از قصهگویی فرار نکنیم
مریم عربی
فیلم کوتاه جعبهها داستان تنهایی زنی را روایت میکند که در اوج تنهایی، میان ماندن و رفتن سرگردان است. این فیلم که با حضور بازیگران حرفهای سینما و تئاتر ساخته شده، تاکنون در جشنوارههای متعددی شرکت و جایزه گرفته است.
شما این فیلم کوتاه را با رعایت تمام معیارهای فیلم بلند ساختید؛ فیلمی که داستانی کامل را روایت میکند و از همه عناصر یک قصه کلاسیک برخوردار است. چقدر به قصهگویی در سینمای کوتاه اعتقاد دارید؟
من سینمای کوتاه قصهگو را بسیار دوست دارم. به نظرم یکی از مشکلاتی که در فضای فیلم کوتاه وجود دارد، این است که در میان سینماگران جا افتاده که سینمای کوتاه به قصهگویی نیازی ندارد و فقط پرداختن به فرم کافی است. البته این به این معنا نیست که پرداختن به فرم بد است؛ بلکه همهگیر شدن آن ایراد دارد. به اعتقاد من بسیار خوب است که فیلمسازان در همان فضای فیلم کوتاه برای ساخت فیلمهای بلند هم تجربه کسب کنند که لازمه این امر در درجه اول، قصهگو بودن است. هچنین باید استانداردهای فیلمهای حرفهای را در سینمای کوتاه هم رعایت کرد. هر چقدر زمان فیلم کوتاه باشد، باز هم میتوان داستانی را در نظر گرفت که در این زمان بگنجد و به بهترین شکل در این فضا تعریف شود.
استفاده از بازیگران حرفهای در فیلم کوتاه چه مزایا و معایبی دارد؟
مساله بازیگر مسالهای است که در درجه دوم اهمیت قرار دارد. من به خاطر سوژه این فیلمنامه و حضور یک زن و مرد مسن ناچار بودم که از بازیگران حرفهای استفاده کنم؛ چرا که پیدا کردن بازیگران آماتور با این سن که بتوانند از پس نقش بربیایند، کار سختی است. حتی در میان بازیگران حرفهای هم تعداد بازیگران مسن بسیار کم است؛ چه برسد به فضای آماتورتر. در هر حال، مساله اینجاست که انتخاب بازیگر، متناسب با نقش انجام شود و سابقه بازیگر در درجه دوم اهمیت قرار بگیرد. هرچند حرفهای بودن بازیگران به سرعت کار کمک میکند؛ اما در عین حال بازیگران حرفهای انتظارات خاص خودشان را هم دارند که ممکن است در بعضی موارد مشکلساز شود.
بازیگر جوان فیلم شما هم از بازیگران سرشناس تئاتری است.
من با خانم نسیم ادبی در چند فیلم همکاری کردم. ایشان شخصیت بسیار خوبی دارد و تمام المانهای لازم را برای انتخاب شدن را داراست. قابلیتهای بالای این بازیگر باعث شد که در چند کار با او همکاری کنم.
فیلمنامه این فیلم یک فیلمنامه اقتباسی از داستان ریموند کارور بود. اقتباس از داستانهای خارجی را چقدر به همکارانتان در حوزه فیلم کوتاه توصیه میکنید و این مساله در حضور بینالمللی فیلم چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
فکر نمیکنم این مساله در حضور بینالمللی فیلم چندان موثر باشد. داستانهای کارور فضای بومی آمریکایی دارد و المانها، کاراکترها و روابط همه آمریکاییاند. اگر قرار است اقتباس خوبی صورت بگیرد، تمام این المانها باید ایرانی شود. وقتی این مساله اتفاق بیفتد، نام کارور فقط در شناسنامه کار میآید و اتمسفر جدیدی را به کار اضافه نمیکند. نکتهای که من را به اقتباس ترغیب میکند، این است که دوست دارم از فیلمنامههای قوی برای کار استفاده کنم. فکر میکنم هر چقدر که روی سوژهای کار کنم، به لحاظ دراماتیک با یک اثر ادبی برابری نمیکند و فیلمنامههای اقتباسی در فضای فیلم کوتاه، فیلمنامههای قویتری هستند.
به اعتقاد من فیلم شما بسیار زنانه بود. چطور شد که به عنوان یک فیلمساز مرد سراغ سوژهای زنانه رفتید؟
وقتی داستان کوتاه جعبهها را خواندم، به شدت آن را حس کردم و فضای خواستن- نخواستن، طردشدگی و تنهایی این داستان بسیار برایم ملموس بود. این فضا را نهتنها در خودم، بلکه در مادرم و در بسیاری از اطرافیانم هم میبینم. من به این سوژه به عنوان یک سوژه انسانی و همگانی نگاه کردم و فکر میکنم اگر در این فیلم جای پیرزن و پیرمرد قصه هم عوض میشد، چیزی تغییر نمیکرد.
از نمایش فیلم چه بازخوردهایی گرفتید و آیا بخشی در فیلم بوده که فکر میکنید اگر به شیوه دیگری کار میکردید، نتیجه بهتری میگرفتید؟
دو سال از ساخت این فیلم میگذرد و طبیعتا من بسیار تغییر کردهام. بنابراین شاید اگر بخواهم دوباره این فیلمنامه را کار کنم، به شیوه قبلی عمل نکنم. به هر حال، این فیلم در جشنوارههای متعددی حضور پیدا کرد و جوایزی هم گرفت. همین که تماشاگر با دیدن فیلم لبخندی به لب بیاورد و واکنشی نشان بدهد و تا پایان فیلم را دنبال کند، برای فیلمساز کافی است.
حرف آخر؟
به نظر من فرار از قصهگویی یک ضعف است که در حال حاضر در فضای فیلم کوتاه ما باب شده است. امیدوارم این فضا کمی تغییر کند و فیلمسازان از این فضای مساعد برای کسب تجربه استفاده کنند. حیف است که به خاطر کسب جوایز جشنوارههای خارجی و رعایت سلیقه و پسند داوران بینالمللی، قدرت قصهگویی را در خودمان از بین ببریم.
یک دیدگاه بگذارید