اینک آخرالزمان!
مریم عربی
زمین سرد روایتگر زوال بشریت و سردی حاکم بر روابط میان انسانهاست. فیلمساز متاثر از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان، آخرالزمانی را به تصویر میکشد که بشر خود به آن دامن زده است.
ایده اصلی فیلم چطور به ذهنتان رسید؟
زمانی که من در دانشگاه ییل در آمریکا مشغول تحصیل بودم، امتحان جامعام را در بحث تئاتر معاصر آمریکا دادم. یکی از مقالاتی که سر این امتحان نوشتم، درباره آخرالزمان بود. همین مساله ذهن مرا درگیر موضوع آخرالزمان کرد. ناآرامیهای دنیا در سال 2012 و بحران اقتصادی در کل جهان و به ویژه در آمریکا که بر روابط اجتماعی و خانوادگی تاثیر گذاشته بود، این درگیری ذهنی را تقویت کرد. این ناآرامیها و بیعدالتیها یک فضای آخرالزمانی را در ذهن من به تصویر میکشید و بحثی که بر سر پایان دنیا در سال 2012 و آغاز یک دوره جدید شکل گرفته بود نیز به این مساله دامن میزد. همه این موارد دست به دست هم داد که سراغ یک فیلم آخرالزمانی بروم؛ فیلمی که در آن در اثر سرمای زمین همه چیز در حال از بین رفتن است و بعد از نابودی کامل، نوزایی اتفاق میافتد.
فیلمهای آخرالزمانی معمولا فیلمهای پرخرجی هستند. چطور شد که فکر کردید میتوانید این فضا را در قالب فیلم کوتاه پیاده کنید و آیا گمان نکردید که ممکن است در زمینه القای حس دچار مشکل شوید؟
رشته تحصیلی من دراماتورژی و نقد دراماتیک بود. همین مساله باعث شد که طراحی صحنههای تئاترهای کلاسیک و معاصر را بررسی کنم. در جریان این کار به آثار موریس مترلینگ که یک نمایشنامهنویس سمبلیست است، بسیار علاقهمند شدم و از سمبلیستها و اکسپرسیونیستهای تئاتری الهام گرفتم. احساس کردم محیط محبوس و فشردهای که در این کارها به نمایش درمیآید، برای به تصویر کشیدن یک فضای آخرالزمانی مناسب است؛ به ویژه کارهایی که در دوران جنگ جهانی دوم و بین جنگ جهانی اول و دوم به خاطر شرایط خاص اروپا در کشورهای اروپایی به اجرا درمیآمد. بنابراین به این نتیجه رسیدم که با استفاده از این فضاها، میتوانم با یک طراحی صحنه بسیار کم خرج، ایده ذهنیام را به اجرا دربیاورم.
لوکیشن فیلم کجا بود و فرآیند تولید فیلم چقدر طول کشید؟
کار را در خانهای در میدان پونک تهران تصویربرداری کردم. این فیلم پیشتولید بسیار کوتاهی داشت و من در یک هفته به کمک دو نفر از شاگردانم دکور کار را آماده کردم. پنج شب تصویربرداری داشتیم؛ اما پروسه تدوین کار بسیار طول کشید. پیدا کردن یک تدوینگر مناسب که حرف من را خوب بفهمد و بعد از آن طراحی صدا و موسیقی بسیار زمانبر بود؛ اما به بهبود نتیجه کار بسیار کمک کرد. بهزاد عبدی و علیرضا علویان در زمینه طراحی موسیقی و صدا بسیار خوب با هم همکاری کردند و اشکان مهری تدوینگر کار نیز به خوبی با من همراه بود؛ چرا که زبان همکاری را خیلی خوب پیدا کردیم.
شما در صحبتهایتان از نوزایی گفتید؛ فضای تاریک و تلخ فیلمتان قرار است القاگر حس اندوه و تباهی باشد یا امید به آینده؟
قصد من ساخت یک فیلم ناراحتکننده و تلخ نبوده که باعث ناراحتی تماشاگر شود. در واقع با تولید این فیلم در صدد کمک به جامعه و دنیا هستم؛ چرا که به لحاظ ایجاد فضا برای فیلم مرزی قایل نشدم. خودم را یک فعال اجتماعی میبینم که از طریق فیلم کوتاه میخواهد به جامعه آگاهی بدهد. دلالتهای ناآرامی شخصیتهای فیلم را میتوان در بسیاری از فرهنگها مشاهده کرد.
چقدر از نتیجه نهایی کار راضی هستید و آیا تصورات ذهنیتان مطابق میلتان به تصویر کشیده شد؟
بسیار زیاد. من تا حد زیادی برای طراحی صحنه و نورپردازی کار نگران بودم؛ چرا که این فیلم حول فضاسازی میگردد و پلات بسیار سادهای دارد. فکر میکنم این فضا به خوبی درآمده و عناصر صدا و تصحیح رنگ هم به این فضاسازی کمک کرده است.
بازخوردهایی که تا به حال گرفتید هم در همین جهت بود؟
من فیلم را برای چند جشنواره بینالمللی فرستادهام که هنوز جواب آنها نرسیده است؛ ولی فیلم را برای دادلی اندرو نویسنده کتاب تئوریهای اساسی فیلم که یکی از اساتیدم در دانشگاه ییل بود، فرستادم و بازخوردی گرفتم که برایم بسیار ارزشمند است. ایشان در ایمیلی عنوان کردند: طراحی صحنه، نورپردازی و بازیها فوقالعاده بود. تبریک میگویم که برای خودت جایی میان ساموئل بکت و تارکوفسکی پیدا کردی.
تحصیلات دانشگاهی مرتبط را چقدر برای فیلمسازی ضروری میدانید و این قضیه چقدر در کار به شما کمک کرد؟
من تا حد زیادی از پیشینه تحصیلیام کمک گرفتم. به نظر من برای فیلمساز شدن لزومی به تحصیل در رشته فیلمسازی نیست؛ اما تحصیل در رشتههای هنری و ادبیات تا حد زیادی میتواند در سینما الهامبخش باشد. چون من زیباییشناسی میدانستم و نقدهای مختلف را خوانده بودم، بسیار راحتتر کار کردم و ایدههای زیادی را به کار آوردم.
شما مدتی است که تدریس میکنید و با دانشجویان فعال در زمینه فیلم کوتاه سروکار دارید. اصلیترین معضل فیلمسازان فیلم کوتاه را در کشور چه میدانید؟
کاش موسسهای وجود داشته باشد که ریسک کند و امکان ساخت طرحهای خوب کسانی که تا به حال فیلم کوتاه نساختهاند، اما میخواهند تجربه کسب کنند را فراهم کند. حمایتهایی که در حال حاضر از فیلمسازان فیلم کوتاه صورت میگیرد، بسیار ناچیز است و مسیر جوانان علاقهمند را هموار نمیکند.
یک دیدگاه بگذارید