عکس از هادی آفریده

مصطفی را از یاد نبریم

مرجان ریاحی
این روزها هر کسی گرفتاری خودش را دارد. این روزها کسی خودش را بی خودی درگیر مشکلات دیگران نمی کند. سازمان های خصوصی باید برای هر حرکتی جلسات متعدد بگذارند که شاید هفته ها و بعضا ماه ها به نتیجه رسیدنش طول می کشد. نهادهای دولتی پا در کفش هم نمی کنند. این هم طبیعی است. این روزها در سینمای ایران حراج جوانی و سلامتی است. فیلم کوتاه و بلند هم ندارد. هر کدام از بچه های فیلم کوتاه و مستند و سینمای حرفه ای ما امکان دارد برای ثبت یک پلان، به سادگی نوشیدن یک لیوان آب تمام هست و نیست خود را از دست بدهند.
حتما حالا دیگر خبر حادثه ای را که برای مصطفی کرمی، تصویربردار فیلم های مستند و کوتاه اتفاق افتاده است، همه شنیده اند. مصطفی دانشجوی سینما در دانشگاه سوره است، جزو خانواده های جنگ زده، و پدر هم ندارد. او نه مشهور است، نه آقازاده.
مصطفی حدود پانزده روز پیش هنگام تصویر برداری یک سکانس از یک فیلم کوتاه به تهیه کنندگی حوزه هنری در استان گلستان دچار برق گرفتگی شد، در حالی که مسئولان اداره برق به گروه اطمینان کامل داده بودند که هیچ خطری آنان را تهدید نمی کند. در این حادثه مصطفی دو دستش را تا آرنج و بخشی از هر دو پایش را از دست داده است. بعد از کلی دوندگی خانواده، او توانسته به تهران منتقل شود. هیچ آمبولانسی حاضر نبوده کارت سوختش را به خاطر او مصرف کند و از خانواده او خواسته اند که برای آمبولانس سوخت تهیه کنند.
این که مصطفی در بیمارستان های مختلف در حالی که خونریزی داشته چقدر گوشه راهرو خوابیده و نتوانسته از امکانات اولیه برخوردار شود، بماند. اما حالا که توانسته یک تخت دربیمارستان مهر در خیابان زرتشت بگیرد، هزینه های میلیونی بیمارستان کمر خانواده اش را شکسته. تا به حال حدود چهل میلیون تومان هزینه جراحی ها شده و جراحی های متعدد دیگری هم در راه است. دو نماینده محترم شرکت توانیر که به عیادت او آمده بودند، گفتند که فقط برای اهداف انسان دوستانه آمده اند(!) و مسئولان این شرکت در حال بررسی موضوع هستند، اما در حال حاضر این مساله به آنها ربطی ندارد. از حوزه هنری گرگان هم ظاهرا نماینده ای با یک جعبه شیرینی آمده و دیگر هیچ. البته ظاهرا حوزه هنری تهران در حال گرفتن وکیل و کمک برای استیفای حق مصدوم از اداره برق است و امکان این که کمک هایی هم صورت بگیرد، کم نیست.
اما مصطفی به غیر از صدمات جبران ناپذیر جسمی، از نظر روحی هم در شرایط مناسبی نیست و طبق گفته یکی از اقوامش، پزشکان معتقدند بعد از مرخص شدن از بیمارستان به خاطر دردهای شدیدی که خواهد داشت و شرایطش، خواه ناخواه دچار مشکلات جدی اعصاب و روان خواهد شد.
و اما ما...
دوستان! باور کنید این اتفاق می توانست به جای مصطفی برای هر کدام از ما بیافتد. از شما، آقای مدیری که کارهای خیلی مهمی داری و وقت نمی کنی کمی به اطرافت نگاه کنی تا شما نماینده ها و اعضای اصناف تا من روز نامه نگار. بیماری به غیر از رنج، هزینه دارد و بافت های آسیب دیده مصطفی منتظر استخاره ما نمی مانند. تن رنجورش نیازمند جراحی های جدید است  و بیمارستان هزینه هایش را مطالبه می کند.
اینکه مقصر اصلی حادثه پیدا شود خیلی خوب است، اما تا آن زمان هزینه های درمان را چه باید کرد؟
و از همه مهمتر، این جوان به خاطر صدمه های شدیدی که خورده و توانایی کار کردن را از دست داده است، احتیاج به یک مساعدت دائمی برای ادامه زندگی دارد. کمک به مصطفی نیازمند یک عزم جمعی است، از فیلم ساز تا اصحاب رسانه تا بزرگانی که بزرگی شان فقط و فقط در خدمت کردن به مردم نمود می یابد و بس.
پس فراموش نکنیم خدایی هست که در این نزدیکی است، کسی که شهرت، مقام و قدرت بندگان در مقابلش هیچ است. پس با روزمره گی هایمان فراموش نکنیم کسی را که در نزدیکی مان در حال رنج کشیدن است.

یک دیدگاه بگذارید

لطفا حاصل عبارت زیر را به عدد در کادر مقابل آن بنویسید.
آخرین خبرها