

محمد رسولی از مدیران فیلمبرداری موفق سینمای ایران است. رسولی، همزمان با حضور در سینمای بلند و کسب دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری در جشنواره فجر، همچنان به مدیریت فیلمبرداری در فیلمهای کوتاه ادامه داده است.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره نحوه ورود به سینما گفت: از سال 80 بهعنوان دستیار فیلمبردار بهصورت محدود کار در سینما را آغاز کردم. در مقطعی بهعنوان تدوینگر حضور داشتم و پس از آن با ساخت تیزرهای تبلیغاتی و امور موشنگرافی فعالیتم را ادامه دادم. همزمان، فیلمبردار کارهای خود و دوستان نزدیکم که میخواستند فیلم کوتاه بسازند شدم و در سال 89 روی فیلمبرداری متمرکز شدم. فیلمبرداری را کاملا بهصورت تجربی و طی این سالها فراگرفتم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «هفتمین روز» در مورد علاقه به فیلمبرداری و دلیل این انتخاب توضیح داد: من هم مثل همه کسانی که وارد سینما میشوند، در بدو ورود دنبال عناوین جاهطلبانهای مثل بازیگری یا کارگردانی بودم. چند فیلم کوتاه دانشجویی ساختم و در سال 89 بهخاطر فیلمبرداری فیلم کوتاه یکی از دوستانم به نام «غروب حلزون» جایزه بهترین فیلمبرداری را دریافت کردم و این جایزه، باعث تمرکز من روی امر فیلمبرداری و تغییر دید در جایگاه سینماییام شد. میل به حضور در صحنه باعث شد که سمت فیلمبرداری کشیده شوم. البته هنوز هم به فیلمسازی علاقهمند هستم و تلاشهایی کردم ولی به دلیل هزینههای تولید فیلم و قضیه معاش، تا رسیدن به شرایط مطلوب، فیلمبرداری انتخاب اول من است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «گسل فعال» در خصوص شاخصههای انتخاب فیلمنامه و کارگردان برای قبول مدیریت فیلمبرداری آن اثر بیان کرد: اولویت، فیلمنامه است. اوایل دنبال این بودم که فیلمی کار کنم که در زمینه فیلمبرداری برای من دستاوردی داشته باشد. کاری را انتخاب کنم که بحث فیلمبرداری و تصویر در آن شاخص باشد. ولی حالا ترجیحم این است. فقط فیلم، فیلم خوبی باشد و من در ساخت یک فیلم خوب شریک شوم حتی اگر دیده نشوم. برحسب تجربه این سالها در خلال گفتگوی اولیه با فیلمساز میتوانم مواردی را حدس بزنم که مثلا آن فرد در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس چقدر روی کار مسلط است، چقدر زبان هم را میفهمیم و چقدر میتوانیم همدیگر را در زمینه کارگردانی و فیلمبرداری درک کنیم. ممکن است در این تجربهها اشتباهاتی هم داشته باشم و پشیمان شوم ولی معمولا شناخت درستی دارم و کمک میکنم در قالب یک کار تیمی، فیلمی به سرانجام درست برسد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «چشمها رو من» درباره نقش دوربین و تجهیزات در فیلمبرداری گفت: در دنیا، صنعت فیلمبرداری در زمینه تکنیکی خیلی پیشرفت کرده و خیزهای بلندی برداشته است. به مدد شرکتهای خصوصی و دفاتر اجاره تجهیزات در ایران، امکانات و ابزار بهروز فیلمبرداری قابلدسترسی شده است. اما همه این ابزار در جهت کیفیت تصویر است، یعنی در فیلمهای کوتاه و بلند، دوربین، نور و امکانات خوب و باکیفیت داریم ولی به نظر من کیفیت هنری، پیشرفت آنچنانی نداشته و تنها کیفیت فنی تصویر بالا رفته است. انگار یک محصول بیکیفیت شده که بستهبندی خوب دارد. بهندرت در یک فیلم یک اتفاق روبهجلو و یک ارتقا کلاس در زمینه فیلمبرداری اتفاق میافتد و متاسفانه هنوز ابزار، پیشتاز است. در تماسها، دوستان تمام تلاششان این شده که دوربین و امکانات خوب داشته باشند. من بهعنوان یک فیلمبردار، فیلم کوتاه خودم را با امکانات خیلی دمدستی ساختم. جز یک دوربین معمولی و یک شاخه نور چیزی نداشتم (باوجود اینکه بخش زیادی از فیلم لوکیشن داخلی بود). به اینعلت که بضاعت خودم را میدانستم و میتوانستم با دکوپاژ و استفاده از منابع نور طبیعی، کاری کنم که این نقصان دیده نشود. متاسفانه برخی دوستان کارگردان و فیلمبردار بهجای نشاندادن قابلیتها و رد پای خود در اثر، پشت کیفیت تصویر و ابزار مخفی میشوند؛ این آفت است. هزینههای سرسامآور اجاره تجهیزات و دوربین آن هم در یک فیلم کوتاه مثل یک سم است. منکر اتفاق کیفیت تصویر نیستم ولی مثلا چطور برای یک فیلم کوتاه 100 میلیونی، 70 میلیون صرف ابزار میشود؟ شما میتوانید این مبلغ را صرف زمان شوت بیشتر و در نهایت، پلانهای بهتری بکنید. بهخاطر بالا بودن اجاره تجهیزات، 3 روز فشرده کار میکنند تا از پس هزینهها بربیایند ولی میشود پلانها را با یک دوربین و ابزار معمولیتر در 5 روز، سرفرصت و با تمرکز بیشتری گرفت. معمولا این مسیر اشتباه را بعد از اتمام فیلمبرداری متوجه میشوند که متاسفانه دیر شده و غیرقابلجبران است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «بدل» در خصوص هزینه بالای تجهیزات فیلمبرداری و راهکارهای اقتصادی ساختن فیلم با حفظ کیفیت توضیح داد: بهکاربردن ابزار و ادوات گران، خیلی شبیه چشم و همچشمیهای فامیلی شده است. یعنی مثلا چون فلان فیلمبردار یا فیلمساز با دوربین مینی الکسا کارکرده و یا فیلمی موفق شده، من هم همان کار را میکنم. یعنی انتخاب دوربین نه مبتنی بر نیاز فیلمنامه است و نه ربطی به جهان فیلم دارد. من بهشخصه از آن فیلمبردارهایی هستم که در این زمینه مقاومت میکنم. اول از شرایط مالی، بودجه و هزینهها میپرسم و بر اساس نیاز، دوربین و تجهیزات را معرفی میکنم. خیلی وقتها هم باتوجه به مقتضیات فیلمنامه باید ابزار حتی گرانی هم سفارش بدهم، ولی عموما اینطور نیست. تصاویر فیلم، حاصل گفتمان فیلمساز و فیلمبردار و درک درست آنها از جهان فیلمنامه است. باید در گفتوگو و چانهزنیها به ابزار درست رسید نه اینکه از قبل تعیین و در چشم و همچشمی تصمیمی به زیان فیلم گرفته شود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «بیچاره» افزود: به نظر من، در خلق تصویر خوب و درست، 3 نفر نقش دارند: فیلمبردار، طراح صحنه و کارگردان. اگر این سه با هم هماهنگ و ادغام نشوند تصویر خوب شکل نمیگیرد. مثلا گاهی ترجیح من بهعنوان فیلمبردار بهجای اجاره دوربین گرانقیمت، صرف آن هزینه برای لوکیشن مناسب، صحنه خوب و همکاری با یک طراح صحنه خوب است. چون مهم است من چه چیزی را ثبت میکنم. ترجیح من، زمان بیشتر برای درست چیدن پلانها توسط کارگردان است تا ترس و استرس کارگردان از هزینههای تجهیزات یا یک روز فیلمبرداری بیشتر که در نهایت هم این سرعت باعث اشتباه در دکوپاژ و میزانسن میشود. جمع این اشتباهات و غفلتها، منجر به خرابشدن کار یک فیلمبردار حتی حرفهای است. مثل این است که شما فقط به چرخهای یک ماشین توجه کنید و از بقیه اجزای ماشین غافل شوید، مطمئنا آن ماشین، دچار اشکال خواهد شد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «بیداری» درباره تعامل و ارتباط کارگردان و فیلمبردار در مراحل تولید توضیح داد: درستتر این است بگوییم؛ فیلمبردار باید به کارگردان کمک کند. چون من بهعنوان بازوی اجرایی او برای ساخت فیلم هستم. بارها شده از مواردی در فیلمبرداری به نفع کارگردان گذشتم. من باید خود را تطبیق دهم و بتوانم با تواناییهایم خیال او را راحت کنم. نیازی نباشد او در زمینههایی به نفع من کوتاه بیاید. اگر در موردی بین من و او در پلانی اختلاف بود، نظر او ارجح است. در نهایت مهم این است فیلم خوبی از کار دربیاید. مثلا فیلم «زالاوا» که بهخاطر آن دیپلم افتخار فجر را گرفتم و فیلمبرداری آن به چشم آمد بهزعم خودم جزء سادهترین کارهای من در زمینه فیلمبرداری است. کارهای عجیبوغریبی در فیلمهای کوتاه و بلند پیش از آن انجام دادم که اصلا در «زالاوا» نیست. اما من در «زالاوا» بهعنوان یکی از اعضای موتور فیلم سعی کردم بهصورت منظم و هماهنگ با بقیه کارکنم و در نهایت باعث شد اثر، فیلمی باشد که خوب دیده شود و مخاطب آن را دوست داشته باشد و لاجرم فیلمبرداری، صحنه و موارد دیگر هم خوب دیده شود. ما فیلمهایی داریم که فیلمبرداری شاخصی دارند ولی چون فیلم خوبی نیستند مخاطب را پس میزنند و در نهایت فیلمبرداری خوب شما هم دیده نمیشود. یعنی اگر شما بهعنوان فیلمبردار 60 درصد در یک فیلم ۹۰ درصدی باشید، خیلی بیشتر دیده میشوید تا ۱۰۰ درصد در یک فیلم ۴۰ درصدی. من همیشه ترجیح میدهم تا بهعنوان فیلمبردار کمککننده باشم. مگر اینکه جایی عاجز و ناتوان شوم و بگویم آقا یا خانم کارگردان اگر میشود بیایید کاری که من میگویم انجام دهید و از نظر خود چشمپوشی کنید.
فیلمبردار فیلم کوتاه «زن مرد نقاش» درمورد نقش استوریبرد و دکوپاژ از پیش تعیین شده و پایبندی به آن در هنگام اجرا گفت: سینمای شرقی خصوصا ایرانی، سینمای کشف و شهود است. حداقل در فیلمها و با کارگردانهایی که من کار کردم عموما خروجی 50 درصد با فیلمنامه و استوریبرد اولیه شبیه بوده است. البته این مورد هم در صورت هماهنگی کل اجزای یک فیلم از فیلمبردار، طراح صحنه، بازیگران و... میتواند به دلیل آن فرایند کشف و شهود و همیشه در حال تغییر و غلیان، جذاب هم باشد.
وی افزود: اینکه استوریبرد در سینمای ما شکل نمیگیرد به ژانر فیلمها برمیگردد. اگر استوری برد در هالیوود آنقدر مهم و تاثیرگذار است بهاینعلت است که سینمای آنها سینمای ژانر است. مثلا در فیلم اکشن مهم است شما بدانی فلان صحنه تصادف یا تیراندازی، چند پلان است و قرار است چطور تصویر شود مضاف بر اینکه کارگردانهای تکنیکالتری هم دارند. ما کارگردانهای تکنیکال ژانر و دکوپاژ بلد به معنای هالیوودی نداریم یا اگر معدودی هستند به آن شکل موفق نبودند. بیشتر کشف و شهودیاند و ترجیحشان خلقالساعه بودن است. پیشآمده دکوپاژ و استوریبردهای از پیش تعیین شده در کارها بعد از 3 پلان، ضمانت اجرایی نداشته و اصلا درست طراحی نشده است. فاصله بین ذهنیت و عینیت خیلی مهم است. اینکه آن استوریبرد ذهنی، وقتی پایکار میآید چقدر درست است این کار تجربه و دانشی خاصی میطلبد. به همین علت تا جایی جلو رفته و بعد جواب نمیدهد. در شکل درست آن بهعنوان یک بازوی تکنیکی برای فیلمبردار، چینش نور و کارگردانی، اتفاق خوبی است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «آپارتمان مورچهها» درباره سرعت کار و کمشدن تعداد روزهای فیلمبرداری در فیلمهای کوتاه برای کاهش هزینهها و راهکار آن بیان کرد: به نظر من مؤلفه زمان خیلی مهم است. اگر بهصورت حسی یا تجربی فیلمنامهای مثلا در 4 روز نرمال برآور شود ترجیح من فیلمبرداری همان فیلم، در 6 روز است. اگر برای ساخت یک فیلم، سه مؤلفه وجود داشته باشد: نیروی انسانی، زمان و هزینه. با تجربه من، مهمترین و کارآمدترین مسئله، زمان است. اگر گروهی 4 نفر باشد و 20 میلیون بودجه داشته باشد با امکانات کم در ۱۰ روز، مطمئنا خروجی بهتری است تا یک گروه 50 نفره با 100 میلیون در مدت 3 روز. اثر این آشفتگی و عجلهها از ترس یک روز یا ساعت فیلمبرداری بیشتر، در کیفیت کارها مشهود و مشخص خواهد شد. اگر کارگردانها بهجای ابزار برای خود، زمان بخرند بهتر است یا من گاهی اوقات در فیلمهای کوتاه شاهد حضور 40 نفر آدم در صحنه هستم. حضور این افراد، از همه انرژی خواهد گرفت. نمیدانم حضور آنها که نقش موثری ندارند و بهراحتی میتوانند نباشند برای گرفتن عکس یادگاری یا پشتگرمی فیلمسازان است یا علت دیگری دارد. هر علتی داشته باشد فقط آرامش و آن حس خوب ساخت فیلم کوتاه را خواهد گرفت.
فیلمبردار فیلم کوتاه «غروب حلزون» درباره زمان درست پیوستن مدیر فیلمبرداری به گروه گفت: به نظر من، فیلمبردار باید بهعنوان نفر دوم یا نهایت سوم به گروه اضافه شود و درستترین زمان آن از زمان نگارش فیلمنامه اولیه است. اگر آن زمان وارد شود با نقطهنظر و نگاه خود به کارگردان کمک میکند تا با فیلمنامهنویس وارد بحث شود و فیلمنامه را روتوش فنی و تکنیکی کند. بهشخصه تماس گروه تولید را چند روز قبل از شروع تولید را بیاحترامی میدانم و قطعا جواب من به چنین گروهی منفی است. قبلا بیشتر فیلم کوتاه کار میکردم. خیلی با بچهها سر فیلمنامهها چالش داشتیم. آنقدر فیلمنامه بالا و پایین میشد تا من بهعنوان فیلمبردار و کارگردان به یک محصول مشترک میرسیدیم و آن موقع، زمان ساخت بود. من باید فیلمنامه را بخوانم و زمانی باشد تا آن در ذهنم تهنشین شود. تمام فیلمنامههایی که زمان کافی و بحث و گفتوگو روی آن داشتم کارهای بهتری از آب درآمدهاند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «کوسهها» در مورد بزرگترین چالش فیلمبرداری فیلم کوتاه شرح داد: بزرگترین چالش، بودجه و زمان است. من فیلمنامهای را میخوانم و به دوست کارگردان میگویم این فیلم حداقل 5 روز زمان خواهد برد و جواب این است که حداقل در 3 روز باید جمع شود. من متوجه حتی یک روز فیلمبرداری و تحمیل این هزینهها به کار هستم و میخواهم کمککننده به آرزوی یک جوان برای فیلمسازی هم باشم. دلم برای کار و او میسوزد. باید چندبرابر انرژی صرف کنم برای اینکه او متضرر نشود.
محمد رسولی درباره علت علاقه و ماندگاری خود در فیلم کوتاه علیرغم حضور و کسب جایزه فیلمبرداری در فیلم بلند گفت: فیلم کوتاه برای من مثل خانه پدری است، مثل یک ناهار کنار مادر و چرتی در خانه مادربزرگ، جایی خلوت و دنج در کودکی. جایی که به آن تعلق خاطر دارم. رفتن به آن فضا، مجال شارژ و انرژی مجدد برای دوام آوردن در شلوغیهاست و مهمتر اینکه فرصتی همیشگی برای کشف و خلق برای من است.
-
مسعود سلامی: سکانس-پلان و دوربین روی دست معضل فیلم کوتاه شده است
مسعود سلامی از مدیران فیلمبرداری صاحبنام سینمای ایران، مدیریت فیلمبرداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلمبرداری آثار شاخص و مهم سینمای بلند بر عهده داشته است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود به سینما و علاقه به فیلمبرداری گفت: فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره هستم. در سال 70 با فیلم کوتاه در سینمای جوان اراک شروع کردم. -
سروش علیزاده: ضعف فیلمبردار است که بیتوجه به قصه صرفا تصاویر زیبا بگیرد
سروش علیزاده از مدیران فیلمبرداری جوان فیلم کوتاه است. وی علاوه بر دریافت چند جایزه، نامزد دریافت جایزه از جشنواره «کمرایمیج» لهستان بوده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود و علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: کارشناسی سینما گرایش فیلمبرداری از دانشگاه هنر تهران هستم و سینما را با فیلمبرداری فیلمهای کوتاه آغاز کردم. -
مجید گرجیان: دکوپاژ و استوریبرد دقیق باعث از بینرفتن چالشهای سر صحنه است
مجید گرجیان از مدیران فیلمبرداری شناخته شده سینمای ایران است که مدیریت فیلمبرداری بیش از 50 فیلم کوتاه را به عهده داشته و جوایزی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از سال ۷۶ با گذراندن دوره یکساله انجمن سینمای جوان تا به امروز مشغول فیلمبرداری فیلمهای کوتاه، بلند و مستند هستم. -
وحید بیوته: هر کارگردانی فضای بازتری برای فیلمبردار فراهم کند نتیجه بهتری خواهد گرفت
وحید بیوته از مدیران فیلمبرداری جوان و موفق سینمای ایران است که چندین جایزه ملی و جهانی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از کودکی به هنر و کارهای هنری علاقه داشتم. در مدرسه، تئاتر کار میکردم و ۱۲ساله بودم که وارد پشتصحنه فیلمها شدم. سال 79 در دوره تصویربرداری سینمای جوان دفتر اردبیل پذیرفته و پس از طی دوره فیلمسازی، تا امروز به فیلمبرداری در سینما مشغول هستم. -
آرمان فیاض: بهترین زمان اضافه شدن فیلمبردار به گروه تولید هنگام نگارش فیلمنامه اولیه است
آرمان فیاض از مدیران فیلمبرداری فعال و موفق در سینمای ایران است. وی که سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری فیلم بلند را از چهلمین جشنواره فیلم فجر کسب کرده، اما هنوز به سینمای کوتاه علاقهمند و در آن فعال است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» گفت: فیلمبردار باید از اولین نفراتی باشد که به گروه تولید، ملحق شود. فیلمبرداری که در روز تولید و بدون دیدن لوکیشن به گروه اضافه شود هیچ فایده و دستاوردی برای گروه ندارد و اصلا فیلمبردار نیست.
یک دیدگاه بگذارید