سینمای مستند باید مباحثهانگیز باشد
مرضیه ریاحی
محمد تهامینژاد نویسنده، پژوهشگر و مستندساز پیشکسوت سینمای ایران، سالها برای رشد و بالندگی سینمای مستند ایران تلاش کرده است. وی در حال حاضر مشغول نگارش کتاب «تاریخ سینمای مستند ایران» از دوره قاجار تا به امروز است و به گفته خودش یکی از دلایلی که عضویت در هیات انتخابها را میپذیرد نگارش همین کتاب است. تهامینژاد نزدیک به سه سال در فیلمخانه ملی ایران مسئولیت فهرستبرداری از مجموعه مستندهایی که بین سالهای 3۶ تا ۴۴ ساخته شدهاند را برعهده داشته و همچنین در حال تکمیل «فرهنگ اصطلاحات سینمایی در ایران» است.
آقای تهامینژاد قرار نیست امسال مستند جدیدی بسازید؟
مرکز تلویزیون زاهدان پیشنهاد کردند مستندی درباره شهر سوخته بسازم. فیلمنامه را نوشتهام و تصویب شده است اما هنوز زمان دقیق ساخت این مستند مشخص نیست. بیشتر بستگی به شرایط آب و هوا دارد اگر شرایطاش فراهم شود شاید اواخر پائیز کار را شروع کنیم.
همکاریتان با فیلمخانه ملی ایران به کجا رسید؟
فیلمخانه ملی به من پیشنهاد کار داده بودند. براساس قراردادی که داشتم نزدیک به 3 سال فهرستبرداری از مجموعه مستندهایی که بین سال 3۶ تا ۴۴ ساخته شده را برعهده داشتم. نگاتیو و پزتیوهای موجود را نگاه میکردم. از یکسری از نگاتیوها هم در این مدت پزتیو کشیده شد اما این کاری است که باید ادامه پیدا کند و قرارداد من یک ماه پیش تمام شد.
نگارش کتاب «تاریخ سینمای مستند ایران» در چه مرحلهای است؟
در این کتاب کل تاریخ سینمای ایران از دوره قاجار تا به امروز مدنظرم بوده است و یکی از دلایلی که عضویت در هیات انتخابها را میپذیرم این است که در جریان کار نسل امروز که به گمان من نسل درخشانی است، قرار بگیرم. ظرف 2 ماه گذشته من 900 فیلم مستند دیدهام و در جریان تحولات سینمای مستند ایران قرار گرفتهام. دیدن این فیلمها که در شیوه و انواع مختلف ساخته شدهاند، کمک میکند تا بتوانم نگارش این کتاب را به سامان برسانم.
علاوه بر این کتاب، ترجمه بخشهایی از کتاب چند جلدی «دایرةالمعارف فیلم مستند» که شامل مجموعه مقالاتی در خصوص شیوههای مختلف مستند به قلم چند نویسنده است را آغاز کردم که 2 قسمت از آن در نشریه داخلی انجمن مستندسازان سینمای ایران «آیینه» به چاپ رسیده است. قصد ندارید ترجمه این دایرةالمعارف را بصورت مستقل و برای چاپ انجام دهید؟
«دایرةالمعارف فیلم مستند» کتاب مهم و بزرگی است. همانطور که گفتم چند جلد است و به نظرم باید یک گروه مترجم که سینمای مستند را بشناسند، این کار را انجام دهند. ترجمه این دایرةالمعارف برای یک نفر کار سختی است. امیدوارم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا انتشارات سروش روزی این دایرةالمعارف را به چاپ برسانند. من بیشتر درگیر نگارش «فرهنگ اصطلاحات سینمایی در ایران» هستم.
درباره این کتاب توضیح میدهید؟
این کتاب کاری درباره فرهنگ اصطلاحات سینماییای است که در ایران وضع شده است. کاربرد و تغییر اصطلاحات در فرهنگ کوچههای سینمای ایران. هر حرفهای تعدادی اصطلاحات وضع کرده است. در این کتاب روندی که این اصطلاحات طی کردهاند، تغییرات دامنهی لغات و این که از کجا آمدهاند، بررسی میشود. که البته هنوز کامل نشده است و امیدوارم به نتیجه برسد.
چه جالب؛ یعنی اصطلاحات سینمایی که الان ما به کار میبریم با اصطلاحاتی که سالها پیش بکار برده میشده، فرق میکند؟
بله. مثلا واژه «مستند» از دهه 30 بکار برده شده است. در کتابهای دهه 20 از این واژه استفاده نمیکردند. در آن زمان میگفتند یک فیلم «گواهی» که بعدا یواشیواش «مستند» جاافتاده است.
شما عضو هیات انتخاب جشنواره «سینما حقیقت» بودید. برگزاری نخستین جشنواره سینمای مستند ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
این جشنواره اگر بتواند برای فیلمهای مستند 2 کار انجام دهد ماهیتا با جشنوارههای دیگر مثل جشن خانه سینما که من عضو هیات انتخاب آن نیز بودم، متفاوت خواهد بود. اول اینکه فیلمها در این جشنواره دیده شوند. یک هفته نمایش مستند اتفاق جذابی است که قبلا کمتر تجربه شده است. البته سالها پیش انجمن مستندسازان یک هفته فیلم برگزار کرد یا چشمانداز سینمای فرانسه و... که برگزار شد، مرورهای خوبی بودند. اما این بار این اتفاق مشخصا برای سینمای مستند میافتد که این خیلی مهم و خوب است.
و دوم اینکه در جوار جشنواره این فیلمها به فروش بروند. تولیدکنندگان دولتی که هستند اگر بخش خصوصی هم وارد بازار بشود و فیلمها به فروش برسند برای فیلمسازی یک چرخه اقتصادی پیدا میشود.
معیار شما برای انتخاب آثار چه بود؟
اولین معیار انتخاب وقتی 800 فیلم دارید، این است که فیلم باید شما را جذب کند و بنشینید فیلم را تا آخر ببینید. این معیاری است که در برخی موارد میتواند مخرب باشد. ممکن است 5 دقیقهی آغاز فیلمی جذاب نباشد و بتدریج این جذابیت را ایجاد کند که شما از آن غافل شدهاید. البته این معیاری است که در جمع وجود دارد. من این فیلمها را در خانه دیدم. و تقریبا همه فیلمها را تا آخر دیدم.
معیارهای من برای شناخت یک فیلم این است که اولا بفهمم در چه شیوهای از مستند دارد حرف خودش را میزند. چه روشی دارد. برای پیشبرد فیلم آیا اصولی دارد. اصول فیلمسازی را رعایت کرده یا یک تجربه اولیه فیلمسازی است.
موضوع در مرحله دوم قرار میگیرد. هر فیلم مستندی 2 شکل اساسی دارد. موضوعی را ثبت میکند یا بازنمایی میکند. این باید برایم مشخص شود. یک موقع فیلمساز جدا از ثبت کردن یک واقعه در آن واقعه تاثیر میگذارد. بازیگر دارد، نظریه میدهد، تفسیر میکند و...
برای من مهم است که بدانم فیلمساز با واقعیتی که در برابرش است چه کار میکند. از چه زیباییشناسیای استفاده میکند. در خیلی از فیلمهای مستند ما، از نماهای آرشیوی استفاده میکنند. میخواهم ببینم این آرشیوها چه نقشی در فیلم دارند. آیا فقط جایگاه تزئینی دارند یا به فیلم کمک میکنند.
از چه منابع پژوهشیای استفاده کردهاند. در خیلی از فیلمها منابع پژوهشی اصلا مشخص نیست. در پایانبندی فیلم منابع تحقیق ذکر نمیشود. اصلا مشخص نیست حرفهایی که در فیلم زده میشود مال کیست.
اما اساسیترین معیار من این است که بتوانم با فیلم یک برخورد حسی داشته باشم و من را تحت تاثیر واقعیت درونش قرار دهد.
چه پیشنهادی برای بهتر برگزار شدن جشنواره «سینما حقیقت» دارید؟
مشکل فیلمهای مستند دیده نشدن است. یک امکان در جوار جشنواره فراهم شود تا کسانی که فیلمهایشان رد شده و فکر میکنند باید دیده شود، جایگاهی برای نمایش فیلمهایشان داشته باشند.
البته من نمیدانم این کار تا چه حد امکانپذیر است و آیا در کشورهای دیگر تجربه شده است یا نه اما در ایران باید تجربه شود.
800 فیلم به این جشنواره رسیده است و حتما کسانی اعتقاد دارند که باید فیلمهایشان انتخاب میشده. اگر برگزارکنندگان بتوانند جایگاهی برای نمایش این فیلمها فراهم کنند به نظر من اتفاق خوبی است.
و مستند بیاید به عنوان یک مفهوم در مطبوعات مطرح شود. لزوم ساخت مستند در رسانهها به عنوان یک مساله مطرح شود. فیلمهایی که انتخاب شدهاند را از جنبههایی مختلف بررسی کنند. ببینند چه چیزهایی در این فیلمها حاضر و چه چیزهایی غایب است.
سینمای مستند باید مباحثه برانگیز باشد. یک مساله را در سطح جامعه مطرح کند. سینمای مستندی که خنثی باشد مورد توجه نیست. مطبوعات بررسی کنند این فیلمهایی که انتخاب شدهاند چه مباحثهای را برانگیختهاند. چه تاثیری در جامعه دارند.
اینکه منتقدین بگویند چرا این فیلمها انتخاب شدهاند، بحث دیگری است اما اگر روی این موضوع تمرکز کنند که این فیلمها چه تصویری از زندگی و ایران نشان میدهند و چه جایگاهی در سینمای مستند دنیا دارند، فکر میکنم راهگشا باشد.
مقایسه فیلمهای انتخاب شده با مستندهای دنیا شاید بتواند وضعیت اخیر سینمای مستند ایران را تا حدودی در همین جشنواره مشخص کند.
یک دیدگاه بگذارید