با بودجه این جشنوارهها، سالن سینما بسازید
مریم مهتدی
سعید قطبیزاده، روزنامهنگار و منتقد سینمایی مدتی است که در آموزشگاه سینمایی «هیلاج» تحلیل فیلم درس میدهد. از قطبیزاده تا به حال نقدهای زیادی راجع به فیلمهای مستند منتشر شده است. اما خودش میگوید در رودربایستی با بعضی رفقا درباره کارهایشان مینویسد چون وقتی مکانی برای نمایش آثار مستند نیست؛ بهانهای برای نوشتن وجود ندارد. با دبیر بخش سینمای ایران «ماهنامه فیلم» در خصوص برگزاری نخستین جشنواره فیلم مستند ایران: «سینما حقیقت» گفتوگو کردیم.
شما مدتی است که «تحلیل فیلم» درس میدهید. روش تدریس خاصی دارید؟
تحلیل فیلم یا نقدنویسی در ایران از نظر آموزشی هیچ ساز و کاری ندارد. چون در دانشگاهها رشتهای به نام نقد فیلم نداریم، بنابراین تدریس این رشته هم ضابطهمند نیست. در دانشگاهها درسهای تاریخ و شناخت سینما داریم ولی روش تحلیل فیلم نداریم. همین مساله باعث میشود که هر منتقد یا مدرسی به شیوه مورد علاقهاش تدریس کند. ضمنا این ماجرا را زیاد جدی نگیرید چون در حال حاضر تعداد کسانی که برای یادگیری این رشته به هیلاج یا آموزشگاههای دیگر مراجعه میکنند، یک صدم مشتاقان و داوطلبان بازیگری هم نیست.
خوبی این شرایط این است که میشود در یک جمع مختصر فیلمی را گذاشت و دربارهاش گپ زد. موضوع این گپها هم این است که چه جوری میشود فیلمها را بهتر دید. وگر نه قرار نیست روش خاصی وجود داشته باشد. اگر این کلاسها شکل متمرکزی به خودش بگیرد، آن وقت شاید ماجرا روشن تر شود.
شهاب رضویان مدیر این موسسه (هیلاج) یکی از دوستان نزدیک من است و آموزشگاهش هم در سالهای اخیر از نظر علمی در کشور بهترین بوده، البته طبق ارزیابی وزارت ارشاد.
در جایگاه یک منتقد، وضعیت سینمای مستند ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من مهمترین مشکل سینمای مستند موضوع نمایش این آثار است. وقتی اثری عرضه و دیده نمیشود، درباره آن قضاوت هم نمیتوان کرد. در نتیجه وقتی کسی کارش قضاوت نمیشود متوجه نقاط ضعف یا قوت فیلماش نمیشود.
مشکل مستند در کنار فیلمکوتاه و انیمیشن و ... مساله اکران سینمایی یا پخش از تلویزیون است. تلویزیون میتواند با توجه به کمبود سالن سینما، فیلمهای مستند را پخش کند.
زمانی فیلمسازهای درجه یک مثل ناصر تقوایی، رخشان بنیاعتماد، کامران شیردل و خسرو سینایی، در کنار کار داستانی و بلند، فیلم مستند هم میساختند اما الان فعالیت فیلمسازهای قدیمی و حرفهای در حوزه مستند کمتر دیده میشود. علاوه بر این، سرمایهگذاری هم محدود است و سینمای مستند محدود شده به دو نهاد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان.
دولت و بخش خصوصی باید برای حمایت وارد شوند. مثل دههی چهل که شرکت نفت و سازمان میراث فرهنگی به مستندسازان سفارش کار میداد و کلی فیلم عالی ساخته شد. مثلا اخیرا فیلمی از اردشیر سراج کارگردان ایرانی مقیم سوئد دیدم درباره نوانخانهای که با دویست-سیصد سال قدمت تخریب شد تا جای آن بنایی تازه بسازند. سراج در یک مستند کوتاه، تاریخ این بنا را هم از نظر معماری و هم اتفاقاتی را که در این مدت در آنجا افتاده، نشان داده است. اتفاقی که در ایران به ندرت میافتد و اگر هم بیفتد نتیجه کار آن قدر از نظر تبلیغاتی و سفارشی بودن گل درشت از آب در میآید که قابل بحث نیست. تا زمانی که مستندسازی در ایران نوعی پرستیژ کاذب و اعلام حضور الکی آدمهای حاشیهای است، نمیتوان امید چندانی به آن داشت.
به نظر شما اخبار و نقد سینمای مستند توانسته جایگاهی در مطبوعات کشور پیدا کند؟
منتقدهایی که فیلمهای مستند را نقد میکنند، دو دسته شدهاند. دستهای که خودشان مستندساز هستند و فیلمها را نقد میکنند و دسته دیگری که اول منتقد بودند و بعد مستندساز شدند. باقی هم مثل من یا بعضی از دوستانم توی رودربایستی با بعضی رفقا درباره کارهایشان مینویسیم. البته طبیعی است. چون فیلمها پخش نمیشوند؛ بهانهای برای نوشتن نیست.
به عنوان یک منتقد برگزاری نخستین جشنواره فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» را چطور ارزیابی میکنید؟
پشت هر جشنوارهای باید ضرورتی باشد و ضرورتهایش هم باید مشخص شود. سوال من این است که فرق جشنواره سینما حقیقت با هزارتا جشنواره دیگر که قبلا برگزار شدهاند و میشوند چیست؟
برایم مهم است که آیا این جشنواره هم میخواهد بدون هیچ گونه اصالت و بنیادی، فقط در حکم یک پاتوق باشد برای جایزه گرفتن فیلمسازهای بیاستعداد؟
چه پیشنهادی برای بهتر برگزار شدن این جشنواره دارید؟
من از همین حالا به شما میگویم که فیلمهای برگزیده امسال از میان آثار وحید موساییان (سرزمین گمشده)، پیروز کلانتری (تهران چند درجه ریشتر؟)، محمد رضا اصلانی (خاطرات یک هفتاد ساله)، پریوش نظریه (نزدیک تر از نفس) یا مسعود بخشی (تهران انار ندارد) خواهد بود.
خب این فیلمها در جاهای مختلف هم جایزه گرفتهاند ولی مردم چه زمانی قرار است اینها را ببینند؟
پیشنهاد من این است که با بودجه این جشنوارهها سالنهای سینمایی ساخته شود برای نمایش فیلمهای مستند.
یک دیدگاه بگذارید