منطقه صفر مرزی
مرضیه ریاحی
قرعه یکی از آن فیلمهایی است که کاملا مفهوم «فیلم کوتاه» را دارد. داستان مناسب، زمان و بیان مناسب به دور از زیادهگویی و توضیح واضحات قرعه را به فیلم کوتاه قابل دفاعی تبدیل کرده است. فیلمی بیادعا که دقیقا همان است که باید. این فیلم در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه بیستوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
معمولا در فیلمهای کوتاه کمتر روی تیتراژ کار میشود. اما فیلم شما تیتراژ خوبی دارد که کاملا بخشی از فیلم است. چه شد که روی تیتراژ فیلم به این شکل کار کردید؟
اگر به فیلم کوتاه به عنوان یک فیلم نگاه کنیم و تحقیرش نکنیم که چون کوتاه است؛ مثل یک فیلم بلند باید دارای یک شناسنامه خوبی برای خودش باشد که بتواند با آن خود را معرفی کند.
به نظرم تیتراژ یک فیلم مثل شناسنامه است که باید با دیدن آن بتوان به فیلم نزدیک شد. به همین دلیل سعی کردم تیتراژ فیلم مانند تصویرهای گرفته شده در خدمت بیان سینمایی فیلم باشد.
فیلم شما داستان خوب و پاکیزهای دارد که با وجود کوتاه بودن تمام اوج و فرودهای یک داستان کامل را دارد. چه شد که این داستان را برای ساخت انتخاب کردید؟
داستانی خواندم از خانم شیرین اسحاقی در مجله ادبیات داستانی. این داستان مرا جذب خودش کرد. چون دارای درامی خوب و تصویرسازی قابل قبول برای فیلم شدن بود. با خانم اسحاقی صحبت کردم و با کسب اجازه از ایشان فیلمنامه را با برداشت از آن داستان نوشتم و تغییراتی را که لازمه تبدیل شدن یک داستان به فیلم بود، دادم.
فیلمتان یک جور حال و هوای فیلمهای جادهای بالکان را دارد. چقدر به آن سینما علاقه دارید؟
وقتی فیلمی میسازم که آن را چندین بار در ذهنم ساخته باشم و در این ساخت ذهنی فضاهای متفاوتی را برای اتفاقات داستانم در نظر میگیرم. برای ساخت فیلم «قرعه» هم همین مسیر طی شد. همیشه سعی من بر این بوده که در ساخت فیلم تحت تاثیر هیچ کس و هیچ فیلمی نباشم چرا که ذاتا دوست ندارم دنباله روی کسی باشم. از اینکه میگویید فیلم شبیه و یا در حال و هوای فیلمهای جادهای بالکان است؛ خوشحالم. ولی هیچوقت به دنیال ارائه نوعی از این سینما نبودهام و فقط آن چیزی که در ذهنم بود را ساختم. شاید وجود لوکیشن و فضاهای نزدیک به این نوع فیلمها این حس را در شما بوجود آورده است.
کار کردن در جاده با وجود برف مسلما مشکلات خودش را دارد. این فضای جادهای و برفی چه مشکلاتی برای شما ایجاد میکرد؟
«قرعه» فیلمی فضا محور است و باید روی فضاسازی و ایجاد حس آن بیشتر حساس میشدیم چرا که فضای فیلم تاثیرگذاری زیادی در باورپذیری آن ایجاد میکرد. ایجاد چنین فضایی و حفظ راکورد فضایی آن در فیلمی که در چندین دقیقه اتفاق میافتد بسیار سخت بود.
سرمای طاقت فرسای اردبیل که 40 درجه زیر صفر بود کار را دشوار میکرد و فیلم ساختن در منطقه صفر مرزی که فضای فیلم آن را میطلبید و اختلاف بین دو استان در خصوص صدور مجوز تصویربرداری مشکل را دوچندان میکرد که اگر همت کل گروه نبود شاید این فیلم ساخته نمیشد.
برای تصویربرداری صحنههای جادهای با فضایی که دیدید تقریبا دو ماه در حالت آماده به کار بودیم تا هر وقتی که فضا مناسب شد کار را ادامه بدهیم. خدا را شکر که توانستیم فیلمی با فضای قابل قبول در روند داستانی از لحاظ یکدست بودن زمانی بسازیم که این همت همه جانبه دوستان را در میطلبید.
«قرعه» نام مناسبی برای فیلم است و یک جور مفهوم قضا و قدر الهی در آن نهفته است. زمان ساخت فیلم چقدر به این مفهوم اعتقاد داشتید و در پی به تصویر کشیدن آن بودید؟
من خیلی به این قضیه قضا و قدر معتقدم و این اعتقادم باعث تحمل بسیاری از مشکلات چه در زمینه کاری و چه در زمینه زندگی شخصیم میشود.
قرعه واقعا مفهوم قضا و قدر را با خود یدک میکشد و یک جور هایی آدم را با نوع داستان فیلم همراه میکند. چون ما همیشه در قرعه؛ قضا و قدر الهی را دخیل میدانیم. و این تنها جایی است که نمیتوانیم در آن دخالت کنیم. این دقیقا مفهوم فیلمی است که من با نام «قرعه» ساختهام.
در انتخاب اسم فیلمهایم خیلی سعی میکنم که رو نباشند و در عین حال هم باز گو کننده تقریبی ماهیت فیلم باشند. قرعه اسمی بود که از اول روی فیلم گذاشته شد و شاید خود این اسم یکی از دلایل جذب من برای ساخت فیلم شد.
یک دیدگاه بگذارید