گزارشی از نخستین دوره‌ جشنواره فیلم کوتاه «جین‌چن» چین

مهمان‌نوازی به سبک چینی

قصیده گلمکانی

در دوران دانشجویی در رشته بازرگانی هنری، استادی واقع‌بین داشتیم که خیلی بی‌رودربایستی در جلسه اول حرف بسیار به‌جایی زد. او که خود اروپایی بود به شاگردان گفت اغلب اروپایی‌ها، سینمای آمریکا و مراسم‌هایی که آن‌ها برگزار می‌کنند را به سخره می‌گیرند. ایراد آن را پر زرق و برق‌بودنش می‌دانند. البته همان استاد یادآوری کرد که در اصل، جشن‌های پر سر و صدا در فرهنگ اروپایی ریشه داشتند که نمونه‌های بارز آن نمایش‌هایی مانند مولن روژ در قرون پیشین در پاریس بود. ولی آن رسم و رسوم، به مرور زمان و به‌خصوص به‌خاطر کم شدن قدرت اقتصادی در اروپا کم‌رنگ شده و به تدریج فرهنگ دیگری جایگزین آن شده.
این استاد کم‌نظیر و واقع‌بین، در نهایت توضیح داد که اگر ما امروز آمریکایی‌ها را مسخره می‌کنیم دلیلش این نیست که زرق و برق را دوست نداریم‌، به این‌خاطر است که به آن‌ها حسودی می‌کنیم و از ناتوانی خود آزار می‌بینیم!
شاگردان که از حرف‌های او تعجب کرده بودند، سکوت کردند و من به دلیل آن‌که شاید تنها غیراروپایی در آن جمع بودم، از آن واقع‌گرایی صادقانه لذت بردم.
این توضیحات کوتاه که شاید به ظاهر ربطی به نخستین دوره‌ جشنواره فیلم کوتاه «جین‌چن» در شهر هانچنگ نداشته باشد، ارتباطی کاملا مستقیم دارد آن هم همان تضاد زرق و برق برپاشده توسط چینی‌ها و حیرت و گاه لبخند غیرآسیایی‌ها بود.
با این جشنواره در بازار جشنواره فیلم «کلرمون فران» در فرانسه آشنا شده بودم، چون نخستین دوره آن برگزار می‌شد، توقع برنامه‌ای بسیار جمع و جور و کوچک را داشتم‌. به همین خاطر یکی از فیلم‌های جمع و جور خودم «مراقبت از ژوناس» را برای آن‌ها ارسال کردم‌. البته کور خوانده بودم!
وقتی به چین رسیدم، همچنان فکر می‌کردم جشنواره بسیار کوچک است، چون شهری که مراسم در آن برگزار می‌شد هم جزو شهر‌های مهم و مطرح چین به حساب نمی‌آمد. که این‌بار هم کور خوانده بودم. با رسیدن به هتل و ورق زدن کاتالوگ آن و دیدن نام جشنواره‌های معتبر فیلم کوتاه جهانی که به عنوان همکاران این جشنواره در چین حضور داشتند، اولین شوک را شده بودم. جشنواره‌هایی مانند تامپره، کلرمون فران، مینی مالن، سائوپائولو و اینتر فیلم. و کمی دیرتر متوجه شدم دبیران اغلب آن جشنواره‌ها هم آن‌جا مهمان بودند. تا آن لحظه هم باز دچار شک و گمان ایرانی‌مسلکی شده بودم که شاید تمام این‌ها دروغ است تا یک ایمیل مشترک برای بیش از صد نفر مهمان، از طرف یکی از برگزارکنندگان دریافت کردم. مهمان‌هایی از اقصی‌نقاط جهان از مکزیک تا آفریقا و آمریکا و اروپا دعوت شده بودند. در همان کاتالوگ، آثار حاضر در جشنواره اغلب فیلم‌های کوتاه مطرح دوسال اخیر بودند که جوایز بسیار معتبر از جشنواره‌های مهم جهانی کسب کرده بودند. این فیلم‌ها در بخش‌های مختلفی مانند مسابقه بین‌الملل و ملی، مسابقه دانشجویی، راه ابریشم‌، بخش کودکان، بخش جوانان و غیره حضور داشتند.
در این میان البته کلا چهار فیلم ایرانی «هستی»، «مردی که اینجا نبود»، «روتوش» و «مراقبت از ژوناس» حضور داشتند، هم‌چنین فیلم‌های «سکوت» و «پسر» که فیلمسازان‌شان ایرانی بودند.
نقطه‌ اول و آخر توهمات‌ا‌م که تمام آن‌چه در کاتالوگ هست و ایمیلی که دریافت کرده‌ام دروغ است روز افتتاحیه‌ جشنواره بود. من که هم‌چنان در انتظار یک برنامه‌ کوچک و جمع و جور بودم و تمام آنچه را روی کاغذ و داخل ایمیل‌ها دریافت کرده بودم دروغ می‌پنداشتم، همراه با باقی فیلم‌سازان با اتوبوسی به استادیومی ورزشی رفتیم که مزین به علامت المپیک بود!
به‌ نظر شوخی می‌آمد ولی وقتی از روی فرش آبی رد شدیم و در بین هزاران صندلی موجود در استادیوم نشستیم و تصاویر خودمان را روی سه پرد‌ه‌ بزرگ دیدیم، دیگر جای آن‌چه که باور کردنی نبود با واقعیتی قابل‌دسترس عوض شده بود. دیگر توقع آن جشنواره جمع و جور و کوچکی که داشتم را باید از ذهنم خارج می‌کردم. خودم با ثبت‌نام آن فیلم در این جشنواره به خودم تنهایی رودست زده بودم!
تمامی مهمانانی که حضور داشتند، اغلب افرادی بودند که در جشنواره‌های زیادی شرکت کرده بودند. برخی از فیلم‌ها در صدها جشنواره‌ی جهانی پیش از آن حضور داشتن، ولی همگی متعجب از این ابهت بودند و در این میان البته برخی از اروپاییان، که به آن همه زرق و برق می‌خندیدند و تمسخر می‌کردند که چرا این چینی‌ها بی‌خود و بی‌جهت چنین سر و صدایی برای جشنواره فیلم کوتاه راه انداخته‌اند. در حین این‌که این حرف‌ها را می‌زدند البته از تمام آن لحظات فیلم و عکس می‌گرفتند و روی صفحه‌های مجازی خود در فیس‌بوک و اینستاگرام می‌گذاشتند. درست همان موقع بود که یاد حرف‌های استاد دوران قبل افتادم… واضح بود. همه احتمالا حسودی‌مان می‌شد. نور و بوق و موسیقی و آن همه انرژی که صرف نخستین دوره یک جشنواره فیلم کوتاه شده بود قطعا آرزوی هر فیلم‌ساز جوان فیلم کوتاهی دنیا است، که روزی چنین جشنواره‌ای در کشورش برگزار شود. ولی اغلب، حتی مهم‌ترین این جشنواره‌ها هم کم‌ سروصدا برگزار می‌شوند.
با وجود تمام ایرادهایی که می‌شد از برگزاری این نخستین دوره گرفت، چه به دلیل ناهماهنگی‌ها در برنامه‌ریزی، یا نمایش برخی فیلم‌ها در سالن‌ سینما با چراغ روشن و یا روی هم‌افتادن زیرنویس‌های چینی و انگلیسی فیلم‌ها، یا اطلاعاتی که به نادرست در کاتالوگ چاپ شده بودند؛ اغلب مهمانان با صبر و آرامش برخورد می‌کردند. قطعا فضای جاری که برای اغلب بسیار مهمان‌نوازانه و دلپذیر بود، آن آرامش را حاکم می‌کرد. ورک شاپ‌ها و برنامه‌های جانبی متعددی برگزار شد که البته کمتر شرکت‌کننده‌ای در آن حضور داشت. بازار هم شاید به دلیل ناهماهنگی بین فرهنگ خریداران چینی و بین‌المللی، رونق چندانی نداشت ولی حتی در آن موارد هم کم‌تر با اعتراض‌های تند روبرو می‌شدیم. بسیاری البته معتقد بودند که این مراسم به خاطر هزینه بالایی که برایش شده، توانسته این تعداد از افراد معتبر سینمای کوتاه جهان را، دور هم جمع کند که آن هم قطعا کم از صحبت‌های استاد دوران قدیم‌مان نداشت چون در چین گویا فرهنگ زرق و برق و شور و هیجان از دیرباز وجود دارد. چون پیش از این هم بارها دیده شده است که فقط پول دلیل بر موفقیت نیست، کمااین‌که در بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس و کشور‌های عربی، مبالغ هنگفتی خرج شده، اما جشنواره‌های‌شان پایدار نمانده‌اند.
دلایل هرچه که باشد، نتیجه این بود که پس از اتمام جشنواره، وقتی به صفحه‌ آن در پلتفورم‌ها و اینترنت مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که مهمانان با وجود تمام ناهماهنگی‌ها در برگزاری جشنواره، تقریبا اغلب قریب به اتفاق، پنج ستاره از پنج را به آن اختصاص دادند! رمز آن چیست؟ شاید بی‌حاشیه بودن، مهمان‌نواز بودن، آسایش فراهم کردن برای مهمان‌هایی که از اقصی‌نقاط دنیا، با ریسک ‌پذیری نمایش فیلم‌های‌شان در نخستین دوره‌ای از جشنواره‌ای را پذیرفته بودند.
جشنواره تمام شده و تمام آن حدودا صد و خرده‌ای مهمان هر کدام به کشور خودشان بازگشته‌اند. و البته همگی در صفحه‌های فیس‌بوک و اینستاگرام خود، عکس‌هایی از همان رنگ و نور مراسم‌ها و جشنواره را بی‌شمار و بدون وقفه منتشر می‌کنند. دیگر آن را به سخره نمی‌گیرند ولی هنوز هستند دوستان‌شان که به این جشنواره نرفته‌اند و زیر آن عکس‌ها با تعجب، ابراز حسادت می‌کنند. و سوال این است: آیا قائل شدن این ارزش‌ها برای یک جشنواره فیلم کوتاه تمسخر آمیز است؟ مگر نه این‌که توقع ارزش گذاری بر آن را داریم، و این بالاخره شاید برای نخستین بار در گوشه‌ای از جهان، در چین، اتفاق افتاده است.
این همه پارادوکس روحی ما فیلمسازان به ظاهر بدون‌مرز از کجا نشات می‌گیرد!؟

 

عکس از: دوه دیکسترا

Photo by: Douwe Dijkstra

 

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها