ما بحث اشخاص را نداریم
موسسه توسعه تصویر شهر در یک سال اخیر در زمینه تولید فیلم بسیار پرکار بوده است. تولید سریالهای تلویزیونی از جمله سریال پربیننده «زیر تیغ» تولید فیلمهای سینمایی از جمله فیلم «میم مثل مادر» و «خون بازی»، تولید نماهنگ و مستندهای گوناگون در مجموعههای «مفاخر»، «سینمای ایران» و... از جمله فعالیتهای این موسسه در این مدت بوده است.
تولید مستند در مجموعههای مختلف انگیزهای شد تا با سهیل جهانبیگلری، مدیرعامل موسسه توسعه تصویر شهر گفتوگو کنیم.
موسسه توسعه تصویر شهر از چه زمانی و با چه هدفی تاسیس شد؟
موسسه در سال 8۴ و چند ماه پیش از ورود ما به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تاسیس شده بود. در شرح وظایف آن بیشتر خدمات صوتی تصویری دیده شده بود. البته اولین جشنواره فیلم شهر هم توسط موسسه برگزار شده بود.
پیش از شما چه کسی مسئولیت موسسه را بر عهده داشت؟
آقای مهراندیش که البته مدت کوتاهی مدیرعامل بودند و در این مدت نمیتوانستند کاری انجام دهند.
چه شد که شما به سمت حمایت از تولید فیلم سینمایی، سریال و بخصوص مستند حرکت کردید؟
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران حدود ده سال پیش تاسیس شد. از ابتدا قرار بوده این سازمان کارهای فرهنگی و هنری انجام دهد. در مقاطعی تلاشهایی شد، اما عملا این اتفاق نیفتاد، استنادهایی وجود ندارد که نشان دهد اتفاق افتاده است. شهرداری تهران همانطور که کارهای خدمات شهری را انجام میدهد، باید در رابطه با فرهنگ و هنر شهر هم تلاش بکند و این تلاش حتی باید بیش از خدمات دیگر باشد. از هر پدیدهای فرهنگ و هنر گرفته شود، الکن و ناموزون میشود. بعد از حضور آقای عسگرپور به عنوان معاون هنری سازمان قرار شد امور مربوط به سینما و تلویزیون سازمان را من برعهده بگیرم. البته این امور از طریق موسسه توسعه تصویر شهر انجام میشود.
تصمیم ما این بود که تاثیرگذارترین رسانههای موجود در جهان (سینما و تلویزیون) به مسائل کلان شهر تهران هم بپردازند. در این زمینه غفلت شده بود و قبلا این اتفاق نیفتاده بود. در چارچوب شعار «تهران شهر اخلاق» قصد ما این است که ارزشهای دیرینه تمدن غنی ایرانی را به شهروندان گوشزد کنیم. در این راه از کمک هنرمندان خوب سینما و تلویزیون بهرهمند شدیم. به نظر ما اگر کارهای سینمایی و تلویزیونی در این مسیر قرار بگیرند و به این بحث توجه کنند، بسیار به شهرداری کمک میکند که خدمات را بهتر عرضه کند و راندمان کاریاش را بالا ببرد.
از آنجا که بنده و آقای عسگرپور سابقه حضور در سینما داشتیم، در جریان تولید بودیم و به همین دلیل بررسی فیلمنامههای در شرف تولید را شروع کردیم. مرحوم ملاقلیپور و منوچهر محمدی فیلمنامه میم مثل مادر را داشتند که ارائه کردند و درباره آن بحث شد. دفاع مقدس برای ما همواره اولویت داشته است. وقتی مساله شهری و موضوع ارزشمندی مثل مادر هم با آن ارتباط مییابد، انتخاب شد و از تولیدش حمایت کردیم. میم مثل مادر آبروی گیشه سینمای ایران در سال 8۵ بود، چون سطح توقع تماشاگران را از فیلمهای پرفروش را بالا برد.
با سود حاصل از فروش این فیلم چه کردید؟
صرف تولید مجدد شد. قرار نیست ما کار اقتصادی بکنیم. بحثی که با آقای عسگرپور و دکتر عسگری (رئیس سابق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) داشتیم این بود که در کارهای فرهنگی سازمانها خیلی به مخاطب توجه نمیشود و ما باید بتوانیم این سنت را بشکنیم و بگوییم به همان میزان که محتوا اهمیت دارد، به اصول حرفهای ساخت و ارائه هم توجه داریم. اگر هر فیلمی بازگشت اقتصادی داشته باشد، مطمئنا دوباره در حوزه سینما هزینه میشود.
داستانی و مستند تفاوتی ندارد؟
نه. ما در حال پیگیری چرخهای از تولید فیلم بلند، کوتاه، مستند و نماهنگ هستیم و هر کجا که فکر کنیم موضوع اولویت دارد، وارد میشویم. طبیعتا در حوزه سینمای حرفهای نمیتوانیم فیلمهای پرتعدادی را تولید کنیم، پس باید انتخاب کنیم. خون بازی به این دلیل انتخاب شد که نوعی جامعه شناسی شهری را دنبال میکرد.
با توجه به فیلمها و سریالهایی که از تولیدشان حمایت کردهاید، به نظر میرسد شهرت و اعتبار سازنده برایتان مهم است.
ما در نقطهای هستیم که فرصت تجربه و آزمون و خطا نداریم. در کارهای تخصصی باید حرفهای کار کرد. ضمن آن که ما باید اعلام کنیم سازمان فرهنگی هنری شهرداری وجود دارد و میتواند در حیطههای مختلف سینما اعم از بلند و کوتاه و مستند عرض اندام کند، نه فقط به خاطر تبلیغات، بلکه برای پیش بردن اهداف تعیین شده. چرخه تولید سینما نشان میدهد هرکس چگونه کار میکند. برای ما اشخاص مهم نیستند، سوابق اهمیت دارد.
چرا سراغ قدیمیترها نمیروید؟
مثلا چه کسی؟
ناصر تقوایی که مدتها است فیلم جدیدی نساخته است.
برای ما آقای تقوایی و فرمانآرا و سینایی با خانم بنیاعتماد و آقای تبریزی تفاوت ندارد. ما بحث اشخاص را نداریم.
ولی همه میدانیم عدهای با روابط خوبی که دارند پرکار هستند و میتوانند بدون حمایت هم فیلم بسازند.
من فکر نمیکنم دیگر در سینمای ایران روابط تاثیرگذار باشد.
اما هنوز هم روابط حرف اول را میزند.
هرکس از دوستان سینماگر به ما رسید، گفت انتخابهایتان درست بوده است. مبنای ما فیلمنامه بود. اصلا قصد ما این است که فیلمسازان بدانند جایی به نام سازمان فرهنگی هنری شهرداری وجود دارد که از تولید فیلم حمایت میکند و به موضوع شهری، هویت شهری، اخلاق شهری فکر کند. همین فکر کردن کافی است. طبیعتا وقتی فکر کند، حتی اگر برای ما هم ننویسد، از شهر مینویسد.
چرا وارد حیطه مستند شدید؟
فیلم مستند جایگاه خاصی دارد. هر نهاد و سازمان که کار تخصصی میکند، اگر از سینمای مستند استفاده نکند، بخش عمدهای از راهکارهایش را از دست میدهد. چه به لحاظ کارشناسی، چه به لحاظ بررسی و نقد شرایط و چه از نظر ثبت اسناد. شهرداری در این سالها کارهای عمرانی زیادی انجام داده است. یکی از بزرگترین مشکلها عدم استفاده از سینمای مستند برای بررسی و درسآموزی از این پروژهها برای کارهای بعدی بوده است. اگر هم از مستند استفاده شده، جدی برخورد نکردهاند و فیلمها راهی آرشیو شده است. درحالیکه مهمترین وجه این نوع فیلمها، انتقاد است تا امکان برطرف کردن نقاط ضعف فراهم شود.
در این صورت به مشکل برنمیخورید؟ شهرداری معترض نمیشود که چرا فیلمساز با پول شهرداری فیلم انتقادی ساخته است؟
قرار نیست لزوما با قصد انتقاد فیلم ساخته شود. اما اگر فیلمساز در تحقیق درباره موضوع به نقاط ضعف برخورد کرد، باید انتقاد کند. اصلا وظیفهای جز این ندارد.
ولی فکر نمیکنم این شیوه جا افتاده باشد.
آقای زمانی عصمتی در حال ساخت فیلمی درباره دستفروشها هستند و یکی از مناطق شهرداری ایشان را گرفته بود. این گونه مسائل هست، اما به تدریج جا میآفتد. وقتی چنین برنامههایی نبوده، طبیعتا تجربه برخورد هم وجود نداشته. اما الان این تجربه دارد شکل میگیرد. غفلتها باعث شده سینمای مستند و کوتاه ما وارد مسیر انحرافی شود. تصور ما این است که باید فیلم مستند بسازیم برای جشنوارههای خارجی. سازمانها و نهادها باید کارکرد واقعی سینمای مستند را درک کنند.
چه خط قرمزهایی برای مستندسازان قائل میشوید؟
ما اهدافی داریم که اگر فیلمساز آنها را تامین کند، بحث دیگری نداریم. چون طرح و فیلمنامه را دیدهایم و حین ساخت فیلم هم ارتباط داریم.
جزئیاتی درباره مستندهای ساخته شده توسط موسسه دارید؟
پروژه سینمای ایران که مسئولیتش با آقای میرکریمی است، قرار بود شامل 30 فیلم باشد. از این تعداد، 1۵ مستند آماده شده و 7 فیلم در مرحله تصویربرداری است و سایر فیلمها در مرحله تحقیق و تدارک تولید قرار دارند. پروژه دیگری داریم که آقای محمد داودی اجرایش میکنند و شامل 20 مستند درباره مفاخر است و تا یکی دو ماه آینده نیمی از آن آماده میشود. شهروند نمونه هم یک مجموعه شش قسمتی است که دوستان با تحقیق در محلات مختلف تهران، شهروندان ویژهای را یافتهاند و درباره آنها مستند میسازند.
پروژه برج میلاد را با آقای کاوه بهرامی مقدم کار میکنیم که شامل دو مستند است. بهرامی مقدم مستندی درباره پیاده روها را هم میسازند. مستند دماوند را آقای حمید مجتهدی ساختند که یک فیلم بلند است. همه چیز برای موشها را آقای محمد مقدم کار میکند. مستندی درباره حسینیهها هست که آقای علیرضا رئیسیان میسازد. شکل گیری حرم امام خمینی موضوع دیگر مستندی است که در موسسه توسعه تصویر شهر و توسط حمید مجتهدی ساخته میشود. مستندی درباره چهارشنبه سوری را با آقای داریوش یاری کار کردیم که تلویزیون به دلایل مختلف پخش نکرد. 10 قسمت از مجموعه مستند 20 شب شبکه چهارم با مشارکت ما تولید شد که متاسفانه هیچ کجا به این موضوع اشاره نشد. آقای ارد عطارپور که تهیه کننده این مجموعه هستند، یک مستند درباره صد سال بلدیه در تهران را هم برای ما میسازند. یک مستند سه اپیزودی را با محمد شیروانی قرار است کار کنیم با عنوان مکدونالد ما را خواهد برد درباره تاثیر پدیده فست فود بر آداب سنتی ما. این مستند در مرحله تحقیق است و امیدواریم زودتر تولید آن آغاز شود. یک روز برای مترو را قرار است آقای محمد رضاییراد بسازند. مستند دیگری درباره سالنهای نمایش داشتیم که آقای نادر طریقت کارگردانی آن را بر عهده داشتند. دستهای سرد را با علی زمانی عصمتی داشتیم که درباره پدیده دستفروشی ساخته میشود. مستند دیگری با موضوع پارکینگ را هم قرار است آقای جمشید بهمنی بسازد. درباره 10 پارک و فضای سبز شهر هم مستندهایی ساخته خواهد شد. دو نماهنگ را هم با آقای رامین حیدری فاروقی کار میکنیم که یکی از آنها با نام شبیه شب شکارها درباره کوچههای شهدا تمام شده و هنوز جایی دیده نشده است. یک نماهنگ درباره زیباییهای تهران را هم به ایشان میسازند. امید بنکدار و کیوان علیمحمدی یک مستند مستقل درباره نخستین سمپوزیوم مجسمه سازی تهران ساختهاند که در مرحله تدوین است. خانم ناهید رضایی هم مستندی با نام آن سوی بزرگراه میسازند که درباره محله بریانک تهران است و مقایسه آن با محلهای مشابه در پاریس. پروژه دیگری که آقای ناصر عنصری مجری طرح آن هستند، تهران در هفت هنر است که هفت مستندساز جوان درباره این موضوع فیلم میسازند.
نحوه انتخاب کارگردان برای این مستندها چگونه است؟
یا پیشنهاد میشوند و ما درباره حضور آنها تصمیم میگیریم و یا اصلا خودمان فیلمسازی را برای یک پروژه انتخاب میکنیم.
با توجه به وسعت فعالیت و انرژی که صرف میشود، در صورت تغییر مدیریت چه تضمینی هست که این برنامهها ادامه یابد؟
ابتدا خودمان هم نگران بودیم. اما حالا استنادهایی وجود دارد که بعد از ما کسی نمیتواند بگوید وجود ندارند. چندین نمونه برای انواع تولید وجود دارد.
آیا اساسنامه موسسه هم تغییر کرد؟
بله، الان این موسسه به عنوان یک دفتر سینمایی توسط وزارت ارشاد ثبت شده است و در اساسنامه هم دیده شده است. هرچند عمر مدیریت در کشور ما کوتاه است، اما دیگر امکان حذف این استنادها وجود ندارد. کسی که بعد از ما بیاید، از آنها نمیتواند عدول کند.
فیلمسازان متقاضی کار کردن با موسسه توسعه تصویر شهر چگونه میتوانند با شما مرتبط شوند؟
هر کسی میتواند طرح خود را با موضوع ارتقای سطح اخلاق شهروندی و حقوق مدنی یا بحثهایی مانند محلهگرایی برای موسسه ارسال کنند و اگر طرحشان تصویب شود، ما در تولید کمکشان میکنیم.
با توجه به تعداد فیلمهایی که خودتان تولید کردهاید و فیلمهای دیگری که در بخش خصوصی یا نهادهای دولتی دیگر ساخته میشود، چرا جشنواره فیلم شهر را دو سال یک بار برگزار میکنید؟
جشنوارههای تخصصی عموما دوسالانه برگزار میشوند. چون در عرصه سینما خیلی در حیطههای موضوعی و تخصصی سرمایه گذاری نمیشود. برای آن که بتوانیم جشنواره خوبی برگزار کنیم که اطلاعات بینالمللی و داخلی با موضوع شهر در آن تبادل شود، تصمیم گرفتیم جشنواره را دوسالانه برگزار کنیم. تعداد فیلمها با موضوع شهر کم است. بخصوص در زمینه فیلم کوتاه و مستند در دنیا آثار زیادی ساخته نمیشود.
ولی خودتان فیلمهای زیادی تولید کردهاید...
جشنواره فقط فیلم کوتاه و مستند نشان نمیدهد. فیلم بلند هم باید باشد. ما پارسال گفتیم جشنواره فیلم شهر فقط یک جشن برای جایزه دادن به فیلمهایی که در جشنوارههای دیگر شرکت کردهاند، نیست. جشنواره باید هویت مستقل داشته باشد و فیلمسازان باید برای این جشنواره فیلم بسازند. جشنواره فیلم شهر در دومین دوره که سال گذشته برگزار شد، این اعتبار را کسب کرد. بیشتر فیلمها برای اولین بار در این جشنواره نمایش داده شدند. سعی داریم سال آینده هم جشنواره را به همین شکل برگزار کنیم.
سوال آخر من این است که با وجود این میزان فعالیت چرا اطلاع رسانی موسسه توسعه تصویر شهر ضعیف است؟
این به خصوصیت اخلاقی من برمیگردد که خیلی اهل کار تبلیغاتی نیستم.
تبلیغات با اطلاع رسانی شفاف متفاوت است.
به تدریج فعالیتهای ما جا افتاده است. اگر قبل از این که کاری انجام دهیم، شلوغ میکردیم، درست نبود. الان که کارها به نتیجه رسیده است، دوستان اهل رسانه متوجه شدهاند و به فعالیتهای ما میپردازند. امیدواریم این رابطه با رسانهها به شکل گستردهتری شکل بگیرد.
یک دیدگاه بگذارید