دوئل صید و صیاد
سیدمحسن نبوی
فیلم بومرنگ ساخته داریوش غریبزاده برنده جایزه بهترین فیلم تجربی بخش بینالملل بیستوچهارمین جشنواره ملی و دوازدهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، داستان ساده اما عمیقی را روایت میکند. فیلم، قصه پسرکی است در کنار دریا که در آرامش ماهیگیری میکند، غافل از ا ینکه صید امروز، پسرک را به جدال سختی میکشاند، جدال برای بقا.
فیلم با نمای آسمان و دریا آغاز میشود که صدای سوت زدن پسرک فضای آرام و دلنشین ابتدای فیلم را تثبیت میکند. اما آنچه ذهن مخاطب را به چالش میکشاند، بسته بودن بند قلاب به پاهای پسرکی است که هیچگاه تا پایان فیلم او را نمیبینیم. در واقع ماهیگیری پسر آن هم با پای خود، شروع پرسشهایی است که میبایست تصاویر در ادامه به آنها پاسخ دهد.
در بومرنگ پارامترهای تشکیل دهنده فیلم به نحوی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که فیلم را از یک تمرین و سیاه مشق خارج کردهاند. به عنوان مثال نحوه استفاده از کادرهای بسته و درگیر کردن مخاطب با اجزایی از تصویر که سادهترین و مفیدترین اطلاعات را به بیننده میدهد؛ علاوه بر سنگین کردن تعلیق ایجاد شده از نکتههای ارزشمند این فیلم محسوب میشود. یا در جایی دیگر استفاده از پارامتر سوم روایت یعنی لاک پشت برای همپوشانی تصاویر و نماهای نشان داده نشده به نحوی است که خود به خود به شسته رفته بودن روایت و ایجاز و شفافیت مفهومی فیلم برای حذف نماهای غیر ضروری و اطلاعات اضافه کمک به سزایی کرده است.
به بیانی دیگر لاک پشت نمادی برای روایت وجوه پنهانی است که باید نشان داده نشود تا این فصل مشترک تقلاهای صید و صیاد که جایشان مدام در حال عوض شدن است، تکمیل کننده لایههای درونی و مفهومی فیلم و کمک حال تنظیم ریتم هم باشد. در این میان انتخاب هوشمندانه مکان وقوع و لوکیشن فیلم برای گفتن و نشان دادن بستر این مبارزه، مجالی را به فیلمبردار و کارگردان میدهد که خلاقیت خود را از نماهای مختلف چه از نظر کادر بندی، زاویه و ارتفاع دوربین، در فیلم جاری کنند تا همچون صحنهای که دوربین از منظر پسرک و ماهی به پایان دوئل صید و صیاد اشاره میکند؛ تمام احساس خستگی و سکون بعد از جدال و آرامش پس از طوفان را به مخاطب انتقال یابد.
البته آنچه که نباید درفیلم بومرنگ از نظر دور بماند نقش کریم فائقیان، به عنوان فیلمبردار، تدوینگر و سازنده موسیقی فیلم است که با اندوخته و تجربه چندین ساله در سینمای جوان بوشهر و فیلمهای کوتاه متعدد، با قبول مسئولیت حفظ ریتم فیلم در تدوین خود، در کنار موسیقی مناسب و ضربدار به کادر بندیها و نماهای دوربین خود جایگاه ویژهای داده است که برآیندشان حس درونی تصاویر را کامل میکند. اما هنر غریبزاده در بومرنگ علاوه بر پیرنگ و طرحی قوی و استوار که به تنهایی بار قسمت اعظمی از فیلم را به دوش میکشد؛ در کنترل و پیشبرد مرحله به مرحله تعلیقها، گره گشاییها و ارائه اطلاعات در هر مرحله از فیلم نیز هست تا مخاطب را برای ورود به مرحله جدید و ارائه اطلاعات آن آماده کند و به نوعی قانون ارائه اطلاعات لازم در موقع مناسب را رعایت نماید که ماحصل این ریزبینی حفظ تعلیق تا پایان فیلم است. جایی که در نمایی باز، آن هم از پشت سر، کارگردان به گرهگشایی روایت خود میپردازد و دست نداشتن پسرک را نشان میدهد تا مخاطب ببیند که فاتح این جدال پسری است که دست ندارد.
به طور کلی در موشکافی تکنیکی فیلم شاید کاستیهایی هم به نظر برسد؛ اما سایه نقاط قوت و برجسته فیلم به اندازهای بر وجوه ضعیفتر آن سنگینی میکند. داستان آنچنان با تصاویر روایت میشود که مخاطب احساس همذاتپنداری عجیبی با کلیت موضوع دارد. عمومیت مفهومی فیلم با انتخاب زوایا و زبان روایت تصویری در کنار استفاده از کارکرد مفهومی خطوط موازی تصاویر و تضاد آن با خطوط عمودی سوژه برای ایجاد عمق، پیام فیلم را به ورای پیام محلی و یا حتی منطقهای تبدیل کرده و قصه همیشگی جدال انسان و طبیعت و تلاش بشر برای بقا را با زبانی سینمایی بیان میکند.
[email protected]
دیدگاهها
رحیم
۱۲:۴۲ ۲۷ آذر ۱۳۸۶
نقد زیبا و موجزی بود. با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای شما دوست عزیز
علی هوشمند
۱۱:۱۵ ۳ اسفند ۱۳۸۶
داریوش خالق لحظات نابی است . ایکاش فراغت می داشت تا کارهای درخشان تری خلق می کرد. هنرمندی چون او نباید دغدغه نان داشته باشد . از نویسنده فکور این یادداشت هم سپاسگذارم به خاطر پرداختن به یک شهرستانی .
امیر
۲۰:۴۰ ۱۷ مهر ۱۳۸۷
با سلام فیلم شما بسیار جذاب بود و استفاده از یک پسرک شهرستانی برای من خیلی جالب بود من می خواهم یک فیلم کوتاه بسازم اما اطلاعات زیادی ندارم خواهش می کنم در صورت امکان مرا راهنمایی کنید. ایمیل من yakita73@ yahoo.com است با تشکر