

مهدی ایلبیگی از مدیران فیلمبرداری جوان و پرکار سینمای ایران، معتقد است فیلمبردار خوب کسی است که بتواند قصه را در فرم درست روایت کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: من کاردانی فیلمبرداری و آخرین ورودی دوره نگاتیو از دانشگاه علمی کاربردی واحد 38 هستم. یعنی بعد از ما، دیگر نگاتیو تدریس نشد و عکاسی و فیلمبرداری فقط دیجیتال شد که واقعا کار نادرستی بود. خوشحالم که نگاتیو یاد گرفتم و با آن کارکردم. من مفهوم واقعی و حقیقی فیلمبرداری را درک کردم. واقعیت این است که دوست داشتم فیلمساز شوم ولی احساس کردم چیزی این بین، بیشتر از فیلمسازی قلقلکم میدهد و آن هم دوربین، کارایی و استفاده از آن بود. فکر کردم اگر روزی خواستم سینماگری حرفهای شوم ولی کار با دوربین و قابلیتهای آن را بلد نباشم چطور میتوانم ایده و فکرم را پیاده کنم؟ ناخودآگاه به این مسیر سوق پیدا کردم و در ادامه تشویق دوستان و همکلاسیها که از بیرون گود کارهای من را میدیدند هم بیتاثیر نبود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «ودا» در مورد شاخصههای انتخاب یک اثر کوتاه برای قبول مدیریت فیلمبرداری آن توضیح داد: برای انتخاب فیلمنامه، قطعا قصه آن خیلی مهم است. البته این مورد، تبدیل به یک اپیدمی شده است که تنها چیزی که برای فیلم کوتاه خیلی واجب است روایت قصه است درصورتیکه فقط قصه واجب نیست در فیلم کوتاه، روایت فرم خیلی مهمتر است. روایت قصه را باید به سینمای بلند بسپاریم چون آنجا از هر لحاظ فرصتهای زیادی در تعریف کاراکتر، شخصیت و... و به هراندازه و زمانی داریم. در فیلمنامه و قصه آن چیز که برای من خیلی ارجح است دیدن هر مورد و فضای جدید در فیلمبرداری، تجربه و در نهایت دستاورد از آن فیلم کوتاه است. پس برای من قصه، از زاویه فرم، مهم است. در مورد انتخاب فیلمساز، طبیعتا هرچقدر آشناتر به کار او باشم و نامیتر و حرفهای باشد چیزی به دانش و کار من اضافه میکند ولی بهخاطر حضورم در سینمای بلند و حرفهای ترجیح من کار با بچههای فیلم کوتاه است. اینجا هم در نوع خود به علت تنوع کار، فضا و فرصتهای زیاد، محل خوبی برای تجربه و یادگیری است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «نوازنده» در خصوص تاثیر دوربین و تجهیزات در کیفیت فیلمها توضیح داد: به طبع تجهیزات موثر است ولی باید ببینید که آن تجهیزات است که فیلم خوب میسازد؟ آیا تجهیزات به تو کمک میکند که به فرم موردنظر برسی یا راههایی در ذهن تو و فیلمنامه این قابلیت را دارند؟ باید این موارد را موشکافانه بررسی کرد. اما خیلی از فیلمسازان و فیلمبرداران جوان دوست دارند با تجهیزات بهروز و جدیدتر کار کنند. هیچ ایرادی ندارد و من هم بهعنوان یک تکنسین و یک فیلمبردار، قطعا میگویم ابزار واجب است ولی باید ببینیم که آیا این تجهیزات ما کمک میکند فیلم خوب بسازیم یا نه؟ اگر این تجهیزات به ما این اجازه را میدهد موردی ندارد. اما طی مطالعاتی که روی فیلمبردارهای جهان دارم متفقالقول به یک نظر رسیدم که تصویرهای شیک و ابزارهای بهروز، هیچوقت ما را تبدیل به یک فیلمبردار خوب نخواهد کرد. فیلمبردار خوب کسی است که بتواند قصه را در فرم درست، روایت کند. با نورپردازی، با دوربین و هر ابزاری، روایت مهم است. تکنیک و ابزار بهتنهایی در کیفیت و موفقیت موثر نیست بلکه شناخت ما از محتوا، فرم و قصه، خروجی و کیفیت بالا را تضمین خواهد کرد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «پارکینگ» درباره هزینههای بالای دوربین و تجهیزات فیلمبرداری و راهکار یک فیلمبردار برای اقتصادی جمعکردن فیلمهای کوتاه گفت: مشکلی که بچههای فیلم کوتاه تازهوارد دارند این است که فکر میکنند که اگر فلان دوربین ارزان را انتخاب کنیم میتوانیم هزینههای تولید را پایین بیاوریم. درصورتیکه انتخاب دوربین، سواد تکنیکی میخواهد. گاه یک علم ریاضی است. اینکه دوربین انتخابی ما چه لوکس نوری دارد؟ چه تجهیزات نورپردازی لازم دارد؟ و... بهشخصه فکر میکنم که بچهها بهخاطر شرایط اقتصادی و هزینهها در اول راه ساخت فیلم، سراغ فیلمنامههایی با تولید سنگین نروند. میتوانند فیلمنامههای سهلالوصولتری انتخاب کنند. اول بسازند و در روال فیلمسازی بیفتند و خود را به جامعه سینمایی، سرمایهگذاران و تهیهکنندگان اثبات کنند و بعد با آن نمونه کار، شاید فرصت گفتمان با تهیهکنندهها و پیداکردن منابع مالی پیش آمد. ما مجبور شدیم دست روی فیلمهایی بگذاریم که از پس هزینههای آن بربیاییم. فکر و پیشنهاد من این است که نهادهای متولی سینما، مثل خانه سینما یا ایسفا، حداقل تفاهمنامههایی با مراکز و دفاتر اجاره فیلمها ببندند و بچههای مستعد فیلمسازی را به آنان معرفی کنند، سوبسیدی بدهند که این جوانان مستعد فیلمهای خود را بسازند. ما در فیلم کوتاه، انسانهای نابغهای داریم که در صورت حمایت حتی با مبالغ پایین، فیلمهای شاهکاری میسازند. تمامی دفاتر اجاره تجهیزات که با پروژههای بزرگی مثل سریالهای سینمای خانگی یا پلتفرمها کار میکنند و درآمد زیادی کسب میکنند کمکی به بچههای فیلم کوتاه کنند. این کارها و کمکها باعث پیشرفت سینمای ما در آینده خواهد شد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «سِر» ادامه داد: من دو سال پیش با مدیر سابق سینمای جوان جلسه داشتم. پرسیدم آیا شما میدانید هزینه اجاره دوربین از ارزانترین تا گرانترین برای فیلمبرداری یک فیلم کوتاه چقدر است؟ درست است که شما مبلغی به بچهها کمک میکنید ولی آیا میدانید یک غذای ساده برای 10 تا 15 نفر عوامل فیلم چقدر است؟ باید بروید پیش فیلمسازها بنشینید و به حرفهای آنان گوش کنید. ما یک جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران داریم و بهخوبی هم برگزار میکنیم. بلدیم و دَم همه هم گرم. اما چه کسی میداند بچهها با چه فلاکتی فیلم میسازند؟ نمیدانند. کارگردانی برای من فیلمنامه فرستاده است. گفتم: شما هزینه ساخت این فیلم را دارید؟ گفت: بله، تهیه میکنم. گفتم: من مدتهاست میخواهم فیلم بسازم، چه راهی پیدا کردید؟ گفت: وام میگیرم. چرا یک جوان ۱۹ساله از الان باید زیر قرض و زندگی قسطی برود؟ ما پشت آیندگان خود نیستیم. این هزینهها، بچههای مستعد در نویسندگی و فیلمسازی را فلج کرده است. یعنی 10 سال دیگر باید با سینمای کوتاه و بلند ایران خداحافظی کنیم. این جوان باید آنقدر انگیزه داشته باشد تا برای ساخت فیلم بجنگد، موفق شود، فیلمها بسازد و جایزهها بگیرد. بهخاطر اینکه تا الان برای ما فکری نشده است. از من که فیلمبردارم و به تولید پیشنهاد میدهم برای فلان دوربین و تجهیزات و جواب میشنوم که با این هزینهها، دوربین فلان را جایگزین کن و متوجه هزینههای جانبی آن مثل نور بیشتر و... نیستند تا تجهیزات گران برخی دفاتر اجاره که هدف آنها فقط کسب سود است نه فیلمسازی و گاهی هم نبود ابزار کافی ... کار ما جنگیدن شده است. جمع تخصص، ابزار، تجربه و سواد نیاز امروز ماست. خیلیها هم نمیدانند چطور باید فیلم بسازند چون یاد نگرفته یا درست یاد ندادهاند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «جیغ» در مورد ساخت فیلمهایی با گوشیهای هوشمند و استفاده از آن بهعنوان ابزاری برای دانشجویان و فیلمبرداران تجربی توضیح داد: من هم از این گوشیها خریدم که با آن تمرین کنم، نه اینکه فیلم بسازم. این ابزار فقط و فقط برای تمرین است. وقتی میخواهید فوتبال بازی کنید باید قبل از ورود به زمین نرمش کنید. نباید سریع وارد زمین بشوید. اگر دوربین گوشی را مثل همان نرمش ببینید و خود را آماده کنید که با کادر، قاب و ترکیببندی آشنا شوید، خوب است. بهعنوان یک ابزار برای فیلمساز و فیلمبردار که باید بهنوعی ابزار پر شالش باشد، توی جیبش باشد و تمرین کند و بعد از آن تجربه بهصورت جدی و با دوربین در کار استفاده کند درست است ولی آنقدر جدی نیست تا با آن فیلمسازی را دنبال کنی.
فیلمبردار فیلم کوتاه «درون»، فیلمنامه و لوکیشن را اولین و مهمترین عامل در انتخاب درست دوربین دانست و توضیح داد: وقتی فیلمنامه خوبی میخوانم، میبینم حیف است با یک دوربین معمولی فیلمبرداری شود. بهخاطر اینکه احتمال میدهم این فیلمنامه اگر خوب پیاده شود در جشنوارههای خارجی، خیلی بیشتر دیده میشود. جشنوارههای خارجی در سطوح بالا مثل کن، بوسان، شورت شورتز و... بعد از دیدن قصه و محتوای فیلم، نگاه میکنند به اینکه چقدر به ساخت فیلم اهمیت دادهاید. یعنی به آنالیز کیفیت فیلم میپردازند. میبینند این فیلمنامه خوب، شعور انتخاب یک دوربین خوب و مناسب را به همراه دارد و این احتمال پذیرش فیلم را بالا میبرد. اینجا بحث مالی مطرح نیست، آن فهم درست، مهم است. باز تاکید میکنم؛ دوربین فیلم نمیسازد. من اولین سوالی که از بچهها میپرسم این است که هدف و نگاه شما به این فیلم تا کجاست؟ جشنواره خارجی یا داخلی و یا یک کارکلاسی یا دانشگاهی؟ هدف فیلمساز به من کمک میکند که وقتی شرایط هست و در لوکیشن درستی هستیم، تجهیزات و دوربین درستی هم را به کار ببریم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «امضا» درباره کمک کارگردان به فیلمبردار افزود: کارگردان یک ذهنیت و فکری برای فیلم دارد او میتواند با انتخاب هوشمندانه عوامل درست را از فیلمبردار، بازیگر، صدابردار و... کنار هم بچیند و این بزرگترین کمک به فیلم و فیلمبردار است. سینما، کاری تیمی است. جهانبینی کارگردان از فیلم و انتقال آن به من بهعنوان یک فیلمبردار مهم است. حالا من باتوجه به تجربیات قبلی و شناخت ابزار بهعنوان یک مدیر فیلمبرداری و یک تکنسین کنار او هستم و میتوانم بگویم که مثلا این پلان با ذهنیت و دنیای شما درست از کار در میآید یا فلان ضعف را دارد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «گلدانی که پاییز میشود» در خصوص زمان درست اضافهشدن مدیر فیلمبرداری به گروه تولید گفت: پس از نگارش اولیه فیلمنامه، اولین کار یک کارگردان حرفهای، انتخاب فیلمبردار اثر و پرسیدن نظر اوست. بههرحال تمامی تلاش گروه سر صحنه و بعد آن زمانی درست دیده میشود که از دریچه دوربین، درست دیده شود. به نظر من، فیلمبردار باید بهاندازه کارگردان سوار بر کار باشد. پیشآمده که به علل و اتفاقی کارگردانی، حتی سر صحنه حاضر نبوده و من پلانها فیلمبرداری کردم. یعنی تا این حد به ذهنیت و دنیای او نزدیک شدم. به نظرم فیلمبردار باید اولین نفر انتخاب شود. او حتی میتواند در انتخاب و چیدمان عوامل درستتر به کارگردان و مدیر تولید کمک کند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «ماسور» درباره نقش استوریبرد و دکوپاژ و پایبندی به آن در زمان فیلمبرداری بیان داشت: داشتن استوریبرد و دکوپاژ نکته مهمی دارد و آن این است که کارگردان و فیلمبردار، فیلم را قبل از فیلمبرداری، در تصورات ذهنی خود دیدهاند. بی شک و اغراق، حتی اگر در زمان اجرا نتوانیم به آنها پایبند باشیم میتوانیم با تکنیکهایی پلانهای مهم را ترکیب یا به ترتیب اهمیت اولویتبندی کنیم چون کل کار را قبلا مصور در ذهن دیدهایم. استوریبرد و دکوپاژ باعث میشود سر صحنه پختهتر عمل کنیم. حتی شاید باتوجهبه صحنه و فضا متوجه شویم چند پلان اضافه کشیدیم چون در سینما به آن و لحظه باید تصمیم گرفت. کار درست، بودن استوریبرد و دکوپاژ است حتی اگر نتوان به علل و محدودیتی به آن پایبند بود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «سقوط» در مورد زمان محدود تولید فیلم کوتاه و کمک فیلمبردار به عوامل تولید در زمان فیلمبرداری گفت: بیشترین کمک فیلمبردار در زمان پیشتولید یعنی قبل از فیلمبرداری و ارتباط او با کارگردان است. در زمان فیلمبرداری شاید در حد داشتن یک تیم سریع فیلمبرداری باشد که آن هم منوط به سریع بودن همه عوامل است. مواردی شاهد بودم که در برآورد فیلمنامه، تیم تولید مثلا به 5 روز کار رسیده ولی بهخاطر بودجه قرار شده کار در 3 روز تمام شود. با این عجله بهشدت مخالفم. این موارد همواره یک «ایکاش» بزرگ بعد از اتمام فیلمبرداری دارد. ایکاش یک روز زمان بیشتر بود و فلان پلان را میگرفتیم یا ایکاش بهتر میگرفتیم و... اولین ضربه در این عجلهها و فشردگیها به کارگردان، بعد به فیلمبردار و به ترتیب تا پایینتر عوامل وارد میشود.
فیلمبردار فیلم کوتاه «پنج کلمه بیشتر» درباره چالش فیلمبرداری فیلم کوتاه گفت: اول اینکه، اگر فیلمبرداری در چالش نباشد که آن فیلم، فیلم نمیشود. بعد چالش هر فیلم مختص خودش است و زیبایی هنر سینما به این است که ما میتوانیم چالش را رفع کنیم. مشکل ایجاد شود و راهحل پیدا کنیم. روی مشکلی فکر نکنیم و مشکل بعدی بسازیم. مثلا سر فیلم با دوربین ارتباط نمیگیری، یک چالش است و باید کنار آمد. لوکیشن باتوجهبه شرایط و فضای ذهنی درست نیست، یک چالش است. فیلم کوتاه، فیلم دلی است و فیلم دلی و رفاقتی محال است در آن چالش نباشد. فیلم سینمایی که بودجه هست و همه سرکار، حقالزحمه خود را میگیرند پر از چالش است. فیلم کوتاه که جای خود دارد. حل کردن چالشهاست که برای ما تجربه میشود.
وی افزود: به قول یک نویسندهای، شما زمانی میفهمی نقاط قوت کجاست که نقاط ضعف را بدانی. ما نقاط ضعف را در سینمای کوتاه پیدا نکردیم. مانیفستی در فیلم کوتاه است که ما فکر میکنیم هرکس فیلم کوتاه ساخت باید فردا، فیلم بلند بسازد. این پله نیست. فیلم کوتاه در بیشتر مواقع خیلی ارجحتر از فیلمهای بلند ماست. ما نابغههایی در فیلم کوتاه داریم که با کمترین امکانات، فیلم خوب و مطرح ساختند.
مهدی ایلبیگی در مورد اینکه چرا باتوجهبه کسب جایزه، شرایط مالی وکاری بهتر در فیلمبرداری فیلم بلند، هنوز به کار در حوزه فیلم کوتاه علاقهمند است، گفت: به عنوان یک فیلمبردار علاقهمند به فرم، به کارهایی جدید و نو در فیلمبرداری حتی در روزهای کم فیلمبرداری فیلم کوتاه و وجود کارگردانها و فیلمنامههایی که در اتمسفر و فضای آن میتوانی نبوغ خود را محک بزنی و میتوانی اندازه پلان و لنزهایی را انتخاب کنی ولی سینمای بلند این اجازه را به تو نمیدهد. چون سینمای بلند، سینمای گیشه و اکران مردمی و مخاطب محور است ولی در فیلم کوتاه، جرات و جسارت تجربه و فرم جدید در کارگردانانی که ذهن آنان آلوده اکران و گیشه نشده است بیشتر به چشم میخورد. کلا سینمای بلند در چارچوب و قوانین خاص خود تعریف میشود و طبیعی است که آن سبک، فرم و چارچوبهای فیلم کوتاه در آن کمتر به چشم بخورد. در سینمای کوتاه، فکر و تمرکز یک فیلمساز بیشتر درگیر کار و نهایت شرکت در جشنوارههای داخلی و خارجی است. پس طبیعتا ذهن او بازتر از آن است که تهیهکنندهای، اسپانسری و... راهبردی برای فروش بالاتر به او ارائه کند که مثلا باید فیلمی در قالب کمدی یا اجتماعی و... بسازی. ولی برای من، قالب فیلم کوتاه، قالب فرم آن است.
-
مسعود سلامی: سکانس-پلان و دوربین روی دست معضل فیلم کوتاه شده است
مسعود سلامی از مدیران فیلمبرداری صاحبنام سینمای ایران، مدیریت فیلمبرداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلمبرداری آثار شاخص و مهم سینمای بلند بر عهده داشته است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود به سینما و علاقه به فیلمبرداری گفت: فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره هستم. در سال 70 با فیلم کوتاه در سینمای جوان اراک شروع کردم. -
سروش علیزاده: ضعف فیلمبردار است که بیتوجه به قصه صرفا تصاویر زیبا بگیرد
سروش علیزاده از مدیران فیلمبرداری جوان فیلم کوتاه است. وی علاوه بر دریافت چند جایزه، نامزد دریافت جایزه از جشنواره «کمرایمیج» لهستان بوده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود و علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: کارشناسی سینما گرایش فیلمبرداری از دانشگاه هنر تهران هستم و سینما را با فیلمبرداری فیلمهای کوتاه آغاز کردم. -
مجید گرجیان: دکوپاژ و استوریبرد دقیق باعث از بینرفتن چالشهای سر صحنه است
مجید گرجیان از مدیران فیلمبرداری شناخته شده سینمای ایران است که مدیریت فیلمبرداری بیش از 50 فیلم کوتاه را به عهده داشته و جوایزی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از سال ۷۶ با گذراندن دوره یکساله انجمن سینمای جوان تا به امروز مشغول فیلمبرداری فیلمهای کوتاه، بلند و مستند هستم. -
وحید بیوته: هر کارگردانی فضای بازتری برای فیلمبردار فراهم کند نتیجه بهتری خواهد گرفت
وحید بیوته از مدیران فیلمبرداری جوان و موفق سینمای ایران است که چندین جایزه ملی و جهانی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از کودکی به هنر و کارهای هنری علاقه داشتم. در مدرسه، تئاتر کار میکردم و ۱۲ساله بودم که وارد پشتصحنه فیلمها شدم. سال 79 در دوره تصویربرداری سینمای جوان دفتر اردبیل پذیرفته و پس از طی دوره فیلمسازی، تا امروز به فیلمبرداری در سینما مشغول هستم. -
محمد رسولی: بزرگترین چالش فیلمبرداری در فیلم کوتاه بودجه و زمان است
محمد رسولی از مدیران فیلمبرداری موفق سینمای ایران است. رسولی، همزمان با حضور در سینمای بلند و کسب دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری در جشنواره فجر، همچنان به مدیریت فیلمبرداری در فیلمهای کوتاه ادامه داده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره نحوه ورود به سینما گفت: از سال 80 بهعنوان دستیار فیلمبردار بهصورت محدود کار در سینما را آغاز کردم. در مقطعی بهعنوان تدوینگر حضور داشتم و پس از آن با ساخت تیزرهای تبلیغاتی و امور موشنگرافی فعالیتم را ادامه دادم.
یک دیدگاه بگذارید