به بهانه فوتبال
مرضیه ریاحی
فیلم کوتاه زمین فوتبال به مناسبت سال اصلاح الگوی مصرف ساخته شده و جلال نصیری هانیس کارگردان این فیلم امیدوار است زمین فوتبال تلنگری باشد بر استفاده صحیح از امکانات موجود در مدارس. این فیلم در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه بیستوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
همواره علاقه زنان به فوتبال به عنوان یک چالش در جامعه ما مطرح بوده است. در فیلم شما یک دختربچه این علاقه را از خود بروز میدهد. چه شد که سراغ این موضوع رفتید؟
در این فیلم امکان بازی فوتبال برای نگین (دختر بچه فیلم) دغدغه اصلی من نبود. داستان این فیلم بیشتر در رابطه با عدم درک بچهها از جانب بزرگترهاست.
نگین تلاش میکند تا خود را به دوستانش ثابت کند و فوتبال بهانهای برای پرداخت این قصه بود. علاوه بر علاقه زیاد بچهها به فوتبال، تضادی که این بازی با بافت کوچههای ناهموار محل داشت، برایم جالب بود. این فیلم در راستای سال اصلاح الگوی مصرف تولید شده که شاید بتواند تلنگری باشد بر استفاده صحیح از امکانات موجود در مدارس. حتی اگر در حد حیاط یک مدرسه برای بازی فوتبال بچهها در فصل تابستان باشد.
فیلم شما خیلی روان و ساده داستانش را بیان میکند. چقدر به سادگی در روایت اعتقاد دارید؟
سینمای داستان گو سینمای مورد علاقه من است و روان بودن روایت برای همراهی مخاطب با داستان و داستانگو یک امر ضروری و حیاتی است. این فیلم علاوه بر این که در باره بچههاست برای آنها نیز ساخته شده و ساده و روان بودن آن میتواند از نظر جلب آنها یک امتیاز محسوب شود.
اگر فیلمی بتواند موفق به ایجاد تغییر در رفتار مخاطبش شود؛ فیلم موفقی است و لازمه این امر درک و شناخت صحیح از مخاطب و حوصله آنهاست. مخاطبان من در این فیلم علاوه بر مسئولین آموزشی کشور، مردم کم سواد یا بیسوادی هستند که بچههایشان را نمیفهمند و فیلم برای ارتباط با این قشر خسته از مشکلات روزانه، نیاز به یک روایت ساده و روان و طنز آمیز داشت.
بازیگران کودک فیلم شما خصوصا دختربچه بازیهای خوب و روانی دارند. کار کردن با بازیگران کودک چطور بود و چطور توانستید از آنها بازی بگیرید؟
من معلم هستم و سالهای زیادی از تدریسم را با بچهها بودهام و تا حدودی آنها را میشناسم. بچهها اصولا بازیگران خوبی هستند چون درگیر داستان فیلم میشوند و به آن به چشم یک بازی نگاه میکنند. در کار با بچهها مهمترین نکته انتخاب درست آنهاست و معمولا بچههایی را انتخاب میکنم که دارای تخیلات بالایی باشند.
پس از انتخاب درست تنها کار کارگردان این است که با آنها همراه شده و آنها را با جملات ساده و روان راهنمایی کند. بچهها زود خسته میشوند و در صورت عدم رعایت این نکته و ادامه کار، آنها دچار اشتباه شده و اعتماد به نفسشان را از دست میدهند. این باعث میشود که آنها نسبت به بازی در فیلم آگاه شده و بازیشان تصنعی از کار درآید. بازی خوب نگین بازیگر اصلی فیلم به علت شباهت بسیار زیادی بود که بین او و نقشاش وجود داشت و در طول تصویربرداری من بر اساس ویژگیها و توانمندیهای او نقش را بازنویسی کردم.
بومی بودن چقدر به شما در کار کردن در آن لوکیشن کمک کرد؟
من نمیتوانم تصور کنم که در جایی غیر از زادگاه خودم بتوانم یک فیلم باور پذیر بسازم. نمیدانم آیا این ضعف است یا نه. من آن آدمها و کوچهها را میشناسم. جنس دیالوگها و شیوه بیان آنها را میدانم. «زمین فوتبال» در باره عدم ارتباط صحیح بین نسلهاست. و من از لحاظ فرهنگی این اختلاف را درک میکنم. لوکیشنهای فیلم در یکی از محلات شلوغ حاشیه شهر سنندج میگذرد و شاید برای اولین بار بود که مردم آن محل گروه تصویربرداری را در کوچههای خود میدیدند و این به خودی خود مشکلاتی را در پی داشت که هماهنگی و کار با این افراد در گرو همزبانی و شناخت کامل از آنها ممکن بود.
حضور در جشنواره فیلم فجر چقدر برای شما اهمیت داشت و چقدر به گرفتن سیمرغ فکر میکنید؟
در دوران دانشجوییام در تهران یکی از دلخوشیهایمان دیدن فیلمهای سال در اولین اکرانشان در جشنواره فجر بود. جشنواره فجر محل بروز و ظهور استعدادهای جوان است و فجر فیلمسازان مستعد زیادی را معرفی کرده است. به علت یکه بودن این اتفاق سینمایی سال، توجههای زیادی معطوف فیلمها میشود و این باعث دیده شدن کار من و دیگر دوستان فیلمساز جوان توسط حرفهایهای این کار میشود و ممکن است درهای جدیدی را به روی ما بگشاید. سیمرغ جایزه با اعتباری است که نمیشود به آن فکر نکرد.
یک دیدگاه بگذارید