جغرافیای هرمزگان در قاب تصویر
مریم عربی
فیلم تجربی دست میکوشد تا با استفاده از نمایش المان دست در موقعیتهای مختلف انسانی، به معرفی منطقه هرمزگان بپردازد. این فیلم توسط احسان و ایمان رضایی کارگردانی شده و شهرام علیدی فیلمساز سرشناس، تهیهکنندگی این کار را بر عهده دارد.
فیلم شما ترکیبی نسبتا پیچیده داشت با تصاویری پر از المانهای نشانهشناسانه که قرار است مفهوم خاصی را به بیننده منتقل کند. نگران نبودید که این انتقال به درستی انجام نشود؟
ما از ابتدا به این موضوع فکر میکردیم. تلاش ما بر این بود که تعدادی از المانهای بومی را مورد استفاده قرار بدهیم؛ چرا که این فیلم از طرف شهرام علیدی برای جشنواره کیش به ما سفارش شده بود. قرار بود ما فیلمی درباره جغرافیای هرمزگان بسازیم؛ اما موضوع خاصی را برای ما مشخص نکرده بودند. شرط ساخت فیلم این بود که جغرافیای هرمزگان را حفظ کنیم و المانهای مورد استفاده ما بومی باشند؛ با این حال در انتخاب ایده کاملا آزاد بودیم. زمانی که روی این ایده کار میکردیم، به این فکر افتادیم که شاید مخاطب نتواند با این المانهای بومی ارتباط برقرار کند. به نظر خودم هم فیلم تا حدی در انتقال مضمون، ناموفق است.
خودتان تم اصلی فیلم را چه میدانید؟
تم اصلی فیلم همان حضور دست در موقعیتهای مختلف انسانی است. ما دست را به عنوان یک وسیله ارتباطی و نمادی از انسان در نظر گرفتیم. این موقعیتها قرار بود مربوط به انسانی باشد که در یکی از مناطق جنوبی ایران زندگی میکند؛ به عنوان مثال، نمایش یک زن جنوبی در حال کار یا مردی سوار بر لنج. همچنین سعی کردیم فضا را به سمت فضاهای تاریخی استان ببریم؛ به عنوان مثال در جایی که توپها شلیک میشود، به حضور پرتغالیها در استان هرمزگان اشاره کردیم. این کار در واقع نمایش یک کولاژ بود.
در فیلم شما تعدادی نمای زیبا و کارت پستالی مرتبا به هم کات میخورد. برای چینش این نماها چه برنامه خاصی داشتید؟
ما در زمان دکوپاژ دقیقا به واژه کارت پستالی فکر میکردیم. چون ملزم بودیم که جغرافیا را نشان بدهیم، اصرار داشتیم که تصویر خوب و زیبایی را از استانمان به نمایش بگذاریم. ایده اصلی فیلم ما دست بود و میخواستیم بیننده را به این سوژه نزدیک کنیم. این بود که بیشتر از نماهای کلوزآپ و تا حدودی مدیوم شات استفاده کردیم تا دست بیشتر دیده شود. همچنین سعی کردیم که بخشی از فضای محیط را هم به این کادرها اضافه کنیم. حال این که چقدر در چینش این نماها موفق بودهایم، مسالهای است که بینندگان باید درباره آن قضاوت کنند.
فیلم شما تا حدی شبیه به یک کلیپ خوشساخت بود. شما مرز بین فیلم و ویدئو کلیپ را در کارهای تجربی چه تعریف میکنید؟
این فیلم در جشنوارههای مختلف در بخش مستند تجربی پذیرفته شد. شاید اطلاق لفظ تجربی به معنای واقعی آن که در سینمای جهان مورد استفاده قرار داده میشود، در مورد این فیلم درست نباشد؛ چرا که این فیلم بیشتر یک مستند کولاژگونه است. نوع مونتاژ این فیلم که میتوان آن را مونتاژ دیالکتیک نامید، فیلم را به ویدئوکلیپ نزدیک میکند. داستان فیلم در یک موقعیتی مکانی و زمانی واحد نمیگذرد. همچنین تصاویری به سرعت به هم کات میخورند که ارتباط موضوعی با هم ندارند. این پرشها خود به خود ریتمی ایجاد میکنند و این ریتم در ذهن مخاطب یک موسیقی را شکل میدهد. علاوه بر این، موسیقی در فیلم نقش کلیدی داشت و تمام این موارد در کنار هم به حس نزدیکی به ویدئوکلیپ دامن میزد. این فیلم تاریخی نبود، اما در بخشی از آن به تاریخ هرمزگان پرداخته میشد. همچنین قرار نبود درباره صنایع دستی فیلم بسازیم، اما صنایع دستی هم در این فیلم به نمایش درمیآمد. با وجود این موارد، من احساس نمیکنم که این فیلم ویدئوکلیپ است، بلکه شیوهای متفاوت از روایت است. نمیدانم که این فیلم واقعا مستند تجربی هست یا نه؛ اما میتوان گفت که تجربهای در مستندسازی است.
شما این فیلم را همراه با برادرتان کارگردانی کردید. تجربه کارگردانی دونفره در فضای فیلم کوتاه چطور بود؟
من و برادرم ایمان تمام فیلمهای کوتاه قبلیمان را مشترکا با هم کارگردانی کردهایم. ما هیچ مشکل خاصی با هم نداشتیم و حرف هم را خوب می فهمیدیم. علاوه بر این، همه چیز از قبل مشخص بود؛ در بحث دکوپاژ با گفتوگو به نتیجه میرسیدیم و لازم نبود با هم کلنجار برویم. شاید چون تحصیلات ما در یک دانشگاه و در یک کلاس بوده، در نتیجه با هم بودن بیش از حد، به یک نگاه واحد رسیده بودیم. اتفاقا این حضور دونفره در کار به ما کمک میکرد و اشتباهات هم را به راحتی پوشش میدادیم.
از نمایش فیلم چه بازخوردهایی گرفتید؟
استقبال نسبتا خوبی از این فیلم صورت گرفت. فیلم در چندین جشنواره از جمله جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره کیش و جشنواره فیلمهای ایرانی در کانادا به نمایش درآمد و بازخوردهای نسبتا خوبی را دریافت کرد. باید از شهرام علیدی تشکر کنم که به ما اعتماد کرد و اجازه کار داد.
یک دیدگاه بگذارید