گفت‌گو با محمدرضا هاشمیان کارگردان مستند «شناسنامه»

سجل احوال

فاطمه اکبری
مستند شناسنامه تاریخچه سجل احوال و صدور شناسنامه در ایران را بررسی می‌کند. این فیلم نامزد دریافت جایزه از بخش مستند تاریخی هفتمین جشنواره «سینما حقیقت» بود و در بخش مسابقه سی دومین جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت.
محمدرضا هاشمیان برای تحقیق و پژوهش این مستند دو سال زمان گذشته و امیدوار است بتواند این مستند را برای مخاطب عام و خاص منتشر کند.

چه شد که تصمیم گرفتید فیلمی درباره شناسنامه بسازید؟
در واقع موضوع شناسنامه به گونه‌ای در ادامه فیلمسازی خاص و علاقه شخصیم بود که در فیلم‌های قبلیم مثل سبز سپید سرخ به موضوعاتی چون هویت اجتماعی و شخصی پرداخته بودم.  
چه مدت زمانی را صرف پژوهش فیلم کردید؟
نزدیک به دوسال پژوهش فیلم زمان برد. ما در این فیلم از اسناد مختلفی از جمله اسناد موجود در ثبت احوال، اسناد سازمان ملی اسناد، اسناد مجلس شورای اسلامی، کتب، اسناد تصویری از جمله عکس و فیلم استفاده کردیم.
سعی کردیم اسناد بکر و تازه‌ای را در اختیار بگیریم، که در این راستا به شهرستان‌های مختلف و به مراکز اسناد آنها مراجعه و سندهایی را استخراج کردیم. یک تیم دو نفره هم من را در این مسیر همراهی می کردند.
برای دستیابی به اسناد با مشکلی مواجه نشدید؟
البته همان‌طور که می‌دانید سر زدن به ادارات دولتی همواره مشکلات خودش را دارد؛ ولی در نهایت خیر. با رایزنی و تلاش‌های گروه و پرداخت هزینه، اسناد را در اختیار قرار گرفتیم.
خانواده‌هایی که شناسنامه نداشتند را چطور پیدا کردید؟
ما با یک مددکار اجتماعی در تماس بودیم که در این حوضه فعالیت داشت و خانواده‌ها را به ما معرفی کرد. خانواده‌ها کاملا ایرانی بودند و هویتشان برای ثبت احوال نیزهمچنان مشخص نیست؛ چون کولی‌وار در مناطق مختلف زندگی می‌کنند و مرکزآنها دروازه غار تهران است. ولی طبق تحقیقات ما ریشه آنها در بابل محله‌ای به نام تنها کلاه است که همچنان بدون هویت در این منطقه زندگی می‌کنند.
چه شد که در این ساختار بازسازی را تجربه کردید؟
به هر حال یک مبنای ذهنی وجود داشت که ما هیچ سند تصویری راجع به آن پیدا نکردیم که بتوانیم آن را نمایش دهیم. طی صحبت‌هایی که با کانون بازنشسته‌های اداره ثبت و افراد مختلفی که در این حوضه دخیل بودند (که در واقع افراد زیادی هم نبودند از جمله ناصر تکمیل همایون) داشتیم؛ متوجه شدیم هیچکدام به شکل سند تصویری موجود نیست و فکر کردیم بر اساس صحبت‌های مستند که از کارمندان ثبت احوال گرفتیم، تصاویر را بازسازی کنیم که در واقع این چیزی بود که ذهن مخاطب را در مورد شناسنامه به خودش مشغول می‌کرد.
چقدر ایده‌هایی که راجع به تدوین داشتید اجرا شد؟
تقریبا بیشتر ایده‌ها در حوضه تدوین اجرا شد. از آنجایی که فیلم به شکل اچ دی کار شده بود و رزولیشن این اسناد در حوضه متریال از اهمیت ویژه‌ای بر خوردار بود، بنا براین چون کیفیت تصاویر و تمیز بودنش برای ما مهم بود، تدوین زمان زیادی از ما گرفت.
در حدود هفت ماه طول کشید و ما مدت زیادی را صرف دستیابی و ترفیع این اسناد کردیم. همچنین سعی کردیم فیلم ریتم خوبی داشته باشد و مخاطب را خسته نکند. نهایتا نود درصد از ایده‌های اولیه تدوین اجرا شد.
چند درصد از بودجه تعریف شده به پیش تولید و چند درصد به پس تولید اختصاص داده شد؟
واقعیت این است 50 درصد از بودجه را به پیش تولید و 50 درصد را به پس تولد اختصاص دادیم، به عقیده من در فیلم‌های پژوهش محور هر چه قدر اسناد بهتر و بیشتری در اختیار داشته باشیم، نتیجه بهتری خواهیم گرفت.
همچنین با توجه به بودجه کمی که به این نوع فیلم‌ها داده می‌شود، اگر بتوانیم فیلم را در قالب ایده و فیلمنامه پیش ببریم هزینه‌های پس  تولید در کار کمتر خواهد. 
فیلم قبلی من این شانس را داشت که در رسانه‌های تصویری پخش شود و افراد زیادی از آن استقبال کردند. شناسنامه هم در این چند ماه اکران‌های خوبی داشته است. امیدوارم این فیلم‌ها چون مخاطبشان عام و خاص هستند بتوانیم به کمک مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی آن را منتشر کنیم و در اختیار عموم قرار دهیم. چون فکر می‌کنم این پژوهش برای اولین بار در ایران به این شکل انجام شده و می‌تواند دستمایه خوبی باشد برای کسانی که می‌خواهند راجع به تک تک آن موضوعات فیلم بسازند.  

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها