یادآوری تاریخی
مرضیه ریاحی
مستند نقل گردآفرید درباره اولین زن نقال ایرانی است. این مستند به بهانه پرداختن به نقال، هنر فراموششده نقالی را بررسی میکند. هادی آفریده میگوید هدفش از ساخت این مستند یادآوری تاریخ و فرهنگ واقعی ایران به هم نسلهایش است.
نقل گردآفرید در بخش مسابقه مستند بیستوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
پرداختن به اولین زن نقال ایرانی ایده جالبی است. چطور با فاطمه حبیبیزاد آشنا شدید؟
ایده ساخت مستندی درباره نقالان به نیمه دوم دهه 70 و فعالیتهای تئاتریم برمیگردد. در آن زمان میدیدم بخش مهمی از سنتهای نمایشی کهن ایران دارد روزهای آخر حیاتش را میگذراند و افرادی که مشغول اجرا و حفظ سنتهای کهن نمایشی ایران هستند؛ یکی پس از دیگری از میان ما میروند.
این ماجرا دغدغه ذهنی من بود تا اینکه در سال 1385 پس از برگزاری نخستین کارگاه تخصصی مستندسازی ایران، جایزه تولید مستند بعدی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را گرفتم و طرح ساخت این مستند را دادم.
در جریان تحقیقات برای تولید، از پیشکسوتان و قدیمیهای نمایش نقالی کمک میگرفتم تا سرنخهایی جذاب را برای آغاز پژوهشها پیدا کنم. متاسفانه بیشتر پیشکسوتهای این هنر حاضر به همکاری نشدند و نمیخواستند اطلاعاتشان را در اختیار پژوهشگران بگذارند. آنها بیشتر دوست داشتند تجربیاتشان را برای خودشان به شکلی انحصاری داشته باشند. متاسفانه نسلهای قدیمی ما علاقه ندارند اطلاعات را کامل و بدون نقص در اختیار نسل جدید بگذارند.
فکر میکنید به چه دلیلی این تمایل در پیشکسوتها نیست؟
شاید چون آنها فکر میکنند اگر دانششان را مثلا به من بدهند، من میآیم و بازارشان را کساد میکنم و دیگر کسی سراغی از آنها نمیگیرد. این تفکر دقیقا در همین جامعه سینمای مستند ایران هم جریان دارد. همین تفکر محافظه کاری در میان ما باعث شده بخش بزرگی از فرهنگ سینه به سینه به نسل آینده منتقل نشود و بخش بزرگی از هنرها و آداب کهن ما به شکل جامع، امروز در دسترس نباشد. در تاریخ این سرزمین ریش سپیدان غالبا هیچ وقت فن آخر را به جوانها نمیگویند. من در چنین شرایطی با خانم فاطمه حبیبیزاد ملقب به گرد آفرید آشنا شدم. کم کم تحقیقات و پژوهشهایی را با ایشان جلو بردم و علاقهمند شدم این خانم سوژه فیلمم باشند.
چه شد که از تصاویر آرشیوی نقالی حبیبیزاد استفاده کردید؟
بخشی از تصاویر آرشیوی مستند نقل گردآفرید مربوط به گذشته و پژوهشهای خانم حبیبیزاد میشود که خودش تهیه کرده، بخش دیگری از تصاویر که در فیلم آمده تصاویر پژوهشی و تحقیقی است که در طول تحقیقات فیلم شخصا با دوربین کوچک دیجیتال خودم ضبط کردم.
دلیل استفاده از تمامی این تصاویر این بود که حضور و تلاش گردآفرید را در جای جای ایران و در شرایطهای گوناگون ببینیم و با او همسفر شویم.
به نظرم نمایش علایق فاطمه حبیبیزاد به نقالی در واقع در فیلم بهانهای است برای پرداختن به هنر نقالی. چطور به این لایه از روایت رسیدید؟
نمیخواستم حرفهایم را به شکلی سطحی و تکراری بیان کنم. همیشه در ایران وقتی میخواهند مستندی تاریخی مثلا درباره یک کاسه قدیمی بسازند اولین کاری که میکنند این است که میروند سراغ کاسههای قدیمی و تاریخچه آنها و یک نریشن کسالتبار که روح امروزی ندارد و به مخاطب اطلاعات میدهند.
در نقل گرد آفرید فاطمه حبیبیزاد در واقع بهانهای است برای پرداختن به هنر نقالی و حتی نقالی شاهنامه هم بهانهای است برای مطرح شدن شرایط معاصر اجتماع امروز. زنان و مردم ایران، اینکه داریم به بیهویتی میرسیم و زوال فرهنگی دارد در گوشه گوشه این اجتماع ریشه میدواند. زمانی میشود مفاهیم کهن و عمیق را به نسلهای جدید منتقل کرد که با زبان و منطق خودشان با آنها حرف بزنیم.
نقل گردآفرید فقط به داستان اولین زن نقال تاریخ ایران نمیپردازد، میخواستم به هم نسلهایم یادآوری کنم در تاریخ و فرهنگ واقعی ایران چیزهایی داریم که میتواند برای نسل ما هم جذاب باشد. حرفهایی که به مراتب برای ما قابل درکتر و جذابتر از دیگر فرهنگهای وارداتی است.
در فیلم تصاویر زیادی در مترو دارید. کار کردن در لوکیشن شلوغ و پر رفتوآمدی مثل مترو چه مشکلاتی دارد؟
اصولا فیلمسازی در لوکیشنهای خارجی در ایران کار انرژیگیری است. چون شما به عنوان مستندساز وقتی در شهر قدم میگذارید خیلی زیر ذره بین هستید.
در مستند نقل گردآفرید علیرغم این که که موضوع فیلم کهن و حماسهای است؛ اما بافتی شهری دارد. در مترو بیشتر پلانها را با لنز تله تصویربرداری میکردیم چون اگر سوژه را مردم نزدیک دوربین میدیدند همه به دوربین نگاه میکردند. اما وقتی دوربین را در انتهای واگن میگذاشتیم و سوژه در آن طرف واگن قرار میگرفت این امکان به وجود میآمد که چند پلان سالم بگیریم. مشکل دیگر ما در مترو نور لامپهای فلورسنت بود که هارمونی نوری فیلم را به هم ریخته بود. رفت آمدهای مسافرین در ایستگاهها، ورود و خروج مردم از واگنهای پر از آدم و سه پایه دوربین که با حرکت قطار در تونل بالا و پایین میپرید، همراه با گرمای تابستان و کمبود اکسیژن در واگن از مشکلات تصویربرداری پلانهای مترو بود.
دیدگاهها
انجمن فرهنگی دانشگاه زبان و ادبیات فارسی الزهرا
۱۶:۰۱ ۱۲ فروردین ۱۳۸۸
باعث افتخار ما و دانشکده ما است که نقل گردآفرید را سال گذشته قبل از دیگر دانشگاه ها به نمایش گذاشتیم و فیلم مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت . و این شانس را داشتیم که در جلسه نمایش آقای هادی آفریده و سرکار خانم گردآفرید هم بودند .