

محمدرضا جهانپناه از فیلمبرداری موفق سینمای ایران معتقد است آنچه جلوی دوربین اتفاق میافتد از دوربین مهمتر است.
وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات و نحوه ورود به سینما گفت: به سینما علاقه داشتم ولی با توجه به داشتن دیپلم ریاضی و اینکه در آن دوران، تنها دانشکده سینما تئاتر بود که با قبول شدن در آن میشد معافیت تحصیلی گرفت و برای ورود به آن دانشکده رقابت سختی در جریان بود، من سراغ علاقه بعدیام یعنی عکاسی رفتم و در دانشکده هنر و معماری مشغول به تحصیل شدم. عکاسی، من را با جهان دیگری آشنا کرد که با آن غریبه بودم. در طول دوران تحصیل، چند فیلم کوتاه تجربی ساختم. بعد از دریافت مدرک کارشناسی عکاسی به استرالیا مهاجرت کردم و در مدرسه هنر و رسانه شهر پرت استرالیا در شاخه فیلمبرداری سینما، فارغالتحصیل شدم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «روتوش» در مورد علت انتخاب فیلمبرداری میان رشتههای دیگر سینما توضیح داد: به علت علاقه و تحصیل در عکاسی و اینکه توانایی اکسپوز فیلم را داشتم شروع به فیلمبرداری فیلمهای 16 میلیمتری دوستان دانشجویم در دانشگاه سوره کردم. این فیلمها غالبا در حد کار کلاسی و چند دقیقهای بود. وقتی مشغول به تحصیل در مدرسه فیلم در شهر پرت بودم، آشنایی با عکاسی به طور طبیعی من را به سمت تخصص فیلمبرداری سوق داد. در آن مدرسه، ۱۰۰ دانشجو در سال اول شروع به تحصیل میکردند و در پایان سال سوم فقط ۳۰ نفر در شش شاخه فارغالتحصیل میشدند (یعنی در هر شاخه ۵ نفر بیشتر نمیتوانستند ادامه تحصیل دهند). البته پنهان نمیکنم که همیشه دوست دارم بهعنوان کارگردان یا مؤلف اثر، فیلم بسازم و گهگاهی هم سراغ آن رفته و میروم. اما بهعنوان یک حرفه، من یک فیلمبردار هستم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «طاغی» که به طور میانگین، هرسال مدیریت فیلمبرداری ۴ فیلم کوتاه را در کارنامه دارد درباره شاخصههای خود برای انتخاب فیلمنامه و کارگردان گفت: به جز کارگردانهایی که با آنها کار کردهام و شناخت کافی از آنها دارم گاهی به کارگردانانی برمیخورم که برای اولین کار جدی کوتاه خود سراغ من میآیند. در این موارد حتما باید اشتیاق درست و جدی به کارگردانی و سینما را در آن شخص ببینم و همچنین فیلمنامه را دوست داشته باشم. اگر در فیلمنامه ضعفهایی ببینم برای بهبود به او کمک میکنم. گاهی ممکن است با فیلمنامه و یا بخشی از آن مشکل داشته باشم، ولی اگر کارگردان و دانش نسبی او را در همان جایگاه شایسته ببینم، اعتماد میکنم. فیلمهای کوتاه معمولا شرایط مساعدی برای تولید ندارند و باید بتوانی با امکانات محدودتر و گاه در کنار تیمهای کمتجربه تلاش کنی که بهترین نتیجه را بگیری که خب البته همیشه نتیجه دلخواه، حاصل نمیشود. اما در مجموع، شوق و اشتیاقی را که برای تجربهکردن در تولید یک فیلم کوتاه میبینم برایم قابلاحترام است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «ساعت بازدید» درباره انتخاب دوربین و تجهیزات فیلمبرداری با توجه به فیلمنامه و لوکیشن و تاثیر آن انتخاب در کیفیت فیلمها بیان داشت: داشتن دوربین خوب، قطعا تاثیرگذار است اما برای من همه چیز نیست. در حال حاضر اکثر دوربینها، حتی دوربینهای کوچک عکاسی دارای dynamic range مناسبی برای اکسپوز هستند و میتوان حتی از یک دوربین ارزان هم کیفیت مناسب گرفت. فیلم «گشر» را با وحید وکیلیفر با دوربین z1 ساختیم و الان که فیلم را پس از ۱۳ یا ۱۴ سال میبینم باور نمیکنم که با این دوربین آن را فیلمبرداری کردیم و بدون داشتن هیچگونه امکاناتی جز یک دوربین، سهپایه، چند عدد لامپ و چراغقوه به این کیفیت رسیدیم. واقعا دوربین یا تجهیزات گران، تضمینی برای ساختن یک فیلم خوب نیستند. برای من، بودجه کار تعیین میکند که از چه دوربینی استفاده کنم. مسلما من هم مثل دیگر فیلمبرداران دوست دارم با امکانات و دوربینهای خوب و باکیفیت مثل Arri یا Red کار کنم ولی این دوربینها قطعا تضمینی برای بهترشدن فیلم نیستند. بهطورکلی با توجه به نیاز کار و بودجه، مناسبترین دوربین و تجهیزات درست را برای آن فیلم انتخاب میکنم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «پولاروید» در خصوص هزینههای مربوط به تجهیزات فیلمبرداری، دوربین و راهکار یک فیلمبردار برای اقتصادی جمعکردن فیلمهای کوتاه گفت: اعتقاد من این است که آنچه جلوی دوربین اتفاق میافتد از دوربین مهمتر است. مهم نیست با چه دوربینی عکس و فیلم میگیرید مهم این است چه چیزی را به تصویر میکشید یا خلق میکنید. ابزارها برای رسیدن به کیفیت بهترند نه برای ضربهزدن و محدودکردن. کارگردانها و فیلمبرداران باید تصورات واهی کارکردن با دوربینهای خاص یا گران برای کیفیت بهتر را کنار بگذارند. بهتر است هزینههای عجیب برای دوربین و تجهیزات خاص صرف تولید و صحنه شود. برای به دست آوردن یک خروجی درست، این مبلغ بهتر است صرف آرامش و کاهش فشار و استرس کلیه عوامل سر صحنه شود تا در مجموع به یک کیفیت خوب برسیم. شما بهترین کیفیت بصری را هم برای یک فیلم داشته باشید اگر آن فیلم یک روایت درست نداشته باشد، کسی آن فیلم را نمیبیند. فقط خودتان میتوانید بنشینید و از تصویرهای زیبایی که گرفتید لذت ببرید.
فیلمبردار فیلم کوتاه «حرفهای شبانه» در مورد ساخت فیلمهایی با گوشیهای هوشمند و استفاده از آن بهعنوان ابزاری برای دانشجویان و فیلمبرداران تجربی توضیح داد: من تا الان بهعنوان ابزار با این گوشیها کار نکردهام. گوشیها با برخی نرمافزارها کاملا در حالت manual قرار میگیرند و برخی، قابلیت اضافهشدن لنز هم دارند ولی برای من این استفاده در حد یک تجربه دانشجویی است. من وقتی فیلمبرداری میکنم دوست دارم تسلط کامل روی دوربینم داشته باشم و بتوانم احساس کنم که دوربین در اختیار من است نه من، در اختیار دوربین. شاید تجربههای شاخصی هم با گوشیها شده باشد ولی در کار حرفهای، گوشی به درد شما نمیخورد. بهشخصه، حتی در مستند هم از آن استفاده نمیکنم مگر در شرایط بسیار خاص.
فیلمبردار فیلم کوتاه «گرگها» درباره نقش استوریبرد و دکوپاژ در فیلمبرداری گفت: وجود استوریبرد یعنی کارگردان از قبل به پلانها فکر کرده، دغدغهها را از بین برده و نیازی به آزمونوخطا در پلانها و مدیومهای مختلف تصویری ندارد و قبلا دکوپاژ خود را انجام داده است. این برای فیلمبردار، مزیت است. تکلیفش را با کارگردان، روشن میکند و باعث میشود تا سریعتر به ذهنیت او نزدیک شود. استوریبرد همچنین به کل گروه از صدابردار، طراح صحنه و لباس تا تولید کمک میکند. به همه میگوید در صحنه چه اتفاقی قرار است رخ دهد و با توجه به اشراف کل گروه به قاببندیها و فضای کار، سرعت تولید را بیشترخواهد کرد. البته با توجه به مزیت و ترجیح وجود استوریبرد تاکید میکنم که فیلم با فیلم و شیوه فیلمسازی کارگردانها با هم فرق میکند. گروهی اصلا به استوریبرد و حتی دکوپاژ از پیشطراحی شده اعتقاد ندارند و ترجیح آنان بر مبنای اتفاقات و شرایط حاکم بر صحنه است. این هم یک شیوه کارگردانی است. دکوپاژ و استوریبرد برای من کمککننده است اما استفاده یا عدم استفاده از آن به کارگردان برمیگردد و ایرادی به هر دو شیوه نمیبینم.
فیلمبردار فیلم کوتاه «پنج کثیف» درباره بالارفتن هزینههای تولید و راهکار یک فیلمبردار و کارگردان برای تسریع روند فیلمبرداری گفت: پیشنهاد اول و مهم من برای پایین آوردن هزینههای تولید و فیلمبرداری، قطعا یک پیشتولید خوب است. ممکن است یکسوم یا یکچهارم هزینهای که برای روزها و ساعات اضافهای که مجبور به فیلمبرداری خواهد شد را صرف پیشتولید کنید ولی نتیجه آن کمشدن روزها و ساعات فیلمبرداری شود. وجود استوریبرد، دیدن لوکیشن، شناخت فضا و تمرین قبل از فیلمبرداری از عوامل بالابردن سرعت و هماهنگی بیشتر بین گروه به هنگام تولید است. در کل برای پایین آوردن هزینهها و زمان، هر چه از قبل آمادهتر باشیم، سرعت کار بالاتر میرود. متاسفانه در حال حاضر کم پیش میآید که گروه تولید قوی و بدون مسئله داشته باشیم. تولید فقط پول نیست، مدیریت پول است. اینکه چطور و چگونه هزینه کنیم تا مشکلات حل شود، به عوامل فشار کمتری وارد شود. خیلی اوقات عدد بودجه فیلمها، فارغ از خوبی و بدی، درست و منطقی پیشبینی نشده و منطق ندارد که نتیجه آن قطعا فشار بر گروه، سرعت، خستگی و استرس برای کلیه عوامل است.
فیلمبردار فیلم کوتاه «تتو» در مورد زمان صحیح پیوستن فیلمبردار به گروه تولید توضیح داد: فیلمنامه اولین برخورد من با فیلم و قبول آن پروژه است. مسلما ترجیح میدهم پس از خواندن فیلمنامه و زمانی به کار اضافه شوم که گروه در حال صحبتهای اولیه و پیشتولید است. در پروژههایی پیشآمده که 6 ماه یا یکسال قبل از ساخت فیلم، صحبتهای اولیه انجام شده و فیلمنامه را خواندهام. به نظر من بهتر است در مرحله پیشتولید، زمانی که دستیار یک کارگردان، برنامهریز و مدیر تولید و... در دفتر حاضر میشوند، جلسه میگذارند و درباره کار صحبت میکنند فیلمبردار هم حاضر و به گروه اضافه شود. متاسفانه در اکثر موارد بهخاطر کاهش هزینهها در عدم پرداخت دستمزد به فیلمبردار در پیشتولید، فیلمبردار به طور رسمی، تازه در آغاز تولید با گروه همراه میگردد. تهیهکنندهها باید بدانند که حضور فیلمبردار در مرحله پیشتولید فیلم در نهایت منجر به کمشدن هزینههای تولید، تعداد روزها و ساعات فیلمبرداری خواهد شد.
فیلمبردار فیلم کوتاه «تخت آبی» درباره ارتباط فیلمبردار و کارگردان گفت: فیلمبردار یکی از نزدیکترین عوامل به کارگردان در مرحله تولید است. بهندرت پیش میآید که مثلا یک طراح صحنه درباره نحوه و تعداد گرفتن یک پلان اظهارنظر کند. فیلمبردار، درگیری مستقیم با میزانسن، پلانها، دکوپاژ و خط فکر کارگردان دارد. بزرگترین مشکل موقعی پیش میآید که فیلمبردار و کارگردان قبل و در طول کار با هم ارتباط خوبی برقرار نکنند، اعتماد دوجانبه نباشد، فیلمبردار با ذهن خالی سر کار برود و درک درستی از فیلمنامه نداشته باشد. بزرگترین دغدغه برای فیلمبردار این است که کارگردان نتواند آن چیزی را که میخواهد بهدرستی به او منتقل کند.
فیلمبردار فیلم کوتاه «دریچه» در خصوص چالش فیلمبرداری فیلم کوتاه توضیح داد: بزرگترین چالش فیلمبرداری فیلم کوتاه، بودجه، تولید و کمتجربه بودن برخی از کارگردانان است. فیلمسازان کوتاه عموما با بودجه کم مواجه هستند و مدیریت صحیحی برای به سرانجام رساندن فیلمهایشان ندارند. با پروژههایی که کارگردان آنها از آموزش آکادمیک فیلمسازی برخوردار و یا تجربه کارکردن در فیلمهای دیگران را داشتهاند بهطورکلی چالش کمتری دارم. مثلا گاهی با دکوپاژی مواجه میشوم که دارای ۲۰۰ پلان برای یک فیلم کوتاه است و فقط یک هفته برای فیلمبرداری آن در نظر گرفته شده. خب این به این معنی است که کارگردان تجربه تولید نداشته یا برنامهریز کار، تجربه اجرایی نداشته است. حتی گرفتن ۲۰ پلان در یک روز ۱۲ ساعته، کار سختی است و کارگردانان تازهکار و فیلم اولی عموما بهخاطر تجربه کم، متوجه این زمان و این حجم از کار نیستند. گاهی مشکلاتی هم در گروهها پیش میآید و مدیریت نادرست این اختلافها توسط همین کارگردانان به کار ضربه وارد کرده است. کارگردانان باتجربه واقعیتها را درک میکنند و آنها را میپذیرند و خود را با آن تطبیق میدهند.
محمدرضا جهانپناه در مورد اینکه چرا باتوجهبه تبحر و شرایط مالی بهتر در فیلمبرداری فیلم بلند هنوز به کار در حوزه فیلم کوتاه علاقهمند است، گفت: علاقهام به فیلم کوتاه به علت نگاه مستقل آن است. با نگاه به سابقه من متوجه خواهید شد که حتی در آثار بلند نیز به دنبال یک روحیه مستقل و نگاه هنرمندانه در فیلم بودهام. فیلمهایی با ایدههای خوب همیشه در اولویت من بودهاند. تعداد فیلمهای بلند دارای خصوصیات موردعلاقه من، زیاد نیست و عموما به علت مشکلات مالی و تهیه به تولید نمیرسند. بچههای فیلم کوتاه کمتر دنبال گیشه یا برگشت سرمایه هستند و این باعث میشود تعداد فیلمنامههای کوتاهی که برای خواندن و همکاری برای من ارسال شود زیاد باشد و بنابراین من امکان انتخاب بیشتری در این زمینه دارم. کلا در این سالها به سمت علاقهام، ایدههای نو و فرصت تجربههای جذابتر که عموما در فیلم کوتاه اتفاق میافتد حرکت کردهام و بعد تجاری و مالی فیلمهایی فاقد این خصوصیات، مرا جذب نکرده است.
-
مسعود سلامی: سکانس-پلان و دوربین روی دست معضل فیلم کوتاه شده است
مسعود سلامی از مدیران فیلمبرداری صاحبنام سینمای ایران، مدیریت فیلمبرداری بیش از صد فیلم کوتاه را در کنار فیلمبرداری آثار شاخص و مهم سینمای بلند بر عهده داشته است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود به سینما و علاقه به فیلمبرداری گفت: فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره هستم. در سال 70 با فیلم کوتاه در سینمای جوان اراک شروع کردم. -
سروش علیزاده: ضعف فیلمبردار است که بیتوجه به قصه صرفا تصاویر زیبا بگیرد
سروش علیزاده از مدیران فیلمبرداری جوان فیلم کوتاه است. وی علاوه بر دریافت چند جایزه، نامزد دریافت جایزه از جشنواره «کمرایمیج» لهستان بوده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، نحوه ورود و علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: کارشناسی سینما گرایش فیلمبرداری از دانشگاه هنر تهران هستم و سینما را با فیلمبرداری فیلمهای کوتاه آغاز کردم. -
مجید گرجیان: دکوپاژ و استوریبرد دقیق باعث از بینرفتن چالشهای سر صحنه است
مجید گرجیان از مدیران فیلمبرداری شناخته شده سینمای ایران است که مدیریت فیلمبرداری بیش از 50 فیلم کوتاه را به عهده داشته و جوایزی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از سال ۷۶ با گذراندن دوره یکساله انجمن سینمای جوان تا به امروز مشغول فیلمبرداری فیلمهای کوتاه، بلند و مستند هستم. -
وحید بیوته: هر کارگردانی فضای بازتری برای فیلمبردار فراهم کند نتیجه بهتری خواهد گرفت
وحید بیوته از مدیران فیلمبرداری جوان و موفق سینمای ایران است که چندین جایزه ملی و جهانی کسب کرده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره تحصیلات، علاقه خود به سینما و فیلمبرداری گفت: از کودکی به هنر و کارهای هنری علاقه داشتم. در مدرسه، تئاتر کار میکردم و ۱۲ساله بودم که وارد پشتصحنه فیلمها شدم. سال 79 در دوره تصویربرداری سینمای جوان دفتر اردبیل پذیرفته و پس از طی دوره فیلمسازی، تا امروز به فیلمبرداری در سینما مشغول هستم. -
محمد رسولی: بزرگترین چالش فیلمبرداری در فیلم کوتاه بودجه و زمان است
محمد رسولی از مدیران فیلمبرداری موفق سینمای ایران است. رسولی، همزمان با حضور در سینمای بلند و کسب دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری در جشنواره فجر، همچنان به مدیریت فیلمبرداری در فیلمهای کوتاه ادامه داده است. وی در گفتوگو با خبرنگار «پایگاه خبری فیلم کوتاه» درباره نحوه ورود به سینما گفت: از سال 80 بهعنوان دستیار فیلمبردار بهصورت محدود کار در سینما را آغاز کردم. در مقطعی بهعنوان تدوینگر حضور داشتم و پس از آن با ساخت تیزرهای تبلیغاتی و امور موشنگرافی فعالیتم را ادامه دادم.
یک دیدگاه بگذارید