمانش را میشناسد، میگذرد. «سنگ قبری برای اردشیر»، «آقایان پرنده»، «ساحل نشینان» نمونههای خوبی هستند که ما را با زندگی شخص یا گروهی از مردمان خطه شمال (بندرانزلی) آشنا میکنند. کاری که از وظایف مهم سینمای مستند است. (کشف و بازتاب واقعیتهای اجتماعی) بهرامینژاد در «آقای هنر» سراغ دانش آموزان یکی از مدارس بندرانزلی که خود معلم کودکانش است میرود و با جسارت و سماجت همیشگیاش و بدون هراس از قضاوت مخاطب واقعیت موجود را به تصویر میکشد.
او نه از اینکه دیگران او را معلمی عبوس و بیرحم بدانند میترسد. نه از تصویر کردن مشکلات وحشتناک نظام آموزشی. او فقط و فقط به ثبت اثری ماندگار از واقعیت موجود و خلق یک مستند خوب دیگر اندیشیده است. «آقای هنر» در بخش مستند بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
شما معلم مدرسه ای بودید که از آن فیلم ساختید. آشنایی شما با مسئولان مدرسه و شناخت شما نسبت به دانش آموزان چقدر به روند شکل گیری فیلم کمک کرد و ساخت «آقای هنر» چقدر طول کشید؟
من پنج سال در مدارس راهنمایی به تدریس هنر مشغول بودم و از نزدیک با مشکلات دانش آموزان و مشکلات نظام آموزشی برخورد داشتم و مشکلات دانش آموزانم در واقع به مشکل من تبدیل می شد و جریان تدریس ام را مختل می کرد و ساخت این فیلم در واقع یادداشت هایی از مشکلات دوران تدریس من است.
ساخت این فیلم را در سال 1384 شروع کردم ولی بعد از چند ماه فیلم برداری کار را متوقف کردم و در سال 85 دوباره کار را از سر گرفتم که مجموعا در مدت هفت ماه فیلم کامل شد.
در بیشتر قسمت های فیلم دوربین توانسته بود ارتباط بی واسطه ای با کودکان داشته باشد. اما در مواردی تصاویر به نظر بازسازی شده می آمد. آیا «آقای هنر» ترکیبی از مستند محض و تصاویر بازسازی شده است؟
تصور کلی از فیلم مستند، جایی برای قصه در آن نمی بیند و اگر کسی موفق بشود که با ابزار این سینما داستان تعریف کند اولین چیزی که در ذهن مخاطب شکل می گیرد این فرضیه است که
این فیلم واقعی نیست. مرزی بین بازسازی و مستند محض وجود ندارد. این جغرافیای یک
فیلم است که مشخص می کند چه چیز واقعیست.
چه شد که تصمیم گرفتید خود به عنوان راوی در فیلم حضور داشته باشید و ما از زاویه روایت معلم به سوژه نزدیک شویم؟
این کار را در فیلم «آقایان پرنده» نیز انجام داده بودم و از نتیجه کار راضی بودم. در این فیلم هم می خواستم تجربیات شخصی ام را تصویر کنم.
«آقای هنر» در جشنواره فیلم رشد که توسط آموزش و پرورش برگزار می شود با استقبال روبرو شد. آیا مسئولین و والدین شهری که فیلم در آن ساخته شد، فیلم را دیده اند؟
این فیلم محصول گروه مستند شبکه ۴ است و هنوز از تلوزیون پخش نشده ولی امیدوارم بیشتر از اولیا دانش آموزان، اولیا و مربیان مدارس این فیلم را ببینند.
تدوین «آقای هنر» با توجه به سوژه ای که داشت، قاعدتا کار ساده ای نبوده است. در رابطه با شکل گیری تدوین این فیلم توضیح دهید؟
تدوین فیلم مستند برای من ساده ترین مرحله ساخت یک مستند است. چون اکثرا با فیلم نامه کار می کنم. در مر حله تدوین براحتی سکانس هایم را بر اساس ساختاری که از قبل در نظر گرفته ام کنار هم می چینم. تحقیق و نگارش یک مستند همواره برای من سخت ترین مرحله ساخت فیلم بوده است.
همان طور که می دانید امسال در بخش فیلم کوتاه «جشنواره فیلم فجر» تنها فیلم هایی می توانند حضور داشته باشند که قبلا در جشنواره فیلم کوتاه تهران پذیرفته شده بودند. نظر شما در این رابطه چیست؟
این اتفاق استقلال جشنواره فجر را زیر سوال می برد. سبک و سیاق انتخاب های گردانندگان یک جشنواره و سلیقه آنان است که باعث می شود یک جشنواره دارای رنگ و بوی خاص خودش
باشد و از دل همین تفاوتهاست که راه برای اثرهای گوناگون باز می شود.
امسال برای اولین بار در جشنواره فجر یک بخش به مستندهای بلند اختصاص یافته است و یک سیمرغ بلورین هم به بهترین مستند بلند اهدا خواهد شد. نظر شما درباره این تفکیک چیست؟
همه این تفکیکها کاربرد هنری ندارند. فقط برای این است که یک جشنواره بچرخد. خیلی از جشنوارهها مستندهای کوتاه و بلند را در یک بخش کنار هم نمایش میدهند و بعضیها از هم جدا میکنند.
اختصاص دادن یک سیمرغ بلورین به بهترین تحقیق و پژوهش مستند واقعا باعث میشود ارزش تحقیق در سینمای مستند بیشتر شناخته شود اما سیمرغ بلورین به بهترین مستند بلند چندان تفاوتی ندارد.
یک دیدگاه بگذارید