از غمها تا غریزهها
لاله اسکندری
غمها و غریزهها با نگاهی به جامعه امروز ایران، سعی میکند با ایجاد فضایی متفاوت به معضلات قشر خاصی از جامعه بپردازد.
موضوعاتی مثل افسردگی، طلاق، خیانت، سوءتفاهم و... اینروزها موضوع بسیاری از فیلمهاست؛ اما پرداخت و نگاه متفاوت نویسنده و کارگردان است که آنها را تبدیل به کارهای متفاوتتر میکند.
در این مورد، باتوجه به نام فیلم –که کاش اینقدر رو نبود- ذهن تماشاگر از ابتدا منتظر وقوع اتفاقی است.
روایت مستندگونه فیلم و استفاده از لوکیشن اصلی اتومبیل یادآور فیلم ده عباس کیارستمی است.
کنار هم گذاشتن دو شخصیت متضاد به واسطه کودکی که تنها بهانهای است تا آنها کنار هم باشند؛ آغاز خوبی برای ماجراست.
شخصیت مرد قصه نماد آدمهایی است که هنوز میان سنت و مدرنیته در نوسانند و نمیتوانند به درستی تصمیم بگیرند که کدام راه را بروند.
در مقابل شخصت زن، نماینده نسلی است که بر خلاف سنتها حرکت و تلاش میکند به دنیای مدرنتر نزدیک شود. از نوع پوشش، موسیقی که گوش میدهد و... میتوان به این فضا نزدیکتر شد.
شاید آدمهایی از جنس زن بیشتر در اطراف ما هستند و به همین دلیل با او احساس نزدیکی بیشتری میکنیم.
اگر بخواهیم از بعدهای دیگر به فیلم نگاه کنیم؛ شاید بتوان اندکی به تصویربرداری فیلم خرده گرفت. هرچند که تمام قصه در شب و بخش عمده آن در ماشین میگذرد و شرایط کار برای فیلمبردار سخت است؛ اما در همین فضا هم میشد با استفاده از نورپردازی بهتر و قابهای متنوعتر به کار رنگ و لعاب بهتری داد.
در بخش بازیگری هم شخصیت زن در غالب نقشاش بهتر نشسته و آنچه که ما در تصویر میبینیم باورپذیرتر است.
کوشش بازیگر زن برای ایجاد فضای واقعی و به دور از اغراق در فیلم دیده میشود که نتیجه آن هم موفقتر از کاراکتر مرد است.
هر چند تلاش بازیگر نقش مرد هم برای در آوردن نقش قابل مشاهده است؛ اما تغییر لحن او در کلام و رفتار چندان باورپذیر نیست.
در نهایت سعی کریم لکزاده به عنوان کارگردان در پرداخت به موضوعی این چنینی و در عین حال تلاش او برای رسیدن به نگاهی متفاوت بسیار باارزش است.
هر چند که انتخاب موقعیتی مانند اتومبیل آن هم در شب او را بسیار محدود و شرایط اجرایی را برایش سخت کرده؛ اما همین محدودیت در لحظاتی به کار فیلم آمده است.
یکی از لحظات تاثیرگذار فیلم لحظهای است که در سیاهی تصویر، دیالوگهایی بین شخصیت زن و مرد رد و بدل میشود و کارگردان باتوجه به محدودیتهای اجرایی به قشنگی تصویر آن صحنه را به تخیل تماشاگر واگذار کرده است.
در مجموع سعی گروه سازنده برای رسیدن به یک تجربه تازه در فیلم آشکار است.
خسته نباشید به همه دوستان خوب در فیلم غمها و غریزهها به امید دیدن تجربههای بعدی آنها.
یک دیدگاه بگذارید