گفت‌وگو با ایرج سالاروند کارگردان «سفر»

کار ما ممکن کردن غیرممکن‌هاست

مریم عربی

فیلم کوتاه سفر با ساختاری تجربی، شرح حال مردی را روایت می‌کند که در میانسالی طی سفری درونی به دنبال یافتن خویشتن خویش است. فیلم منعکس‌کننده اصلی‌ترین دغدغه‌های فیلمساز، یعنی امید و آرامشی‌ست که در نتیجه خودشناسی نصیب شخصیت اصلی داستان می‌شود.

ایده اصلی فیلم از کجا شکل گرفت و چه دغدغه‌ای شما را به ساخت این فیلم واداشت؟
من در اطراف خود افراد مختلفی را می‌دیدم که در طول زندگی‌شان دنبال رسیدن به خودشناسی هستند. در علم روانشناسی وضعیتی داریم که از آن با عنوان بحران میانسالی یاد می‌کنند که در فاصله سنی 35 تا 50 سال رخ می‌دهد و باعث می‌شود که افراد برگردند و زندگی گذشته خود را ارزیابی کنند. این فیلم چندان جنبه داستان‌گویی ندارد و من آن را در حوزه تجربی طبقه‌بندی می‌کنم؛ با این حال می‌توان گفت که خط سیر داستانی این فیلم، نمایش وضعیت فردی است که می‌خواهد خودش را پیدا کند. او از وضعیت فعلی خود ناراضی است و خود را محاکمه می‌کند؛ در نهایت هم به آرامشی نسبی می‌رسد. در واقع من چندین دغدغه داشتم؛ امید، شادی و خودشناسی که به همه آنها در این فیلم پرداخته شده است.
در فرآيند ساخت فیلم با مشکل خاصی مواجه بودید؟
انتخاب بازیگر شخصیت اصلی فیلم برای من کار دشواری بود. چون باید شخصیتی را ایفا می‌کرد که در مسیر خودشناسی دچار بحران‌هایی می‌شود.
برای بازسازی فضای دلخواهم خارج کشور را انتخاب کردم؛ چرا که متاسفانه تعدادی از افراد فقط برای انجام کارهایی که با شرایط فرهنگی ما منافات دارد، به کشورهای همسایه پناه می‌برند. افراط در این مسیر به یک بحران ختم می‌شود و این فقط خاص جامعه ما نیست. بسیاری از افراد برای آرام‌تر شدن به مواد مخدر و مواردی از این دست رو می‌آورند؛ در حالی که این خود سرابی است که فرد را بیشتر از پیش غرق می‌کند. قصد من از ساخت این فیلم نمایش فردی بود که با وجود دست و پا زدن در این منجلاب، دنبال پیدا کردن خود است و می‌خواهد خود را نجات بدهد؛ انسانی که ممکن است به موجودی تبدیل شود که نه تنها به خود، بلکه به اجتماع آسیب برساند.
کسانی که تا به حال فیلم شما را دیده‌اند، تا چه حد به ایده اصلی موجود در پس ذهن شما پی برده و با این شخصیت هم‌ذات‌پنداری کرده‌اند؟
من در این فیلم نشانه‌هایی قرار داده‌ام که ابهام شخصیتی ایجاد کند. این گریزهای نشانه‌شناختی باعث می‌شود که افراد با ذهنیت‌های مختلف، برداشت‌های متفاوتی از موضوع داشته و فرار این فرد را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دهند. شخصیت این فرد یک شخصیت خیالی است؛ اما نمونه آن را در اطراف خود زیاد می‌بینیم. دوستانی که تابه‌حال این فیلم را دیده‌اند، اکثرا قبول داشته‌اند که این شخصیت در واقع در حال فرار کردن از خودش است و عدم درک شدن از طرف اجتماع و نزدیکان، نبود رابطه‌های درست، فقدان آموزش مناسب و نبود چشم‌اندازهای روشن می‌تواند افراد را به چنین وضعیتی بکشاند. قصد من ساخت یک فیلم تربیتی نبود، بلکه حوزه وسیع‌تری مثل انسان و سرنوشت محتوم او را مورد نظر قرار دادم.
چطور شد که به فیلمسازی تک‌نفره روی آوردید؟
ذات سینما یک فعالیت گروهی است و تیم‌های مختلفی باید با همفکری روی یک فیلم کار کنند؛ اما شرایط همکاری فراهم نبود و بودجه من هم محدود بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم که چندین بخش را خودم بر عهده بگیرم. البته من تجربه کار در حوزه‌های مختلف سینما را داشتم و می‌توانستم همزمان هم تصویربرداری کنم و هم کارگردانی. با این حال می‌دانم که کار گروهی در سینما بهتر نتیجه می‌دهد؛ اما گاه به خاطر کمبود امکانات به ناچار باید به فیلمسازی تک‌نفره روی آورد؛ چون در این حرفه باید با هر شرایطی به کار کردن ادامه داد؛ چرا که اگر کار نکنیم، دانسته‌هایمان روی هم تلنبار می‌شود. وقتی فیلم ساخته می‌شود، دیده می‌شود و مورد نقد قرار می‌گیرد، فیلمساز پیشرفت می‌کند. البته به خصوص در حوزه مستند، برخی موضوعات هست که بهتر است با کمترین عوامل ساخته شود تا به موضوع نزدیک‌تر شویم؛ چون ممکن است افراد حاضر در لوکیشن به خاطر از ترس از دوربین و عوامل، کمتر همکاری کنند.  
وضعیت فیلمسازان مستقل را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید و به نظر شما کسی که یک سوژه مستقل دارد، چقدر شانس این را پیدا می‌کند که با یک تهیه‌کننده دولتی کار کند؟
من از سینمایی می‌آیم که داعیه مستقل بودن دارد؛ نه به این معنا که به جایی وابستگی ندارد؛ بلکه به این مفهوم که اجازه داشته باشیم حرف خود را در قالب مورد نظرمان بزنیم. متاسفانه حمایتی که باید از فیلمسازان صورت بگیرد، وجود ندارد. انجمن صنفی فیلم کوتاه حدود 270 نفر عضو دارد که حدود 170 نفر از ما در سه سال گذشته بیکار بوده‌ایم. در حوزه مدیریتی، فیلم‌ها به سمت سفارشی شدن پیش رفته‌اند که این سفارش‌ها گاه حتی بر خلاف آیین‌نامه سازمان مربوطه است. برخی از فیلمسازان سال‌ها تجربه کار دارند و الان به جایی رسیده‌اند که می‌توانند توانایی‌های خود را ارایه بدهند؛ اما هیچ گونه حمایتی وجود ندارد. ما باید یک چتر حمایتی داشته باشیم؛ نه به این معنا که الزاما منابعی را در اختیار بگیریم و آن را بی‌حساب و کتاب خرج کنیم؛ بلکه باید حداقل‌ها را در اختیار داشته باشیم. با وجود همه این شرایط، کار ما این است که میان غیرممکن‌ها راهی باز کرده و آنها را امکان‌پذیر کنیم. کسانی که عاشق این کار هستند، دوام می‌آورند و این جامعه و این فرهنگ، قدردان چنین افرادی خواهد بود.
با وجود همه مشکلاتی که اشاره کردید، اصلی‌ترین معضل مستندسازان و فیلمسازان فیلم کوتاه در کشور را چه می‌دانید؟
بزرگ‌ترین مشکل ما نبود یک برنامه مدون است. مشکل ما این است که با عوض شدن مدیران، سیاست‌ها هم عوض می‌شود. من ورودی سال 65 انجمن سینمای جوان هستم؛ در این سال‌ها افراد مختلفی را دیدم که درگیر کار فیلم کوتاه شدند و بخشی از منابع را به خود اختصاص دادند. اما باز هم همان بحث قدیمی رجوع به فیلم کوتاه فقط برای ساخت فیلم بلند مطرح می‌شود. همین پل بودن فیلم کوتاه به ضرر آن تمام شده است. این در صورتی است که فیلم کوتاه هم می‌تواند از جنبه‌های اقتصادی مطرح شود. زبان فارسی حداقل در 8 کشور رواج دارد؛ بنابراین تعداد زیادی تماشاگر بالقوه همزبان داریم. به گفته رییس فعلی انجمن سینمای جوان، حدود 1700 فیلم کوتاه جواز بین‌المللی پخش در سطوح بالا را پیدا کردند. همه اینها نشان تحقق شعار رساندن ندای فرهنگ ما به گوش جهانیان است. فیلم کوتاه حتی از نظر فرهنگی تاثیرگذاری بیشتری دارد. وجود یک رشد موزون و برنامه مدون به بهبود این وضعیت کمک می‌کند.
برای پخش بین‌المللی فیلم برنامه خاصی دارید؟
فعلا در حال تلاش برای گرفتن مجوز پخش فیلم در داخل کشور هستیم. بعد از آن برای پخش بین‌المللی فیلم برنامه‌ریزی می‌کنیم. امیدوارم این فیلم پخش و دیده شود.

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها