مرضیه ریاحی
مجموعه مستند «میراث فرهنگی» درباره عملیات بررسی، کاوش و حفظ و نگهداری از میراث فرهنگی در ۲۶ قسمت ۴۳ دقیقهای در گروه مستند شبکه چهار سیما تهیهشده است. سد سیوند یکی از قسمتهای این مجموعه است.
پژمان مظاهریپور کارگردان این مستند مدتها در زمینه میراث فرهنگی مستندسازی کرده است و در مستند سد سیوند باتوجه به اهمیت ویژه منطقه و بازخوردهای گستردهی رسانهای، سعی کرده است با نگاهی بیطرف، حقیقت آن منطقه را به تصویر بکشد.
چه شد که سراغ «سد سیوند» رفتید؟
من از سال ۸۵ کار تهیه و تولید مجموعه مستند «میراث فرهنگی» را شروع کردم. در روند ساخت این مجموعه طبیعتا سفرهای مختلفی رفتم. با آثار باستانی مختلفی آشنا شدم.
و طرح ساخت مجموعه مستند «میراث فرهنگی» را به تلویزیون دادم و این طرح با خواست گروه مستند شبکه چهار در رابطه با میراث فرهنگی ما ساخته شد. و دلیل اصلی ساخت این مجموعه آگاهی دادن به مردم در رابطه با هر آنچیزی که مربوط به میراث فرهنگی میشد بود.
این مجموعه به شکل باز طراحی شد و برای تولید آن هیچ محدودیتی نداشتیم. من ۶۰موضوع در رابطه با میراث فرهنگی انتخاب کردم که همگی ساخته شد.
از جمله حفاریهای شاخص باستانشناسی، مکانهای شناخته نشده، بافتهای تاریخی، باغهای ایرانی، اماکن تحت حمایت سازمان یونسکو و میراثی که در معرض خطر بودند؛ که «سد سیوند» یکی از آنها بود.
مساله «سد سیوند» بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. یکی از مواردی که باعث شد سراغ این سوژه بروم همین بود. نظریههای زیادی در رابطه با «سد سیوند» وجود داشت. در رسانهها اخبار ضدونقیضی در رابطه با آن میشنیدیم. من در واقع میخواستم به آنجا بروم و ببینم واقعیت قضیه چیست. در فیلم سعی کردم آن چیزی که واقعا دارد آنجا اتفاق میافتد را نشان بدهم.
مراحل تحقیق و پژوهش این پروژه چقدر طول کشید؟
برای کل مجموعه ۴- ۵ ماه تحقیق کردم. روی تکتک برنامهها تحقیق میدانی و مصاحبه با کارشناسان انجام شد. اما در حوزه میدانی در واقع همراه با ساختن فیلم مطالعات تکمیل میشد و خوشبختانه دسترسی به سیستم دیجیتال به ما این امکان را میداد که بتوانیم تصاویر زیادی بگیریم.
فیلم شما در گروه مستند شبکه چهار تولید شده است. کار با تلویزیون باتوجه به خط قرمزهای رسانهی ملی برایتان محدودیتی ایجاد نمیکرد؟
کار با تلویزیون سخت است اما کار با گروه مستند شبکه چهار خیلی متفاوت است. مدیریت صحیح میتواند خط قرمزها را کمرنگ کند. ما برای ساخت فیلم با رئیس گروه آقای زینالعابدینی به توافق میرسیدیم. در واقع گروه ما از قبل میدانست چه باید بسازد و چه نباید بسازد. اما ما با فضای سانسور مواجه نبودیم و اعتماد متقابل میان تهیهکننده و فیلمساز وجود داشت.
شما تهیهکننده فیلم هم بودید. آیا به جز فیلمهای خودتان فیلمهای دیگری را هم تهیه کردهاید؟
نه. این کار خیلی سختی است. ترجیح میدهم این کار را انجام ندهم. تهیه فیلم در تلویزیون بیشتر به معنی مجری طرح است. ما سرمایهای نمیگذاریم، فقط اجرا میکنیم و درگیر نمیشویم.
سیستم تولید مستند ما سیستم مشکل داری است. چون بازگشت سرمایه وجود ندارد باید برای ادارات دولتی کار کنیم که بدانیم وقتی فیلم تمام میشود عوامل دستمزدشان را میگیرند.
شما در فیلم با کارشناسان میراث فرهنگی مصاحبه کردید که عمدتا نظرشان این است که آبگیری «سد سیوند» لطمهای به میراث فرهنگی نمیزند. باتوجه به موج مخالفتی که نسبت به این قضیه وجود دارد. فکر نمیکنید بهتر بود این موج مخالف را هم به نوعی در فیلم نشان بدهید؟
مساله اینجا بود که دقیقا همان اعتراضها و موجهای مخالف باعث شده بود منطقه «سد سیوند» شناخته شده بشود و صدای این امواج مخالف دهان به دهان تعریف میشد.
ما در واقع روی لبهی تیغ حرکت میکردیم. هر حرکتی ممکن بود جانبدارانه باشد. و من میخواستم نگاه جانبدارانهای در فیلم نباشد.
مثلا ما از هیچکدام از فعالیتهای باستانشناسی منطقه فیلم نگرفتیم. چون فکر میکردیم ممکن است دیدن این اکتشافات احساسات مردم را جریحهدار کند.
وقتی ما داریم مستندی درباره میراث فرهنگی میسازیم همواره باید جانب بیطرف را بگیریم. چون فقط مهم این است که ما داریم درباره تاریخ فیلم میسازیم. در«سد سیوند» ما فقط اسنادی تاریخی را که دارد نابود میشود، ثبت کردیم.
آبگیری «سد سیوند» به تازگی آغاز شده است. شما تصمیم ندارید این مراحل آبگیری و اتفاقات اخیر را به فیلمتان اضافه کنید؟
الان این قضیه «سد سیوند» کاملا یک مسئله سیاسی شده است. از آنجا که من یک مستندساز در زمینه باستانشناسی هستم، ترجیح میدهم اگر قرار است فیلمی ساخته شود با موضوع دیگری ساخته شود. الان نیاز است نکاتی درباره «سد سیوند» در یک فیلم مستند دیگر ذکر شود.
شما یکی از معدود مستندسازان میراث فرهنگی هستید. چه شد که این گونه را برای مستندسازی انتخاب کردید؟
علاقه به تاریخ جرقه اصلی برای ساخت فیلمهای میراث فرهنگی است. مردم ما در طول یک تاریخ طولانی اسنادشان را از دست دادهاند. ما اسناد و مدارکی برای اثبات فرهنگ خودمان نداریم. و از آنجایی که مردمی هستیم که دچار فراموشی تاریخی هستیم همواره تاریخ خودمان را به فاصله 15- 20 سال فراموش میکنیم.
و در چنین شرایطی است که تاریخمان را برایمان مینویسند. ساخته شدن فیلمهایی مثل اسکندر یا 300 ناشی از همین فراموشی تاریخی است. و مسئولین زمانی به این فکر میافتند که درباره میراث فرهنگی فیلم بسازند که توهین بزرگی به مردم بشود. ما لازم داریم تاریخمان را به خودمان یادآوری کنیم. من در یک سفری که به آلمان داشتم دیدم تلویزیون آلمان هر روز در ساعتی از روز تصاویری از جنگ جهانی دوم پخش میکند.
از یک آلمانی پرسیدم چرا شما هر روز این تصاویر را از تلویزیون پخش میکنید در حالیکه آن جنگ برای شما یک شکست بزرگ بود. او به من گفت «ما همیشه تاریخمان را به خودمان یادآوری میکنیم که یادمان نرود جنگ بد است.» اما ما اینجا این کار را نمیکنیم.
یک دیدگاه بگذارید