ایمانی قوی
مرضیه ریاحی
پیرمردی هر روز سر سه راهی به انتظار میایستد تا شاید روزی پسرش از جبهه بازگردد و انتظار یعنی امیدواری، چشم به راهی، آمادگی، نگرانی، چشم داشت و درنگ. اینها را عارف نامور کارگردان این فیلم میگوید. ما در راهیم داستان انتظار است و بس. این فیلم در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه بیستوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
فیلم شما داستان مینیمالی دارد که مناسب مدیوم فیلم کوتاه است. چه شد که این داستان را برای ساخت انتخاب کردید؟
کاملا با نظر شما در مورد مینیمال بودن داستان موافقم. فیلم کوتاه باید داستان کوتاهی را در برهه زمانی کوتاه به تصویر بکشد و در کمترین زمان صریح ترین پیامها را به مخاطب بدهد. قبل از ساخت فیلم به این فکر میکردم که چطور میتوان فیلمی با زمان کوتاه ساخت که از هر گونه شعار زدگی به دور و کلیشه نباشد.
این موضوع دغدغه چندین ماهه من بود و به دنبال ایدهای بودم که پتانسیل خواستههایم را داشته باشد. تا اینکه به پیشنهاد دوست عزیزم شاهین جلالی که آگاه به دغدغه من بود قرار بازنویسی و کار بر روی ایدههای آرشیویمان را گذاشتیم. من فیلمنامهای به نام «آن مرد در باران آمد» داشتم که برای بازنویسی انتخاب کردم و کارگاه فیلمنامه دو نفره به راه افتاد و بعد از مدت کمی احساس کردم که آن فیلمنامه که به ما در راهیم تغییر نام داده بود؛ برای تولید آماده است.
فیلم شما با تولد شروع میشود و با خبر مرگ به پایان میرسد. آیا این یک نوع استعاره از پایان هر آغازی است؟
به نکته جالبی اشاره کردید. در ما در راهیم دنبال کشف نبودم و نمیخواستم حتی تحلیلی هم از نوع زندگی و اندیشه پیرمرد فیلم داشته باشم. روایت برای من در وهله اول و بعد از آن یادآوری و ایجاد سوال برای مخاطب از هدفهای چیدمان عناصر کنار هم بود.
اگر تولد و خبر مرگ در فیلم را استعاره از پایان هر آغازی بدانیم میتوان گفت که ما در راهیم شعری کوتاه درباره تولد، زندگی و مرگ است و عنوان فیلم اشاره میکند به اینکه ما در راهیم از زمان تولد تا مرگ یا به گفته شما از آغاز تا پایان.
تم اصلی فیلم شما انتظار است. با قبول اینکه محدودیت زمانی داشتید و مطمئنا نمیخواستید به تکرار برسید اما فکر میکنم این مفهوم انتظار در فیلم شما اندکی کمرنگ است. شاید تماشاگر توقع دارد انتظار پیرمرد را پررنگتر ببیند نه اینکه صرفا بشنود. چرا این انتظار در فیلم شما بستر پررنگتری ندارد؟
انتظار یعنی امیدواری، چشم به راهی، آمادگی، نگرانی، چشم داشت و درنگ. پیر مرد انسان منتظری است که آرزوی رسیدن به یک ارتباط را دارد و این موضوع او را به حرکت وامیدارد تا جاییکه بعد از عبور و پشت سر گذاشتن اتفاقات و مشکلاتی جزئی به نتیجهای رسیده و سوالی در فیلم مطرح میشود.
با توجه به اینکه ما در سینمای کوتاه محدودیت زمانی داریم و نمیشود به بحث بزرگی چون انتظار به خوبی پرداخت. ما سعی کردیم از منظری که کمتر برای مخاطب آشناست به این موضوع نزدیک شویم. با اینکه در فیلم انتظار را کم رنگ میبینیم ولی به جای آن ایمانی قوی را ناظریم.
فیلم شما به لحاظ بصری تصاویر و قاببندیهای زیبایی دارد. چقدر به زیباییشناسی در سینما اهمیت میدهید؟
قبل از آنکه فیلمساز باشم؛ عکاس و تصویربردار هستم و به دلیل کسب سالها تجربه در زمینه تصویربرداری در سینمای کوتاه، آموختم که برای روایت داستان همیشه یک روایت بصری همراه زیبایی شناسی بسته به محتوای اثر نیازمند است.
در سینما زیبایی شناسی نقش بسیار مهمی دارد چرا که مقام بیننده برای فیلمساز بسیار والاست و این تعامل فیلمساز- بیننده نباید به دلیل عدم وجود علم زیبایی شناسی از طرف فیلمساز زیر سوال برود. مخاطب یا بیننده تنها مشتری محصولات فیلمساز است چه فیلم تجاری باشد چه هنری. و این اهمیت باید برای فیلمساز قابل درک باشد.
حضور در جشنواره فیلم فجر چقدر برای شما اهمیت داشت و چقدر به گرفتن سیمرغ فکر میکنید؟
جشنواره فیلم فجر بزرگترین و با اهمیتترین اتفاق برای سینمای ایران و آیینه تمام نمای فعالیتهای فیلمسازی کشور در هر سال است. حضور در این جشنواره برای هر فیلمسازی با ارزش است و گرفتن سیمرغ قطعا برای ادامه کار و فعالیت در سینمای کوتاه به صورت مستمر برای هر فیلمسازی مهم است و من هم یکی از آن فیلمسازها هستم.
یک دیدگاه بگذارید