دوندهای در میانه راه
مرضیه ریاحی
بزودی نهمین جشن مستقل فیلم کوتاه برگزیدگانش را معرفی میکند. در تمام جشنوارهها لیست منتخبین و جوایز منتقدانی دارد. جشن فیلم کوتاه هم از این قاعده مستثنی نیست. لیست 39 فیلم منتخب نهمین جشن، انتقادات زیادی را در پی داشت. علاوه بر این، حضور کمرنگ زنان فیلمساز در هیات انتخاب، داوری و لیست منتخبین هم مورد انتقاد قرار گرفت. با پیمان نهان قدرتی دبیر بیحاشیه نهمین جشن فیلم کوتاه در خصوص این موارد گفتوگو کردم.
همان طور که میدانید انتقاداتی نسبت به فیلمهای منتخب نهمین جشن فیلم کوتاه وجود دارد. فیلمهایی انتخاب نشدند که موفقیتهای جهانی داشتند و به اعتقاد خیلی از دوستان به لحاظ کیفی از برخی منتخبین بهتر هستند.
مراسم جشن را پیش رو داریم و تمایلی به ایجاد حاشیه ندارم و دوست دارم همه چیز خوب برگزار شود. طبیعتا به اشتباهات خودم و خودمان خیلی واضح واقفام. اما اینکه چرا فیلمهای امسال با این کیفیت هستند و چرا فیلمهایی بیرون ماندهاند، طبیعتا فکر میکنم صرف نظر از اینکه کیفیت فیلمهای امسال ما به نسبت سال گذشته چقدر تنزل پیدا کرده، خروجی هر هیات انتخابی متفاوت است. نحوه چیدن هیات انتخاب ما خیلی دخیل بوده در اینکه فیلمهایی بیرون هستند.
اعضای هیات انتخاب را شخصا شما انتخاب کردید؟
به هر حال یک تفکر جمعی بوده و من شخصا انتخاب نکردهام و نشستهایم و صحبت کردهایم و سعی کردهایم دوستانی که دو سه سال گذشته هیات انتخاب بودهاند نباشند. دو سه نفر تکراری بودند چون میخواستیم ذهنیت داشته باشند نسبت به فیلمهایی که مجددا ثبتنام میکنند و در سالهای گذشته هم بودهاند.
حداقل دو سه نفر را باید داشته باشیم که در زمان بازبینی، فیلمها را رصد کنند که اتفاق تکراری نیفتد. تلاش شد هیات انتخابمان متعلق به دورههای مختلف فیلمسازی باشد. از مسنترینشان بیژن میرباقری و محمد شیروانی و کم سن و سال ترینشان آرمان خوانساریان. سعی کردیم این شیب را داشته باشیم.
انتقاد دیگر به هیات انتخاب جشن تنها حضور یک خانم در بین 21 نفر عضو است.
واقعیت این است که با دوستان زیادی صحبت کردیم که یا ایران نبودند یا تمایل به حضور در هیات انتخاب نداشتند.
من شخصا با 7-8 نفری تماس گرفتم که نتوانستم متقاعدشان کنم که حضور پیدا کنند. تعمدی در کار نبوده که چیدمانمان بر اساس هیات انتخاب عموما آقایان باشد.
ما خیلی بیشتر از 7-8 خانم فیلمساز داریم که صلاحیت حضور در هیات انتخاب و داوری دارند. آن چیزی که از بیرون دیده میشود این است که هر سال یکسری اسامی در هیات انتخاب و داوری تکرار میشوند. انگار این اسامی از یک دایره رفاقت میآیند. این طور به نظر میرسد که انگار در صنف فیلم کوتاه یک سری دوست و رفیق هستند که هر سال جوایز را بین هم تقسیم میکنند.
واقعیت این است که من این را رد میکنم. دلیلش این است که اگر شما به لیستی از برگزیدگان 8 سال گذشته نگاه کنید، قاعدتا به اسمهای متنوعی برمیخورید در رشتههای مختلف. طبیعتا خیلیهایشان اعضای صنف ما نیستند. اما در هیات انتخاب تمایل و الویتمان به بازی گرفتن اعضای صنف است.
این منطقی است. وظیفه هر صنفی است که از اعضایش حمایت کند. ولی چیزی که از خروجی این جشن به چشم میآید، خیلی بیش از حمایت از اعضاست. یک لیست اسامی خاص به شدت تکرار میشوند. شاید به همین دلیل است که عدم حضور خانمهای فیلمساز موفق به چشم میآید.
اعضای هیات انتخاب عضو صنف فیلم کوتاه بودهاند. معمولا افرادی که عموما در مجامع ما شرکت میکنند و فعالیت و حضور پررنگ دارند، گزینههای اول ما هستند. افرادی که عموما نیستند، حضور پیدا نمیکنند و بسیار فعالیتشان کم است، طبیعتا جزو انتخابهای ما نیستند.
وقتی صنف خلاصه میشود به 80 نفری که میبینیم و در مجمعهای عمومی حضور دارند و مشارکت میکنند؛ طبیعتا ناخودآگاه به این افراد فکر میکنیم. متاسفانه خانمها مشارکت کمی دارند و حتی تعداد کمی در مجمعهای عمومی شرکت میکنند. ما برای عضویت در آکادمی به اعضا فراخوان دادیم. در تقاضاها فقط سه نفر خانم متقاضی عضویت در آکادمی بودند. ما که فراخوان دادیم و گفتیم هرکسی تمایل دارد بیاید تا عضویتش بررسی شود. پس خانمها کجا هستند؟
آیا هیات انتخاب جشن دستور العملی برای انتخاب آثار داشتند؟ اولویت بندی خاصی وجود داشت تا اعضا بدانند موظفند چه کیفیتی را در نظر بگیرند؟
شخصا به عنوان کسی که فیلمساز هستم صرف نظر از دبیر بودن اولویت شخصی خودم در زمانی که فیلم را انتخاب میکنم، فیلمنامه است. پروداکشن عمومی فقط یک قاب است و یک اتفاقی که آن را به صورت بصری تماشا میکنید. اما چیزی که در آن نهفته است فیلمنامه است. چیزی که اهمیت دارد و قلب ماجراست و اگر وجود نداشته باشد با جسم بی جانی رو برو هستید که هر چقدر زیبا اما روحی در آن وجود ندارد.
در گفتوگوهایی که با 21 نفر اعضای هیات انتخابمان داشتم، تلاش کردم به سمت فیلمهای خاصی هدایتشان نکنم. بلکه هدایتشان کنم به اینکه با دقت فیلمها را ببینند. چه اهمیتی دارد کدام فیلم با چه دوربینی ساخته شده باشد؟ این اهمیت دارد که این فیلم به لحاظ ساختاری و ماهیتی خودش چقدر فیلم ارزش داری باشد. تلاش کردم که این اتفاق بیفتد. اینکه چقدر موفق بودم که این را به دوستان منتقل کنم امری نسبی است. آن هم دلایلی دارد. افرادی هستند از هیات انتخاب که افراد نفوذ ناپدیری هستند و فکر میکنند انتخابشان صد در صد درست است!
فکر میکنم در هیاتهای انتخاب متاسفانه گاها خودخواهیهای فردی دخیل خواهد بود. من واقفم به اشتباهات و میدانم فیلمهایی میتوانست باشد و نبوده و برعکس. اما به هیات انتخاب و انتخابشان احترام میگذارم. چه درست و چه غلط.
جالب است که گفتید برای شما اولویت فیلمنامه است. ولی چیزی که در خروجی جشن میبینیم اتفاقا پروداکشن است. خیلی از منتخبین جشن فیلمهای خوش سر و شکلی هستند که اصلا چیزی به نام فیلمنامه ندارند!
برای من خیلی عجیب بود که خیلی از دوستان فیلمساز جوان فیلمهایی ساختند که اصلا جهان بینی ندارند. بیشتر فیلمها فقط به لحاظ بصری کارت پستالهای جذابی بودند.
بله و متاسفانه زیاد بوده. من اولین دبیری هستم که عضو هیات مدیره نیستم. عموما بخش زیادی از اشکالات زمانی بروز میکند که شما عضو بدنه اصلی نباشید. یعنی از بیرون آمده باشید و هیات مدیره دخالتی به ظاهر در جشن نداشته باشد، بلکه شما این مدیریت را انجام میدهید. تلاشم را کردم که حداقل دخل و تصرف و اعمال نظر در هیات انتخاب و بخشهای دیگر را داشته باشم. نمیخواستم در هیچ بخشی نظرم را تحمیل کنم.
از نظر من شرکت کردن در هر جشن و جشنوارهای نوعی بازی است. وقتی فرم شرکت را امضا میکنید، یعنی باید به قاعده بازی احترام بگذارید. همه جای دنیا همینطور است. آن امضا به معنای پذیرش رای هیات انتخاب و داوری در هر سطح دانش و سوادی است.
اما یک انتقاد کلی به تمام دبیران و مدیران جشن و جشنوارههای ایرانی وجود دارد. در هیچ کجای جهان مدیریت یک جشنواره صرفا یک مقام اجرایی نیست! دبیر و مدیر جشنواره شخصی صاحب سلیقه و اندیشه است. دبیر جشنواره در نوک هرم است و وظیفهاش هدایت تمام گروههای مختلف انتخاب و داوری و... است. اگر جایی اشتباهی رخ میدهد، دبیر جشنواره مسئولیتاش هدایت گروه به سمت جریان درست است. متاسفانه در ایران هر جا انتقادی به اشتباهات هیاتهای انتخاب و داوری میشود؛ مدیران اعلام میکنند که به رای آنها احترام گذاشتند. اما واقعیت ماجرا این است که این احترام نیست.
دقیقا مثل این است که به عنوان کارگردان با یک فیلمبردار حرفهای سرکار بروید که تمام مدت برای شما قابهای غلط ببندد و شما بگویید به تخصصاش احترام گذاشتم و اجازه دادم فیلمم را خراب کند!
این فرمایش شما را قبول دارم. حتی نمیگویم یک درصدش اشتباه است. ولی در صورتی که از اساس چیزی را بنا کرده باشید. یعنی وقتی وارد خانهای میشوم که از پیش ساخته است، خیلی برایم فرقی نمیکند که گوشه دیوار را درست کنم؛ چون در ماهیت خانه تغییر خاصی ایجاد نمیشود. اگر بیکیفیت ساخته شده باشد، همان خانه بیکیفیت باقی میماند. شاید اگر مانند سالهای گذشته دبیر جزو هیات مدیره بود، کمتر بحث میشد. اما اینکه شخص دیگری وارد شود و اصرار باشد که همان ساز و کار گذشته پیاده شود و بر همان اساس کارگردانی از پیش تعیین شده، طبیعتا خیلی مسائل هست و خیلی اتفاقاتی که باید بیفتد نمیافتد. شما متهم میشوید که چرا این اشکالات هست در صورتی که از پیش واقفید به این اشکالات و خودتان جزو کسانی بودید که ادعا داشتید روش درستی نیست و این بازخوردها مثبت نیست. من به تمام این مسائل واقفم. من فیلمساز هستم و تمام زحماتی که پشت این تصاویر با هر کیفیتی هست را درک میکنم و کاملا متوجه میشوم، غم انگیز است که فیلمی نباشد یا جایگزین فیلم دیگری شود.
مگر شما به عنوان دبیر جشن از طرف هیات مدیره انتخاب نشدید؟ اگر هیات مدیره شما را قبول داشته پس چرا به شما آزادی عمل نمیدهد؟
بله و اینطور نیست که آزادی عمل ندهد. واقعیت این است که وقتی وارد ماجرا شدم و مسعود امینی تیرانی تماس گرفت و دعوت کرد، پرسیدم کار من از چه زمانی شروع میشود چون سفری در پیش دارم، گفت کار تو یک ماه است شروع شده! این به این معنی است که شما مانند دوندهای هستید که از وسط ماجرا وارد میشوید و مسیر را انتخاب نمیکنید، بلکه انتخاب شده و شما باید این توپ را برسانی به نفر بعدی یا اینکه از خط رد شوی. طبیعتا نه فرصتی بود و شاید نه تمایلی که برخی روشها تغییر کند. من دوست ندارم جشنی که در خانه خودمان برگزار میشود با جمع خانواده فیلم کوتاه وارد حاشیه شود و تلاشم را کردم که این اتفاق نیفتد.
چرا جشن همزمان با افتتاح غرفه فیلم کوتاه در موزه سینما برگزار میشود؟
غرفه فیلم کوتاه در موزه یکی دو ماه پیش آماده شد و موزه در دست تعمیرات و رنگ آمیزی قرار گرفت. دوستان هیات مدیره مترصد فرصت مناسبی برای افتتاح بودند. ما به دنبال مکانی برای برگزاری برنامه بودیم و خیلی اتفاقی به این نتیجه رسیدیم که چه خوب است افتتاح غرفه فیلم کوتاه را داشته باشیم و در ادامه جشن را در همان سالن سینماتوگراف موزه سینما برگزار کنیم. اتفاقا وقتی جشن برگزار شود متوجه میشوید که این همخوانی مراسم جشن با افتتاح موزه یک حلقه زنجیر دارد که آنجا رونمایی میکنیم.
یک دیدگاه بگذارید