گفت‌وگو با محمدحسن دامن‌زن کارگردان مستند «طرقه»

زخمه بر دل

هادی آفریده
طرقه مستندی جسورانه است که شرایط بخشی از زنان روستاهای شمال خراسان را به تصویرمی کشد. در طرقه داستان زنانی را می‌بینیم و می‌شنویم که با ساز دوتارشان زخمه بر ساز می‌زنند و هر زخمه بر دوتار آرامشی آنی به آنها می‌بخشد. زنانی که در طرقه دوتار می‌زنند کمتر فرصت حضور اجتماعی دارند و بیشتر شوهرانشان یا آنها را رها کرده‌اند و یا بر سرشان هوو آورده‌اند.
در این شرایط سخت و در جامعه‌ای با روحیه مرد سالارانه که نسل به نسل از پدر به پسر رسیده این زنان و دختران جوان نوازندگان و خوانندگان ماهری شده‌اند که محمد حسن دامن‌زن زندگی این زنان را ثبت کرده است.
طرقه سال گذشته برنده دو تندیس برای بهترین فیلم نیمه‌بلند و بهترین صدابرداری از دومین جشنواره سینما حقیقت شد.

از خودتان شروع می‌کنم از چه زمانی مستندسازی می‌کنید؟
از زمانی که پی بردم فیلم داستانی در خیلی از موارد الکن عمل می‌کند و نمی‌تواند زبان حال مردم ما باشد. خصوصا لایه‌های فرودست جامعه ما را سطحی و بدون دانش معرفی می‌کرد.
من شیفته جامعه ایران و تنوع فرهنگی آن هستم و دلم می‌خواست با قهرمانان واقعی فیلم بسازم.
ایده و تحقیقات مستند طرقه چگونه شکل گرفت؟
روزی سه نوار کاست از موسیقی مقامی خراسان به دستم رسید. در انتهای یکی از کاست‌ها سه زن به زبان کرمانجی لالایی می‌خواندند و مردی ترجمه لالایی‌ها را با صدای بلند می‌خواند به نحوی که لالایی‌ها به سختی شنیده می‌شدند. سوز لالایی‌ها و استحکام این صداها مرا شیفته خود کرد و همان شب راه افتادم به سمت شهر قوچان و روستاهای اطراف آن.
وقتی یکی از صداها را پیدا کردم به خواب ابدی رفته بود.جستجوی من برای پیدا کردن زنان نوازنده و خواننده شروع شد سه ماه شهرهای قوچان، بجنورد، شیروان و روستاهای اطراف را زیر پا گذاشتم تا کم‌کم مردم من را از خودشان دانستند و این صداها خود را نشان دادند. همگام با این آشنا شدن‌ها و رفتن به زندگی آنها ایده فیلم شکل می‌گرفت.
در طرقه تاکید شما بیشتر بر موسیقی زنان است یا قوم‌نگاری؟
هدفم قوم‌نگاری نبود. می‌خواستم شرایط زندگی و احساسات درونی بخشی از زنان میهنم را نشان دهم که تنها وجه مشترک‌شان نوازندگی و خوانندگی بود.
طرقه فیلم خوش ساختی است. اغلب پلان‌های فیلم با حفظ ماهیت سینمای مستند ترکیب‌بندی و بافت ویژه‌ای دارند و نورپردازی خیلی نزدیک به سینمای داستانگو است. درباره دکوپاژ و توجه به عناصر بصری در این‌گونه مستندها بگویید که چگونه به این بافت رسیدید؟
خود این آدم‌ها و محیط زندگی آنها چگونگی دکوپاژ و قاب‌بندی را مشخص می‌کرد. من تنها زواید را حذف می‌کردم و بیشترین تلاشم این بود که در این محیط ظالمانه و فقرزده زیبایی‌های نهفته در آن را هم به تصویر بکشم و صلابت و بزرگواری این زنان را بتوانم در قاب تصاویر جا بدهم.
فکر می‌کنم در انتقال سریع و دقیق محدوده جغرافیای کوشش زیادی نکرده‌اید. شما چه نظری دارید؟
درسته است. من تاکید زیادی در اینکه این زنان کجا زندگی می‌کنند نداشتم.چون نمی‌خواستم فیلم قوم‌نگارانه بسازم. می‌خواستم مظلومیت این زنان را محدود به یک منطقه جغرافیایی نکنم. این زنان در جای جای میهنمان وجود دارند. گیریم در یک منطقه به زبان آذری حرف می‌زنند و در جای دیگرکردی، عربی، بلوچی، ترکمنی و…
سوژه‌های شما خیلی راحت با دوربین در ارتباط هستند و این حتما از نوع برخورد شما با آنها تاثیر گرفته درباره نوع برخورد با سوژه‌ها بگویید که چگونه توانسته‌اید اطمینان افراد محلی را تا این حد جلب کنید و آنها چگونه به شما اطمینان کردند؟
من با این افراد زندگی کردم و آنها مرا از خود می‌دانستند و می‌فهمیدند که در کنارشان هستم و می‌خواهم کمک کنم تا صدایشان شنیده شود.
در سکانسی که یکی از زنان برای بساط پهن کردن به روستای دیگر می‌رود و بساط پهن می‌کند یک ماشین بزرگ وانت با فروشندگان مرد وارد آن محله می‌شود و در نزدیکی آن زن بساط می‌کنند در اینجا زنان روستا به سمت آن وانت می‌روند و فقط از آن فروشندگان خرید می‌کنند. این سکانس مفاهیم پیچیده‌ای در اجرا خلق کرده. چقدر این سکانس طراحی شده بود؟
ما برای این سکانس هیچ طراحی قبلی نداشتیم. درحین فیلمبرداری داد و فریاد فروشنده دوره گرد مانع صدابرداری می‌شد. دو، سه بار خواهش کردیم با صدای بلند جنس خود را تبلیغ نکند و او هم قبول کرد. وقتی فیلمبرداری تمام شد و ما وسایل خود را جمع کرده بودیم و محل را ترک می‌کردیم من هجوم زنان روستا برای خرید از آن فروشنده را دیدم. به گروه گفتم وسایل را آماده کنند و به زیبا صنم گفتم برود بایستد کنار ماشین و هجوم زن‌ها برای خرید از آن مرد را تماشا کند. فیلم گرفتیم و نگاه حسرت بار زن به این هجوم برای خرید بسیار به دردمان خورد. در اینگونه موارد فیلمساز در لحظه تصمیم می‌گیرد که از موقعیت پیش آمده به نفع فیلمش استفاده کند.
فیلم شما یک فیلم فمینیستی است؟
بگذارید از این عنوان‌ها استفاده نکنیم. فیلم من تنها گوشه‌هایی از زندگی زنان محروم میهنم را غمخوارانه نشان میدهد.
در آخر صحبتی برای تکمیل این گفت‌وگو دارید؟
موفق و کامیاب باشید.

دیدگاه‌ها

  • جاوید
    ۲۳:۵۰ ۳ آبان ۱۳۹۳

    فیلم فوق العاده و تاثیرگذار بود.

  • شهین
    ۲۳:۴۱ ۲۸ فروردین ۱۳۹۵

    به نظر من یکی از بهترین فیلمهای مستندی بود که تابه حال دیدم .شخصیتها زلال وشفاف وزندگیها نیز ساده وواقعی بود امیدواریم ازاین هنرمند سرزمینم دوباره فیلمهای بیشتری ببینم.با ارزوی موفقیت ایشان وشما

  • شهین حسینی
    ۲۰:۴۵ ۱۳ فروردین ۱۳۹۶

    به نظر من یکی از بهترین فیلمهای مستندی بود که تابه حال دیدم .شخصیتها زلال وشفاف وزندگیها نیز ساده وواقعی بود امیدواریم ازاین هنرمند سرزمینم دوباره فیلمهای بیشتری ببینم.با ارزوی موفقیت ایشان وشما

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها